55.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کمیک موشن داستان جِنرِقه ۱ 🎥
بعد از نابود شدن خلافت داعش🥷 توسط سردار شهید سلیمانی🥀 و مدافعان حرم🥀 هسته های مخفی آنها در سراسر دنیا بیش از پیش فعال شدند، تا به مردم ایران🇮🇷 و منطقه آسیب بزنند. نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران هم برای مقابله با دشمنان مردم، به مبارزه با آنها در نقاط گوناگون دنیا مشغول شدند. جِنرِقه یک اسم رمز است
#کمیک_موشن😲
#داستان📚
#رشد_هنر_جو
@cafe_majale
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان باباماربچه هایش راتربیت میکند 🐍
بابا مار🐍تندتند کتابش را ورق زد پیچیلو و قیچیلو پیچی به خود دادند و سر سفره🍝 نشستند بابا بلند خواند:
درس اوّل، هنگام غذا خوردن به دیگران زُل نزنید👀. پیچیلو گفت بابا مارجان🐍 پس چرا شما خودتان به ما زل👀میزنید؟
بابا اخم کرد🤨 و گفت: «آخر میخواهم ببینم کدامتان دارید ملچ ملوچ می کنید 😋
ادامه این داستان قشنگ رو در فایل صوتی زیر👇دنبال کنید.
#داستان📚
#رشد_نو_آموز
@cafe_majale
37.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه شب داستان کاسب ساده لوح 🧔
در یک محلهی گیوهپوش🩴، کاسبی بود که کفشهای گرانقیمت👞 میفروخت. هر روز با شوق و ذوق میگفت: "اگر این کفشها رو بپوشید، میتونید باهاشون به فرنگ🗼 برید!" اما مشتریها با لبخند😄میگفتند: "ما با همین گیوههامون🩴 به فرنگ میریم، نیازی به کفشهای👞 شما نیست...
#قصه_شب🌜
#داستان📚
#رشد_هنر_جو
@cafe_majale
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقالی خوانی حدیثه 🧕
حضرت ام البنین🌹، مادر حضرت عباس🥀و چهار پسر دیگر بودند. ایشان همیشه به بچههایشان یاد میدادندکه شجاع و مهربان باشند و در راه حق و عدالت✋️ قدم بردارند. حضرت ام البنین چندسال بعد از واقعه عاشورا، از دنیا رفتند🥀
این داستان تقدیم به مادران بهشتی، حضرت خدیجه، فاطمه(س)، مریم و ام البنین. در فایل صوتی زیر👇این داستان را گوش کنید
#داستان📚
#رشد_دانش_آموز
@cafe_majale
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسیر فضای مجازی نشوید🛜
هر وقت مادر سفره شام🍱 را زودتر پهن میکرد و بعد از شام به سرعت کت بابا🧥 را از کمد بیرون می کشید، میفهمیدیم قرار است جایی برویم. همان سر شب با کلی ذوق و شوق آماده می شدیم برای رفتن به شب نشینی👨👩👧👧. بابا می گفت: صله ارحام دل آدم را شاد😇 نگه می دارد.» هیچ کس هم نمی گفت نرویم و از این ادا و اصول ها که: من نمی آیم😏 و شما خودتان بروید و....
خلاصه با رفتنمان، میزبان و بچه هایش را هم کلی ذوق زده میکردیم به سر کوچه میزبانکه میرسیدیم، جلوتر از مادر و پدر، بدو بدو خودمان را به درشان🏡 می رساندیم تااینکه...
ادامه این داستان رو در فایل صوتی زیر👇حتما گوش کنید
#داستان📚
#رشد_هنر_جو
@cafe_majale
48.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه شب، شوخی فیزیکی، لیتیوم از باطری گوشی تا ماشین برقی 🚘
بالیتیم مگویید اسرار کاربردش، پر رو شود
که او هست صرفاً شبیه کشمش،
همسایه ایم، هر چند در جدول عناصر،
با ما غریبه گشته با ما نگشته دمخور،
باید که با تواضع با ما کند مدارا،
شاید که بازبیند دیدار آشنا را.
😉😉😉
#قصه_شب🌜
#رشد_جوان
@cafe_majale