#معرفی_ڪتاب
📘 #عمار_حلب
✍ محمدعلی جعفری
🌀انتشارات: روایت فتح
🔰 معرفی:
❤️🙂 شهیدی که #حاج قاسم بعد از #شهادتش گفت: کمرم شکست؛ رشادت ها و شجاعت های شهید عمار مانند همت بود، عمار مثل پسرم بود، همیشه برایش صدقه می گذاشتم و می گفتم مراقب خودتان باشید.
✨🙃 #شهید محمدحسین محمدخانی
✂️📚 #بریده کتاب:
1⃣🤭 یکی از بچه ها توی وایبر شروع کرد لعن گفتن، محمد حسین قاطی کرد، عکس چند تا از رفیق هاش که سر بریده بودند را گذاشت گفت: آخر لعن میشه این...!
2⃣😡 همین که خواست شروع کنه به خوردن گفتم: کوکاکولا ست. لب نزد. گفت این نوشابه اسراییلی هست. هر کی نمیخواد نخوره.
📚کتاب: #فرشته_ای_در_برهوت
#معرفی_ڪتاب
✍نویسنده: مجید پورولی کلشتری
🌀انتشارات: عهدمانا
#غدیر
❤️🧠 در این کتاب نویسنده سعی داشته تا در دل یک داستان عاشقانه به پاسخ دادن #شبهات دینی شیعه و سنی بپردازد.
❣🗣 داستان این کتاب درباره دو جوانِ همکلاسیِ دانشجوست، که دلبستهی همدیگر میشوند. عشق ممنوعهای که رقم میخورد؛ حول محوریت دختری #سنی و پسری #شیعه میباشد. اما جلسه #خواستگاری رسول، به مباحث عمیقتری منجر میشود.
✂️📚 #بریده کتاب:
💎📿 حکیمهخاتون آرام آرام پیش آمد و در یک قدمی رسول ایستاد و پرسید:
🗣 – آن جانماز را که تربتِ کربلا بود همراهت آوردهای؟!
📿 رسول سری تکان داد. دست کرد توی جیبش و جانمازِ کوچکِ سبزی را بیرون آورد و طرفِ حکیمهخاتون بُرد.
👀 حکیمهخاتون جانماز را گرفت و نگاهش کرد و گفت:
🗣 – میشود برای من باشد؟! تا همیشه!
💫 رسول سری تکان داد. از سر و صورتش آبِ باران میچکید و شانههاش از شدّت گریه تکان میخورد.
🙃حکیمهخاتون نگاهش کرد و گفت:
🙂 – حالا برو…
#کتاب فوق در #کتابخانه نورالهادی موجودی می باشد.
📕| #پرنیان #معرفی_ڪتاب
✍| محمدرضا خانی
📚| نشر مهردلدار
🌸 #زن #حجاب
💡 پاسخی برای سوالات شما:
❓خدا بزرگتر و مهربان تر از آن است که مثلا بخاطر چند تار مو و … انسان را مجازات کند …
❓#چادری ها خودشان از همه بدترند …
❓#حجاب سلب کننده ی حق آزادی زن می باشد و به نوعی او را محبوس و زندانی می کند …
✂️📚 #بریده کتاب:
💯⚠️فرانتس فانون: هر #چادری که دور انداخته می شود افق جدیدی را که برای استعمار ممنوع بوده در برابر او می گشاید و پس از دیدن هر چهره ی بی حجابی امید حمله ور شدن استعمار ده برابر می شود.
📚| نام کتاب : #دلتنگ_نباش
✍|نویسنده: زینب مولایی
🌀| انتشارات: روایت فتح
✂️ #بریده:
قرار بود آن روز هردو جوابشان را به خانواده ها اعلام کنند.
زینب به دستان روح الله خیره شده بود که با پوست میوه ها بازی می کرد، بدون مقدمه گفت: «می شه یه سوالی بپرسم؟»🦋
– بله
– چرا دستاتون اینقدر زخمی شده؟
روح الله نگاهی به دستانش کرد. انگار برای اولین بار بود که زخم های دستش را می دید.
😳‼️ کمی مکث کرد «دیگه کار منم اینجوریه دیگه»
زینب سرش را پایین انداخت و با دلسوزی گفت: «بیشتر مراقب خودتون باشبن، دوست ندارم آسیبی بهتون برسه.»⚠️🙏🏻
روح الله چندثانیه به او خیره ماند. انتظار شنیدن این حرف را نداشت.
✨👀 دوباره به دستانش نگاه کرد. زخم هایی که به چشم خودش هم نیامده بود، حالا برای کسی مهم شده بود. سرش را بلند کرد. لبخند زد: «چشم از این به بعد بیشتر مراقبم»☺️🌹
#معرفی_کتاب #کتاب_خوب
✋ #ڪافه_ڪتاب
📔 #معرفی_کتاب
📚 #بذرت را کجا میکاری🙃؟»
✍🏻 کتابی به قلم جان گوردون
💠در این کتاب به این پرسش پاسخ میدهد که چگونه هم در زندگی شغلی و هم در زندگی شخصی بهمعنایواقعی هدفمند، موفق و شادمان باشیم.🥰
«🍀بذرت را کجا میکاری؟» را از طاقچه دریافت کنید.
https://taaghche.com/book/24067
#بریده ای ازکتاب"
🍃🌱همچون #بذر باشید،
همه #تلاشتان رابه کارببرید.
وپیامد کارتان رابه خداوند مهربان بسپارید☺️
•┈┈•••✾•🍃📚🍃•✾•••┈┈•
#معرفی_ڪتاب
📘 #عمار_حلب
✍ محمدعلی جعفری
🌀انتشارات: روایت فتح
🔰 معرفی:
❤️🙂 شهیدی که #حاج قاسم بعد از #شهادتش گفت: کمرم شکست؛ رشادت ها و شجاعت های شهید عمار مانند همت بود، عمار مثل پسرم بود، همیشه برایش صدقه می گذاشتم و می گفتم مراقب خودتان باشید.
✨🙃 #شهید محمدحسین محمدخانی
✂️📚 #بریده کتاب:
1⃣🤭 یکی از بچه ها توی وایبر شروع کرد لعن گفتن، محمد حسین قاطی کرد، عکس چند تا از رفیق هاش که سر بریده بودند را گذاشت گفت: آخر لعن میشه این...!
2⃣😡 همین که خواست شروع کنه به خوردن گفتم: کوکاکولا ست. لب نزد. گفت این نوشابه اسراییلی هست. هر کی نمیخواد نخوره.