#پست 8
🌸 کتاب #اثر_انگشت
🌱 شهید #سیده_طاهره_هاشمی
🔸 در را که باز کردم، حیاط پر بود از دخترهای قد و نیم قدی که پشت هم صف کشیده بودند. درست مثل صف پایگاهی که کلی داخلش این پا و آن پا شده بودم تا توانسته بودم رأیم را بدهم. نگاهم افتاد به میز طاهره و دفتر دستَکاش. پرسیدم"آبجی! این صندوق چیه؟" چشمهایش برق زد و گفت"داداش! این بچهها که نمیتونن رأی بدن. این صندوق رو درست کردم تا اینا هم بفهمن رأی دادن چه لذتی داره" آبجی چهارده سالش نشده، رفت پیش خدا. ولی خیلی از همان دختر بچهها که بزرگ شدند، اولین رأیشان را به یاد طاهره انداختند توی صندوق.
___
❣ @cafe_shohada_2 ❣