eitaa logo
داستان های عبرت انگیز
2.5هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1هزار ویدیو
2 فایل
🔎اگر داستان عبرت انگیزی در زندگی شما اتفاق افتاده برای ما بفرستید، منتشر می کنیم شاید یه نفر نجات پیدا کرد. لینک پیام به ادمین https://harfeto.timefriend.net/17156321536646 تبلیغات 👇 https://eitaa.com/tablighat_arzan3
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 .... 🌷در یکی از عملیات‌های جنوب و در یک بعد از ظهر گرم که آتش از زمین و هوا به همراه گلوله‌های آتشین می‌رباید، مجروحی را آوردند که شما مجسم کنید که یک ترکش توپ به صورتش خورده بود که به اندازه نصف یک کله قند بود.... بدون شک همه شما کله قند را دیده‌اید. شما حالا مجسم کنید، یک کله قند آهنی را با لبه‌های بسیار بسیار تیز و داغ و این ترکش توپ، نشسته بود توی تمام نیمه سمت چپ صورت این رزمنده که تمام صورت و چشم و بینی و دهان و مغز این مجروح را برده بود. 🌷امدادگران به مجرد رسیدن به او، بلافاصله او را روی برانکارد گذاشته و به پشت خط منتقل کرده بودند و این کار چنان با سرعت انجام گرفته بود که وقتی به من رسید، این ترکش هنوز داغ داغ بود و نمی‌شد به آن دست زد، با لبه‌های بسیار تیز. این ترکش‌ها شکل مهندسی خاصی نداشت و حتی از این چاقوهای لیزری که تازگی‌ها به بازار آمده تیزتر بود و این ترکش با این وضع، مانده بود توی صورتش. متأسفانه علی‌رغم سرعت عمل او شهید شده بود. 📚 کتاب "پرسه در دیار غریب" @cafedastan
💎پيامبر اکرم صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله: فاطِمَةُ أَعَزُّ النّاسِ عَلَيَّ فاطمه عزيزترين مردم نزد من است. 📗[بشارة المصطفى ، ص 70] @cafedastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌دلش پاکه... 🥲😅 در یکی از دانشگاه ها پیرامون حجاب سخنرانی میکردم.ناگهان دختری جوان از وسط جمعیت فریاد زد: حاج آقاااااااا چرا شما حجاب را ساختید؟؟؟ گفتم؛ حجاب، بافته ذهن ما نیست حجاب را ما نساختیم، بلکه در کتاب خدا یافتیم. گفت؛ حجاب اصلا مهم نیست. چون ظاهر مهم نیست دل پاک باشه کافیه... گفتم؛ آخه چرا یه حرف میزنی که خودت هم قبول نداری؟!!! گفت: دارم گفتم:نداری گفت:دارم گفتم:ثابت میکنم که این حرفی که گفتی خودت قبول نداری. گفت: ثابت کن. گفتم: ازدواج کردی؟ گفت: نه گفتم: خدایا این خانم ازدواج نکرده و اعتقاد داره ظاهر مهم نیست، دل پاک باشه، پس یه شوهر زشت زشت زشت قسمتش بفرما. فریاد زد: خدا نکنه گفتم: دلش پاکه گفت: اشتباه کردم حاج آقاااااا @cafedastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 داستان کوتاه واعظی بر روی منبر از خدا می‌گفت؛ ولی کسی پای منبر او نمی‌رفت. روز بعد واعظ دیگری می‌رفت و منبر او شلوغ بود در حالی که هر دو واعظ دوست و اهل علم بودند. روزی واعظِ کم‌طالب به واعظِ پُرطالب گفت: راز این جمعیت شلوغ در پای منبر تو چیست؟ واعظ پُرطالب دست او را گرفت و به بازار بزازها رفتند. یک مغازه پارچه‌فروشی‌ شلوغ و پارچه‌فروشیِ دیگر کنار او خلوت بود. دلیلش را پرسیدند: دیدند که مغازۀ پارچه‌فروشِ شلوغ برای خودش است ولی پارچه‌فروشِ خلوت، فروشنده است. واعظ پُرطالب گفت: من همچون آن پارچه‌فروش که برای خود می‌فروشد، سخنم را خودم خریدارم، پس خدا نیز از من می‌خرد و مشتریان را به پای منبر من روانه می‌کند، ولی تو مانند آن فروشنده‌ای هستی که برای دیگری می‌فروشد، هر چند جنس او با جنس مغازۀ همسایه‌اش فرقی ندارد. سخنان تو مانند سخنان من است، ولی تو برای کسب لذت از دیگران سخن می‌گویی نه برای کسب لذت خودت! سخنی را که می‌گویی نخست باید خودت خریدارش باشی. در هر دو مغازه جنس یکی بود و قیمت هم یکی، ولی فروشنده‌ها متفاوت بودند و اختلاف‌نظر مشتری از نوع جنس پارچه نبود، از نوع جنس فروشنده بود. @cafedastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚حکایت زن نازا... و خداوند فرمود 👈🏻رحمت من بر سرنوشت او پیشی گرفت... @cafedastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 داستان کوتاه جوانی با شیخ پیری به سفر رفت. جوان در کنار برکه‌ای بود که ماری به سمت شیخ آمد ولی شیخ فرار کرد. پیر گفت: خدایا! مرا ببخش، صبح که از خواب بیدار شدم به همسایه‌ گمان بدی بردم. جوان گفت: مطمئنی این ماری که به سمت تو آمد بخاطر این گناهت بود؟ پیر گفت: بلی. جوان گفت از کجا مطمئنی؟ پیر گفت: من هر روز مواظب هستم گناه نکنم و چون دقت زیادی دارم، گناهانم را که از دستم رها می‌شوند زود می‌فهمم و بلافاصله توبه می‌کنم و اگر توبه نکنم، مانند امروز دچار بلا می‌شوم. تو هم بدان اگر اعمال خود را محاسبه کرده و دقت کنی که مرتکب گناه نشوی، تعداد گناهان کم می‌شود و زودتر می‌توانی در صورت رسیدن بلایی، علت گناه و ریشه‌ی آن بلا را بشناسی. بدان پسرم! بقالی که تمام حساب و کتاب خود را در آن لحظه می‌نویسد، اگر در شب جایی کم و کسری بیاورد، زود متوجه می‌شود اما اگر این حساب و کتاب را ننویسد و مراقب نباشد، جداکردن حساب سخت است. ای پسرم! اگر دقت کنی تا معصیت تو کمتر شود بدان که براحتی، ریشه مصیبت خود را می‌دانی که از کدام گناه تو بوده است. @cafedastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دست نوشته‌ تکان‌دهنده شهیدی که... 🔹️دوازده فروند هواپیما ساعت ۱۷ هنگام غروب منطقه را بمباران شیمیایی کردند که یکی از بمب‌ها ده متری او افتاد. نعمت الله ملیحی ماسکش را به یکی از رزمنده‌ها داد و خودش بدون ماسک مانده بود كه در عمل دم نايژک‌های ريه تاول می‌زد و در بازدم تاولها پاره می‌شد به همین علت برای گفتگو کردن روی کاغذ مینوشت و کمتر صحبت می‌کرد. 🔹️در بیمارستان به دلیل حاد بودن جراحت نعمت الله، او را ممنوع از نوشیدن آب کردند و او از شدت تشنگی و زجر کاغذی خواست و روی آن نوشت: "جگرم سوخت، آب نیست؟ و بعد از دقایقی به علت شدت جراحت به شهادت رسید. ✅️لازمه که بدانیم بیش از ۳۰۰ هزار جوان پرپر شده برای حفظ این آب و خاک داده‌ایم. شادی روح شهدا صلوات🌹 @cafedastan