این دو عکس یا نه سال فاصله

گریه کردم گریه کردم گریه کردم گریه کردم

گریه کردمِ فراوان

🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯فردا🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯سه شنبه🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯۲ دسامبر🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯معادل🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯۱۱ آذر🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯توی تهران در ایران🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯مدارس بازه

من درحال تصور نیل که تو بالکن بال بال داره میزنه و هرمس احضار میکنه:

زئوس عزیزم، باورم نمیشه اینو میگم، میدونم خیلی پشت سرت مسخره ت کردم اون به من ربطی نداره ژن آپولو عه تو رگ های من جریان داره، جان هرا، جان هر کدوم از بچه هات یه رعد و برقی بارونی چیزی، زئوس این اولین و آخرین درخواست نوه ت از شماست. سجده کننده تان؛ رزی.

یا بارون میاری تا ما باز بشیم، یا عصا ت رو ایندفعه من میدزدم، نه هادس

فردا مدارس دایره فردا مدارس دایره فردا مدارس دایره فردا مدارس دایره فردا______