یک عرب، یک چینی، یک امریکایی و یک آبادانی توی کافی شاپ داشتند با هم گپ می زدند که عرب گفت:
"من یک موقعیت بسیار عالی دارم، می خوام بانک جهانی پول رو همین روزها بخرم !"
چینی در جواب گفت :
"من خیلی ثروتمندم و می خوام کمپانی بی ام دبلیو رو بخرم !"
امریکایی هم برگشت گفت:
"من یه ثروتمند هستم و میخوام شرکت گوگل و اپل رو بخرم !"
سپس همگی با نگاهی طنز آمیز منتظر بودند تا آبادانی هم صحبت کنه
آبادانی قهوه اش رو با متانت خاصی به هم زد!
خیلی با حوصله قاشق کوچک رو روی میز گذاشت، کمی قهوه نوشید، یک نگاهی به بقیه انداخت و با آرامی گفت:
نه،نمیفروشم….!!!😁😂
کــــافـــ😁ـــه فــــ😂ــــان
🆔 @Cafe_Fun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر است دیگر
کــــافـــ😁ـــه فــــ😂ــــان
🆔 @Cafe_Fun
یسری بابام میخواست ببینه سیگار میکشم یا نه💬
منو برد شمال, رفتیم لب دریا کباب خوردیم یه چایی بعدش خوردیم گفت حالا چی میچسبه؟
گفتم خواب
گفت پدَسگ انقدر خرجت کردم یعنی نمیخوای یه نخ سیگار بکشی؟😂😂
کــــافـــ😁ـــه فــــ😂ــــان
🆔 @Cafe_Fun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگه به برگ خشک هم نمیشه اعتماد کرد
کــــافـــ😁ـــه فــــ😂ــــان
🆔 @Cafe_Fun
مردی مورچه ای را دید که خاکهای پای کوه را جابجا می کند، به او گفت چه میکنی؟
مورچه گفت معشوقه ام گفته اگر کوه را جابجا کنی به وصال تو در خواهم آمد
مرد نگاهی کرد و گفت حتی اگر عمر نوح هم داشته باشی این کار امکان پذیر نیست
مورچه گفت خودم هم می دانم اما برای عشقم تمام سعی خود را خواهم کرد
مرد که بسیار تحت تاثیر قرار گرفته بود مورچه را له کرد و گفت:
پس بمیر بدبخت زن ذلیل 😂😂
کــــافـــ😁ـــه فــــ😂ــــان
🆔 @Cafe_Fun