روایتی جالب از تمجید حسن هیکل از فردوسی شاعر ایرانی
http://yon.ir/3AFZe
@cafetarikh
✳️ روایتی جالب از تمجید #حسن_هیکل از #فردوسی شاعر ایرانی
نقل است که حسن هیکل روزنامه نگار پرآوازه مصری در منزل یکی از فرهیختگان و دانشمندان ایران به دعوت میزبان ایرانی شرکت پیدا نمود. در اثنای ضیافت، هیکل شـروع کـرد بـه پرسش از آثار باستانی ایران؛ تخت جمشید، طاق بستان، شوش،کرمان،یزد، و غیره. اظهار تمایل میکرد که بتواند با فراغ بال همه اینجاها را ببیند،و خیلی هم از شکوه و جـلال این آثار ستایش کرد. سپس به سراغ آثار باستانی مصر رفت و داد سخن میداد که بله... اهرام مصر پنج هزار سال پیش ساخته شد، شاهکار علم و هنر و معماری است... الآن با هـمه امـکانات صنعتی نمیتوانند مانند آن را بسازند. ما پنج هزار سال پیش بیوسیله آن را ساختیم... درون آن سراسر اعجاب و شگفتی است... ما آثار با شکوهی داریم: درّه شاهان،معبد ابوسمبل،و... ما در آن دوران در علم پزشکی پیشرفتهای شـگفتانگیزی داشـتیم: جراّحی مغز انجام میدادیم و... ظاهرا حرفهای هیکل به حاضران گران آمده بود.جوان روزنامهنگاری سخنان او را قطع کرده و میزبان ایرانی گفت: -«استاد، آقا همه پیـشرفتهای مـصر باستان را به حساب خودشان مـیگذارد!» حـاضران خندیدند و گفتند: همینطور است،آن مصریها که قبطی بودند.پدرهم لبخندی زد و رو به هیکل گفت: -«مولانا! پس شما با این همه پیشرفتها چطور شد که کلّهم اجـمعین عـرب شدید و زبان مادریتان عـربی شد؟!» هـیکل بدون کوچکترین درنگ پاسخ داد: -برای اینکه ما یکی مثل فردوسی نداشتیم!...اگر ما هم مثل شما فردوسی داشتیم...الآن زبان ما عربی نبود...فردوسی به شما زبان مادری، غرور مـلّی، و هـمه چی داد...اگر اون نبود... شما هم الآن عرب بودید!» سکوتی سنگین و با شکوه بر مجلس حکم فرما شد، و همه حاضران با چهرههای گشاده با تمجید و تحسین سراپای هیکل را برانداز میکردند.
منبع: جواهرکلام،فرید، خاطرات فرهنگی، مجله بخارا ، آذر و اسفند 1380 ، شماره 21 و 22 ، ص 363
http://yon.ir/3AFZe
@cafetarikh
✳️ چرا محمدرضا پهلوی امکان کودتا از جانب ارتش را منتفی می دانست؟
با توجه به اهمیت و جایگاه ارتش در ساختار حکومت پهلوی دوم، محمدرضا پهلوی از ابزارهای مختلفی برای کنترل و نظارت بر ارتش استفاده می نمود. به عبارت دیگر «سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن»، محور اصلی سیاست شاه در کنترل ارتش را تشکیل می داد.درواقع بدگمانی و شکاکیتی که محمدرضا شاه نسبت به زیردستان و مشاورانش داشت سبب می شد که برای جلوگیری از قدرتمند شدن آنان چنین سیاستی را دنبال کند. در سال 1971م/1349ش هنگامی که شاه در حال مذاکره با شرکت های نفتی برای افزایش قیمت نفت بود، از علم می پرسد که آیا امکان دارد که ایالات متحده یا انگلستان به خاطر پافشاری وی بر افزایش قیمت اقدام به طراحی کودتا برای براندازی حکومتش نمایند. خود شاه باور داشت که چنین تلاشی با شکست مواجه خواهد شد و به علم گفته بود که در مورد برنامه ریزی کودتایی که باید مجری آن ارتش باشد، ژنرال های من نسبت به یکدیگر سوءظن داشته و احترامی برای همدیگر قائل نیستند. آن ها این قدر به خون یکدیگر تشنه هستند که تهدیدی به شمار نمی آیند.»
منبع: لطفیان، سعیده، ارتش و انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص41
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ روز شمار وقایع بهمن 1357 در یک نگاه
از هفدهم تا 22 بهمن 57، ایران یکی از دوره های استثنایی تاریخ سیاسی جهان را گذرانید. در این ایام، دو دولت در یک مرکز و بدون هیچ گونه مرزبندی مواجه بودند. دولتی که پشتوانه و عامل مشروعیت خود را از دست داده و از قدرت نظامی محروم گشته و با انقلابی عظیم روبرو بود. و دولتی دیگر متکی به رهبری انقلاب توده های میلیونی مردم که به جای قدرت نظامی، تنها به ارتش مردم وابستگی داشت.
با وسعت یافتن دامنه های انقلاب، قرار بر این شد که سران ارتش پهلوی، دست به کودتا زده و با به دست گرفتن قدرت، انقلاب مردمی را سرکوب سازند. از این رو از ساعت چهار بعداز ظهر روز 21 بهمن 57، حکومت نظامی اعلام شد. پس از اعلان حکومت نظامی، حضرت امام خمینی (ره) اعلام کرد که مردم به حکومت نظامی اعتنایی نکنند. مردم نیز همچنان به یورش خود به مراکز دولتی و نظامی و انتظامی ادامه دادند و تقریباً تمام این مراکز با اندک درگیری و مقاومت، تسخیر شد و به دست مردم افتاد.
این درگیری ها در روز بعد نیز به شدت ادامه یافت و در این روز هزاران زن و مرد و پیر و جوان، هر یک به اندازه توان خود برای سرنگونی نهایی رژیم ظلم و جور، کوشش کردند. آنها با سنگربندی در خیابان ها، سینه سپر کردن در برابر تانک ها و با فداکاری و جانفشانی، انقلاب را به پیروزی رساندند. نه فقط در تهران، بلکه در تمامی شهرهای ایران، درگیری مردم با بقایای رژیم شاه جریان داشت.
هنگامی که خبر حرکت نیروهای نظامی از شهرهای مختلف ایران به سمت تهران برای سرکوب قیام مردم پخش شد، مردم شهرهای مسیر به درگیری با نیروهای نظامی پرداختند و با بستن راه، مانع حرمت آنها به سمت تهران شدند. برخی از فرماندهان رده بالای ارتش در این درگیری ها به دست مردم کشته شدند تا سرانجام، ارتش، بی طرفی خود را اعلام کرد.
روز سرنوشت فرا رسید و در 22 بهمن 1357، نظام پوسیده ستمشاهی فرو ریخت و ریشه های فاسد دودمان سیاه پهلوی از این کشور اسلامی کنده شد. مبارزه پانزده ساله ملت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی (ره) به ثمر رسید و با سرنگونی نظام 2500 ساله شاهنشاهی، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران پیروز گردید.
روز شمار وقایع انقلاب اسلامی بهمن 57 در یک نگاه
-3 بهمن 1357 (سه شنبه)
شورای سلطنت که برای حفظ رژیم سلطنتی در ایران تشکیل شده بود منحل گردید.
-4 بهمن 1357 (چهارشنبه)
برای جلوگیری از حضور امام خمینی در بین مردم ایران ارتش فرودگاه مهرآباد را به اشغال درآورد.
-5 بهمن 1357 (پنج شنبه)
دولت بختیار 3 روز فرودگاههای کشور را بست.
-7 بهمن 1357 (شنبه)
- تحصن روحانیون مبارز در دانشگاه تهران در اعتراض به بستن فرودگاهها آغاز شد.
راهپیمایی میلیونی مردم در تهران به مناسبت 28 صفر برگزار گردید.
-9 بهمن 1357 (دوشنبه)
- فرودگاه برای ورود امام خمینی بازگشایی شد
-در پی اعتصابات و تظاهرات و راهپیمایی مردم که خواستار بازگشایی فرودگاه مهرآباد بودند. دولت بختیار فرودگاه مهرآباد را از اشغال نظامی خارج کرد.
-11 بهمن 1357 (چهارشنبه)
-مأمور ارتش در خیابانهای تهران
-دولت برای ترساندن مردم و ایجاد حکومت وحشت با انجام رژه نظامیان در تهران و ترویج شایعه کودتا توسط ارتش دست به حیله دیگری برای انحراف مبارزات مردم ایران زد.
-12 بهمن 1357 (پنج شنبه)
ساعت 9 و 27 دقیقه و 30 ثانیه حضرت امام خمینی پس از پانزده سال تبعید پای بر خاک ایران گذاشتند.
ـ فرمانداری نظامی بر اثر فشار مردم راهپیمایی و تظاهرات را برای 3 روز آزاد اعلام کرد.
ـ نظامیان مستقر در تلویزیون به طور ناگهانی پخش مراسم استقبال را قطع کردند.
-17 بهمن 1357 (سه شنبه)
- بر اساس پیشنهاد شورای انقلاب، حضرت امام خمینی دولت موقت را به مردم معرفی نمودند.
ـ دولت موقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان تشکیل گردید.
-19 بهمن 1357 (سه شنبه)
- راهپیمایی مردم ایران در حمایت از دولت موقت انجام شد.
ـ نیروی هوایی ارتش با حضرت امام خمینی بیعت کردند.
ـ حضرت امام خمینی به زیارت حضرت عبدالعظیم (س) رفتند.
20- بهمن 1357 (جمعه)
-طرفداران قانون اساسی با تجمع در استادیوم امجدیه (شهید شیرودی) دست به تظاهرات زدند.
ـ ساعت 9 شب سربازان گارد شاه به پادگان نیروی هوایی در شرق تهران (خ دماوند) حمله نمودند.
ـ مردم برا ی کمک به سربازان نیروی هوایی مسلح شدند.
-21 بهمن 1357 (شنبه)
دولت بختیار زمان حکومت نظامی را افزایش داده و حکومت نظامی را از ساعت 4 بعدازظهر اعلام نمود.
ـ حضرت امام خمینی دستور شکستن زمان حکومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر نمودند.
ـ در تهران و شهرستانها بین سربازان گارد و مردم مسلح درگیریهای بسیار شدید رخ داد.
ادامه در پست بعد
https://eitaa.com/cafetarikh/1719
از پست قبل بخوانید
https://eitaa.com/cafetarikh/1718
-22 بهمن 1357 (دوشنبه)
- تهران صحنه جنگ خونین مسلحانه بین مردم و سربازان طرفدار رژیم پهلوی گردیده است.
ـ با تسلیم تمامی نیروهای نظامی و پیروزی مردم مسلمان ایران رژیم ستمشاهی پس از 57 سال ظلم و ستم متلاشی گردید.
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ تلاش #سفارت_آمریکا برای پیشی گرفتن از امام خمینی
امام تا آخرین لحظه پیروزی انقلاب یک تصمیم واحد داشت و آن برکناری کامل شاه بود و در این هدف که خواست عموم مردم انقلابی نیز بود، حاضر به مصالحه با کسی نبود. در این شرایط پیشنهاد آمریکا تکیه شاه بر ارتش و اقدام سریع علیه مخالفان تا قبل از شروع مراسمهای مذهبی چون ماه محرم بود. نکته قابل تامل نوع نگاه سفارت به امام خمینی است که در عین ترس از او، در پاره ای مواقع تحلیل های امام را اشتباه می دانند. در حالی که انقلاب نشان داد که عکس این واقعیت صحیح است:
«آن چه از تأثیر این مرهم میکاهد افکار آیتالله خمینی تبعیدی در پاریس است. رهبر کهنسال مذهبی کارآزمودهای که دهها سال مبارزه بر علیه سلطنت داشته، مصمم است که شاه باید برود (خمینی در حدود ۱۵ سال در ایران نبوده است و چندان اطلاعی از تغییر و تحولات انجام شده ندارد.) وی خواستار یک دولت ضعیف میباشد که به سلسله مراتب مذهبی محدود شود. او که فکر میکند شاه بر روی ریسمان قرار دارد، احتمال دارد که همچنان درخواستهای رهبران مذهبی پائین تر از خود و سیاستمداران محافظهکار را مبنی بر تصمیماتی برای جلوگیری از تجزیه سیاسی ایران نادیده بگیرد. نفوذ مرموز خمینی بر روی تظاهرکنندگان اخیر ایران، باعث شده که دیگران در انتخاب حرکتی که میدانند او با آن حرکت مخالفت خواهد کرد، بسیار اکراه داشته باشند. (برای مثال آیتالله شریعتمداری که یکی از رهبران مذهبی در ایران به شمار میرود، در تاریخ ۱ نوامبر تهدید کرد که اگر شاه به صورت صلح جویانه به خواستهای رهبران مذهبی تن در ندهد - یک جنبش مسلحانه را تشکیل میدهد.)
در این شرایط، شاه باید به محافظهکاران پیشنهادی بدهد که آنها نتوانند رد کنند، تا بدین ترتیب ]امام [ خمینی تنها گذاشته شود. شاه ممکن است از این پیشنهاد رو بگرداند، اما فقط به از دست دادن قدرتش در ایران خواهد انجامید.
اگر شاه هر چه زودتر حرکت مهمی تا قبل از شروع ماه محرم - در تاریخ ۲ دسامبر - انجام ندهد، مطمئناً یک سری خشونتهای جدی به دنبال خواهد آمد. ۱۰ محرم (۱ دسامبر) روز به خصوص با شکوهی برای مسلمانان ایرانی است، و شریعتمداری و یکی از نخست وزیران پیشین اظهار داشتند که کار شاه تا آن وقت تمام خواهد بود. ( دولت، همه زندانهای سیاسی در تاریخ ۱۰ دسامبر آزاد میشوند و نکته اینکه این روز مصادف با سی امین سالگرد اعلام حقوق بشر در تهران است.)
مگر اینکه شاه هر چه زودتر در این مورد اقدام کند، شانس مداخله نظامی بسیار قوی است، نظم اعمال شده به وسیله ارتش، به طور قطع بیشتر از ۶ ماه طول خواهد کشید، اقتصاد هم اکنون خسارت دیده است و مردم عادی ایرانی آموختهاند که حتی بدون اسلحه هم می توان در قدرت عظیم سیاسی نقش داشت. هیچ راهی موجود نیست که ارتش با زور بتواند میلیونها ایرانی تازه آگاه شده را با رضایت خودشان برای سرافرازی رژیم پهلوی که به سختی لکه دار شده به سر کار بازگرداند.»1
1-اسناد لانه جاسوسی آمریکا، دانشجویان پیروز خط امام، کتاب دوم، جلدهای سیزدهم تا بیست و دوم، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، صص 13- 14
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ ارتباط #آمریکا_و_ترکیه در صورت انقلاب در ایران
سیاست آمریکا در قبال تحولات ایران، کاملاً مبهم و بدون برنامه بود. آمریکا به دلیل عدم شناخت صحیح تحولات ایران، گزینه دخالت در امور داخلی را تنها منوط به تهدید یا حمله شوروی به ایران کرده بود و خطر اصلی را تنها از جانب کمونیسم میدانست.
«کنسول سفارت ترکیه «گوندیرن» روز ۸ نوامبر برای بررسی مجدد از وضعیت ایرانیان به کرافورد جانشین معاون مسئول امور خارجه نزدیک مراجعه کرد.
۲- کرافورد گفت: که به لحاظ آشفتگی وضع ایران، مایل هستم که در تماس نزدیک با همپیمانان که هم مرز با ایران هستند باشیم. به همین خاطر، روز قبل پیامی برای بالاترین مقامات به آنکارا فرستاده شده بود. کرافورد از روی تلگرام مرجع برای «گوندیرن» پیام را خواند. گوندیرن از این که از این پیام مهم آگاهی یافته بود خیلی خوشحال به نظر میرسید. وی گفت: که ترکیه نیز مایل است نزدیکترین مشورتها را با آمریکا داشته باشد.
۳- گوندیرن به طرح سوالات مخصوصی پرداخت که مهمترین آنها این بود که در صورت از بین رفتن شاه علیرغم توسل او به یک حکومت نظامی، اگر از دولت آمریکا، بنا به مکاتبات حکومت آمریکا در سال ۱۹۵۹ به ستتو خواسته شود آیا در امور داخلی ایران مداخله خواهد کرد یا خیر؟ به نظر میرسد که گوندیرن میخواهد تصمیم آمریکا را در رابطه با روابط ترکیه و آمریکا ارزیابی نماید. (در حقیقت گوندیرن بعداً درباره عدم توانایی اچویت در برقراری نظم و قانون در ترکیه در برابر موج گیرنده آشوبهای الهام گرفته از کمونیسم نگرانی خود را ابراز نمود.) کرافورد اظهار داشت که این سئوالات گوندیرن درباره نحوه برخورد آمریکا باید محاسبات خاصی را نیز در برگیرد. مداخله آمریکا بنا به مفاد نامه ۱۹۵۹ زمانی صورت خواهد گرفت که ایران از طرف کمونیسم در معرض خطر باشد در حالی که تحلیل کنونی نشان میدهد که عامل تهدید کننده شاه غیر از کمونیسم است.»1
1-اسناد لانه جاسوسی آمریکا، دانشجویان پیرو خط امام، کتاب دوم، جلدهای سیزدهم تا بیست و دوم، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، صص 25- 26
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ روزی که امام آمد...
راس ساعت نه و سی و هفت دقیقه و سی ثانیه روز دوازدهم سال 1357، امام در میان حلقه گروه منتخب استقبال کنندگان از پله های هواپیما فرود آمدند .
40 سال گذشت ..از روزی که پیر فرزانه ، با آن آرامش آسمانی ، از پله های پرواز عشق ، پای بر خاکی گذاشت که از آن پس ،خاک عاشقان شد . . .
پس از پانزده سال دوری از وطن درمیان استقبال پرشور مردم ایران قدم به خاک این سرزمین گذاشت ، پانزده سالی که به خاطر خروشیدن بر استبداد و طاغوت و به خاطر بر زبان جاری کردن حقیقت به عراق ، ترکیه و فرانسه تبعید شد .
پس از یکصد و هفده روز توقف امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو، امام خمینی (ره ) ساعت سه و سی دقیقه به وقت تهران به سوی تهران حرکت کردند .
حاشیه های روزی که امام آمد . . .
حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند.
ایشان پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند ، این در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فرودگاه تهران، نگران ساخته بود.
در هواپیما دوصد نفر امام را همراهی می کردند که پنجاه تن از آنان همراهان و هواداران و نزدیکان امام خمینی و 150 نفر دیگر از خبرنگاران بودند .
راس ساعت نه و سی و هفت دقیقه و سی ثانیه روز دوازدهم دلو 1357، امام در میان حلقه گروه منتخب استقبال کنندگان از پله های هواپیما فرود آمدند .
خمینی ای امام . . .
با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. استقبال کنندگان با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشکهای مشتاقان را بر گونههایشان جاری کردند.
پاسخ امام به عواطف یک میهن
حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر میکنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمیتوانم جبران کنم.
ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشههای فساد ترغیب کردند.ایشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.
با وجود سرمای زمستان، شب پیش از ورود امام ، بسیاری از مردم مشتاق ، در مسیر حرکت ایشان خوابیده بودند .
هنگام ورود امام خمینی به مدت بیست دقیقه مراسم استقبال توسط تلویزیون ایران به طور زنده پخش شد ، اما ناگهان عکس شاه بر روی صفحه تلویزیون ظاهر و برنامه قطع شد .
در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش میشد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند.
عدهای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیونهای خود را به خیابان پرت کردند.
با آنکه پخش مستقیم مراسم ورود امام از شبکه تلویزیون میلیون ها نفر را درخانه ها پای تلویزیون نشانده بود ، در تهران سیل جمعیت برای دیدار رو در رو با امام خمینی خود را به مسیر تعیین شده و خیابان هایی که از فرودگاه تا بهشت زهرا به عنوان معبر امام انتخاب شده بود رسانده و در سوی خیابان ها مستقر شدند .
به نوشته روز نامه کیهان طول جمعیت استقبال کننده از امام خمینی به 32 کیلومتر می رسید .
امام خمینی در شب اول اقامت خود در مدرسه رفاه، طی سخنانی با اعضای کمیته استقبال، بر لزوم حفظ وحدت تأکید نمودند.
آیتالله شریعتمداری طی تلگرافی ورود حضرت امام خمینی را تبریک گفت.
در پی درخواست مجدد بختیار برای ملاقات با حضرت امام خمینی، ایشان گفتند: ملاقات با بختیار را در صورت استعفای وی میپذیرم.
موتر حامل امام خمینی و افراد اسکورت با سرعتی متعادل به سوی میدان آزادی به راه افتادند تا از آنجا راهی دانشگاه تهران شوند و سپس راه را در مسیر خیابان آزادی تا بهشت زهرا ادامه دادند .
بیانات امام خمینی (ره)در بهشت زهرا
بسم الله الرحمن الرحیم
ما در این مدت مصیبت ها دیده ایم، مصیبت های بسیار بزرگ و بعضی پیروزها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بوده، مصیبت های زن های جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفل های پدر از دست داده.
من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده اند می افتد، سنگینی در دوشم پیدا می شود که نمی توانم تاب بیاورم. من نمی توانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شده است برآیم، من نمی توانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد، خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض می کنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض می کنم.
ادامه در پست بعد
https://eitaa.com/cafetarikh/1730
http://yon.ir/BdSSZ
@cafetarikh
✳️ روزی که امام آمد...
از پست قبل بخوانید
https://eitaa.com/cafetarikh/1729
من به جوان هائی که پدرانشان را در این مدت از دست داده اند تسلیت عرض می کنم. خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبت ها برای چه به این ملت وارد شد، مگر این ملت چه می گفت و چه می گوید که از آنوقتی که صدای ملت در آمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد.
ملت ما چه می گفتند که مستحق این عقوبات شدند ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایه گذاری شد برخلاف قوانین بود.
ما می گوئیم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اینها غیر قانونی است واگر ادامه به این بدهند اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه می کنیم. من دولت تعیین می کنم، من تو دهن این دولت می زنم، من دولت تعیین می کنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم، من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید.
http://yon.ir/BdSSZ
@cafetarikh
✳️ تاثیر شهرزاد قصه های هزار و یک شب بر فرهنگ اروپاییان
زنان در طول تاریخ ایران اغلب در محیط خـصوصی یـا خـانـه به سر می برده اند و مردان در سپهری خارج از آن ، به طـوری که زنان سروکار بیشتری با فرزندان داشته اند. ضمن آن که از زمـان هـای دور تـاکنون زن در نقـش مـادر، نخسـتین آموزگار کودک بوده و با قـصه گـویی و خـواندن لالایی و شعر زبان و مفـاهیم فرهنگـی و اخلاقی را به کـودک خـود مـی آموخته اسـت . داده هـای تــاریخی بـر ایـن مهـم در فرهنـگ قدیم و باستانی ایران مهر تأیید می زنند. بر اساس این داده ها باید گفت ایرانیان از دیرباز همچون یونانیان طبق سنتی فرهنگی از شعر و ساز و آواز برای تربیت و تعلیم کـودکـان خود بهره می جستند. بیگمان قصه گویی زنـان در مقـام مادر و مادربزرگ و اثربخشی برخی از قصه ها همچون قصه های پریان در صورت بنـدی شدن شاکله ذهنی و فکری کودک و معنابخشی به زندگی او قـابل انـکار نیست . حتـی بنـا به آنچه مورد پذیرش بسیاری از پژوهشگران ادب عامه اسـت ، آن بخـش از قصـه هـای عامیانه که از زبان زنان بازگو میشود تمام و کمال متعلق به کودکـان اسـت. ازاین روست کـه جـایگاه شهرزاد در قصه های هزارویک شـب و تـأثیر شگفتش در فرهنگ و ادب اروپایی و بویژه بر کودکان قابل توجه و ملاحظه اسـت، چـه رسد به فرهنگ هایی که این قصه هـا از درون آنها برآمده اند. ژان کوکتو در ایـن بــاره بــا اشاره به نقش مادرانه و آموزگارانه شهرزاد برای جامعه اروپایی می گوید: «شهرزاد نیـای بزرگ همه داستان سرایان دوران کودکی ماست ، نیای بزرگ تمام قصه پردازانی است کــه در کـودکی شهد در کاممان می ریختند و مـا را از خـور و خواب بازمیداشـتند.»
منبع:ستاری، جلال، افسون شهرزاد پژوهـشی در هـزارافسان ، تـهران : انتشارات توس، 1368، ص193
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ روایتی از میهندوستی اصیل و خالص ایرانیان
در دوره #قاجار مـردم ایـران تعلقخاطر خاصی به میهن خود داشتهاند اما به نظر میرسد این علاقه ریشه در گذشته دوستی ایـرانیان و یادآوری عظمت ایران، داشته باشد. به اعتقاد اکثر جهانگردانان خارجی یکی از صـفات تـحسین برانگیز ایرانیان اصیل علاقه صمیمانهای است که نسبت به وطن خود دارند، آنان از اینکه وطنشان نقش بزرگ و با اهمیتی در تاریخ داشته احساس غرور میکنند و این احساس را از خودی و بیگانه مخفی نمیدارند. در زمینه تاریخ دوستی و علاقه به وطن ایرانیان سفرنامه نویسان انگلیسی اظهار نظر آنچنانی نکردهاند و به نظر میرسد علاقه چندانی به این موضوع نداشتهاند. اما گوبینو فرانسوی نیز در این باره مطالبی دارد کـه - ایـن اظهارت وی نوعی میهنپرستی فرا سیاسی را در ذهن تداعی میکند- نقل خواهد شد: « به عقیده من ایرانیان از نوعی میهنپرستی برخوردارند که جاودانی است. یکدیگر را در داخل کشورشان دوست دارند و کشورشان را در وجود خودشان مـجسم مـیبینند اما با بیتفاوتی شاهد گذار حکومتهای گوناگون از فراز سرشان میباشند بیآنکه فریفته هیچکدام از آنان بشوند و از این نظر میتوان گفت به کلی عاری از میهنپرستی سیاسی هستند. سلطنتها، فتوحات، تسخیر سـرزمینها بـه تدریج قدرتشان را از دست میدهند و از بین میروند بیآنکه به شخصیت فردی ایرانی لطمه زده باشد. » گوبینو در جای دیگری میگوید: «ایرانیان کشورشان را به شدت دوست دارند و آن را دلپذیرترین، حاصلخیزترین و سالمترین کشور روی زمین مـیدانند. «ایـران خـوب مملکتی است» این شعاری اسـت کـه هـر روز بر زبانشان جاری می شود و بیاختیار شنونده را تحت تاثیر قرار میدهد، زیرا حقیقت بسیاری در آن نهفته است.»
منبع:گوبینو، ژوزف آرتور دو، سه سال در آسیا یا سفرنامه کنت دو گـوبینو، تـرجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی تهران: نشر قـطره، 1383، ص 213
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ نمائی از یکی از کلاس های درس در اوایل دوره سلطنت #رضاشاه
سالهای ۱۳۰۴ تا۱۳۲۰ را میتوان، مهمترین و بحرانیترین سالهای تاریخ معاصر ایران دانست؛ زیرا در این دوره تلاش گستردهای برای دگرگون ساختن نهادهای فرهنگی و اجتماعی کشور انجام شد تا در نهایت، سلسله سیاسی حکومت پهلوی را تثبیت کند. دگرگونی فرهنگی با رشد سریع نهادهای جدید و با هدف از هم پاشیدن نهادهای سنتی بوسیله دولت همراه بود. در اسفند۱۳۰۰ش قانون شورای عالی معارف به تصویب مجلس رسید که به موجب آن تمام امور اجرایی مدارس؛ مانند برگزاری امتحانات، تهیه برنامههای درسی و آموزشی و تشخیص صلاحیت علمی و اخلاقی معلمان، به شورای عالی معارف واگذار شد. به سفارش شورای عالی معارف مقرر شد با بررسی نظام آموزش و پرورش کشورهای اروپایی، الگویی برای نظام آموزشی کشور انتخاب گردد. سرانجام سیستم آموزش مدارس فرانسه به عنوان الگوی مدارس ایرانی پذیرفته شد.
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ وضعیت ارتش رضاشاهی
#مقاله
#چکیده
✅ #رضاشاه به خیال خود فکر میکرد توانسته ارتشی قدرتمند را پیریزی نماید که محلی از ایراد و اشتباه ندارد؛ اما درواقع ارتش علیرغم برخورداری از برخی تجهیزات مدرن، از نظر نیروهای نظامی، فاقد افراد باتجربه بود. #فردوست در خاطرات خود در این باره نوشته است: یک سال مانور سالانه با یک واحد نظامی در حوالی شهریار برگزار شد... این واحد به اصطلاح جدید عبارت بود از 100-150 کامیون که یک تیپ سوار آن بودند، نه زرهی داشتند و نه تانکی و نه توپخانه خصوصی و.. سربازها از کامیون پایین پریدند و به سرعت خود را به ارتفاعات رساندند و به اصطلاح تسخیر کردند! فردوست در ادامه توضیح میدهد که رضاشاه چقدر با دیدن این مانور اظهار شگفتی و تعجب کرد. او که سواد نظامی درست و حسابی نداشت و دانشکده ندیده بود، تعجب میکرد که یک تیپ پیاده ظرف ربع ساعت خود را به موضعی برساند و یک ربع بعد در خط الرأس ارتفاعات حاضر شود و در مقابل دشمن آماده گردد.
برای مطالعه متن کامل این یادداشت به لینک زیر مراجعه کنید؛
http://yon.ir/70bRb
@cafetarikh
✳️ کارمند آموزش و پرورش و تامین #تریاک مقامات #پهلوی !
برابر گزارش تلگرافى از سازمان اطلاعات و امنیت قم مشارالیه اغلب در جلسات تریاککشى و شرابخوارى شرکت و تمام تلاشهاى وى صرف ایجاد رابطه و پیشرفت کارهاى خود میشده است. سازمان مزبور در گزارشى که در مورخه 19 / 6 / 57 ارسال داشته مواردى از خلافکاریهاى وی را به شرح زیر اعلام نموده:
الف ـ وابستگى تعدادى از کارکنان آموزش و پرورش با رئیس مربوطه و اجرا شدن خواستهاى نامعقول آنان که ناراحتى سایر کارکنان آموزش و پرورش را فراهم آورده است.
ب ـ واگذارى مسئولیتها به افراد بىصلاحیت براساس روابط.
ج ـ بعضاً مشاهده گردیده که در پرداخت حقوق حقه کارکنان تأخیر افتاده و باعث ایجاد نارضایتى شده است.
د ـ در مواردى نظیر بودجه ساختمانها، تجهیزات و لوازم و اعتبارات تغذیه سوءاستفادههائى به عمل آمده که مدارک لازم در اختیار نیست.
ه ـ بازنشسته کردن بیش از 70 نفر از فرهنگیان قم.
و ـ عدم پرداخت مطالبات معلمان به موقع.
نامبرده در تاریخ 18 / 6 / 57 برابر ماده 5 فرماندارى نظامى در قم دستگیر گردیده. و در بازرسى از منزل او مقدارى مواد مخدر به دست آمده است. شنیده شده که قبلاً یکى از دوستانش وی را از خرید و فروش تریاک منع میکرده، در پاسخ اظهار داشته چون مقامات بالاتر از من تریاک میخواهند، اجباراً باید تهیه کنم. وى با دکتر امیر رفیعى ارتباطاتى داشته و در مورد استعمال و تبادل مواد مخدر با او مشارکتهائى داشته است.
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ اولین مروجان #فراماسونری در ایران
فراماسونری اولین بار در دوره #قاجار به ایران راه یافت. به نظر میرسد دانشجویان اعزامی به خارج، از اولین مروجان اندیشه فراماسونری بودند. این افراد بعد از بازگشت به میهن، تحت تأثیر سازمان فراماسونری، به تبلیغ و ترویج اندیشههای آن میپرداختند. برخی با این تصور که تقلید از افکار و اندیشههای غرب، عاملی جهت پیشرفت و توسعه کشور است، مجذوب آن نهادها میشدند:
«این سازمان از طریق هند به ایران راه یافت و دستگاه عظیم فراماسونری انگلیس شبکه گستردهای در ایران پیدا کرد. گویا اولین ایرانی که به عضویت ماسونی درآمد عسکرخان افشار ارومی از سران سپاه عباس میرزا در تبریز بود. وی دومین فرستاده ایران به فرانسه بود که در سال 1224 ه.ق به ایران بازگشت. میرزا محمد صالح شیرازی که برای تحصیل در سال 1230 به انگلستان فرستاده شده در دانشآموزی کوشا بود و به چند زبان آشنا شد، نخستین بار روزنامهای در ایران انتشار داد، وی در سفرنامهاش از مجمع فراموشخانه سخن گفته که چگونه به این مجمع پیوسته است.»1
1-سیدجلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد 1، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1391، چاپ هفدهم، ص 80
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ چگونگی مراسم #عروسی در #گیلان
در گیلان عصر قاجاری، مراسم عروسی با آداب و رسوم خاصی برگزار میشد. معمولاً اجرای نمایش، آوازخوانی و حتی اجرای شعبدهبازی، بخش ثابت بسیاری از مراسمهای عروسی بود. آواز خوانی به صورت انفرادی و یا دسته جمعی برگزار میشد:
«پس از شام شخصی آمد و به ما خبر داد که به مناسبت ازدواج پسرش زین العابدین جشن عروسی برپا است و دعوتمان کرد که در آن جشن شرکت کنیم و چون به نظر میرسید که خیلی مایل به این کار است ما هم قبول کردیم که عدهای از مدعوین را به اطاق ما بیاورند. کمی بعد در عوض عروس و داماد یک دسته مطرب و دلقک که در ایران لوطی مینامند و شعبده بازی و تقلید میکنند همراه خود آورد و آنها چهار نفر بودند و آلت موسیقی یکی از آنها شبیه به کدوئی بود که در انتهای آن چوبی قرار داشت و دو نفر دایره میزدند و یکی آواز میخواند و با صدای خود ما را سرگرم میکرد. آنها در یک گوشه اطاق مقابل دکتر هویزش و من نشستند و مشهدی حسین نیز در کنار ما نشست و نمایش شروع شد. اول دسته جمعی آوازی عاشقانه خواندند که بدون شک مناسب آن موقعیت بود ولی ما از آن چیزی نفهمیدیم چون نیمی از کلمات را نمیدانستیم.»
#منبع : چارلز فرانسیس مکنزی، سفرنامه شمال، گزارش اولین کنسول انگلیس در رشت، از سفر مازندران و استرآباد، مترجم منصوره اتحادیه (نظام مافی)، تهران، نشر گستره، 1359، ص 17- 18
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ شاهزادگانی که وضع مالیشان چندان خوب نیست!
برخلاف تصور برخی که معتقدند تمام شاهزادهگان قاجاری از جایگاه خاص سیاسی و اجتماعی برخوردار بودند؛ وجود بعضی از اسناد و شواهد تاریخی نشان دهنده عکس این موضوع است. بدین معنا که برخی از شاهزادههای قاجاری از مشاغل و جایگاه اجتماعی متوسط و گاه پایینی برخوردار بودند:
«روبروی « #دارالفنون » عکاسخانهای وجود دارد که در آنجا یکی از شاهزادگان ایرانی به حرفه کم دردسر عکاسی اشتغال دارد. او تحصیلات خود را در وین به پایان رسانده و سپس به ایران آمده و در اینجا آتلیهای دایر کرده است. من هم شخصا برای گرفتن عکسی از خودم به او مراجعه کردم. این که او یک شاهزاده است و علاوه بر این زبان آلمانی را به لهجه وینی صحبت میکند و به شغل عکاسی اشتغال دارد نباید چندان موجب حیرت شود. زیرا در ایران، شمار شاهزادگانی که وضع مالیشان چندان خوب نیست، نسبتاً زیاد است.»
هینریش بروگش، در سرزمین آفتاب: دومین سفرنامه هینریش بروگش، ترجمه مجید جلیلوند، تهران، نشر مرکز، 1374، صص 95- 96
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ نارضایتی برخی آمریکایی ها برای سیل حضور دانشجویان ایرانی در #آمریکا
دانشگاههای آمریکا یکی از مقاصد علمی مهم دانشجویان جهت تحصیل در دوران قبل از انقلاب بود. این انتخاب متأثر از دو مسئله بود. اول آنکه دانشگاههای ایران ظرفیت بالایی جهت پذیرش تمام دانشجویان نداشتند و از سویی کیفیت و هزینه دانشگاههای آمریکا نسبت به دانشگاههای اروپایی پایینتر بود و پذیرش دانشجو با سهولت بیشتری صورت میگرفت:
«با وجود توسعه سریع آموزش عالی در ایران دانشگاههای ایران فقط ظرفیت پذیرش حدود ۱۳۰۰۰۰ دانشجو را در سال داشتند. درنتیجه بسیاری از جوانان ایرانی که پس از خاتمه تحصیلات متوسطه قصد ورود به دانشگاه را داشتند از تحصیلات دانشگاهی محروم میماندند. عده زیادی از این جوانها که والدینشان توانائی تامین هزینه تحصیلی آنها را در خارج داشتند برای ادامه تحصیل راهی کشورهای خارج میشدند و چون دانشگاههای آمریکا در ایران از شهرت بیشتری برخوردار بودند و هزینه تحصیل در آمریکا هم کمتر از اروپا بود اکثر داوطلبان تحصیلات دانشگاهی خواهان عزیمت به آمریکا بودند و فشار روزافزونی برای گرفتن ویزای مسافرت به آمریکا به کنسولگریهای ما وارد میشد. در این میان بعضی از مؤسسات ایرانی هم با همکاری مؤسسات دانشگاهی آمریکا دست به صدور پذیرش دانشگاهی برای داوطلبان ایرانی در خود ایران زدند و کثرت این پذیرشها که شرط اصلی برای صدور ویزای دانشجوئی بود موجب ناراحتی و شکایت مقامات کنسولی آمریکا در ایران شد. شکایت آنها براین اساس بود که این پذیرشها بدون درنظر گرفتن سوابق تحصیلی و استعداد داوطلبان تحصیل دانشگاهی صادر میشود و اکثر آنها از نظر زبان بسیار ضعیف هستند. مقامات کنسولی ما خواهان اقداماتی برای محدودیت در صدور پذیرش تحصیلی یا اختیاراتی برای خودداری از صدور ویزا برای دانشجویان فاقد استعداد لازم بودند تا جلو سیل دانشجویان ایرانی بسوی آمریکا گرفته شود و من پس از بررسی شکایات و نظرات مقامات کنسولی تقاضای آنها را برای محدودیت صدور ویزا نپذیرفتم ولی از وزارت امور خارجه و اداره مهاجرت خواستم در مورد صدور پذیرش تحصیلی مراقبت بیشتری بعمل آورند.»1
نکته قابل تامل اینکه آمریکایی ها حاضر به تحمل تعدادی دانشجو برای تحصیل در این کشور نبودند اما ایرانیان می بایست حضور حدودا شصت هزار مستشار آمریکایی را که بر همه زندگی ایرانیان مسلط شده بودند تامل می کردند.
1.رابرت هایزر، خاطرات #ژنرال_هایزر ، مأموریت در تهران، تهران، ترجمه علیاکبر عبدالرشیدی، انتشارات اطلاعات، 1365، ص 80
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ تاکتیک های #سفارت_آمریکا در ایران بعد از انقلاب
یکی از سیاستهای مهم آمریکا در روزهای نزدیک به انقلاب، مذاکره با روحانیون از جمله امام (ره) بود. آمریکا تلاش داشت تا از این طریق امام و گروههای مذهبی را وادار به کنارهگیری از قدرت نماید و زمینه روی کارآمدن گروههای طرفدار غرب را آماده نماید تا از این طرق منافع سیاسی و اقتصادی خود را تأمین نماید:
«سیاست آمریکا در رابطه با روحانیت ... هنوز رهبران سیاسی، به خصوص روحانیون در گفتگو با ما دلسردند. هیچ یک از این گروهها (مقصود گروهها و جریانات سیاسی مخالف رژیم ایران است. به واسطه قدرت نابود کنندهای که در دست روحانیون قرار دارد، جرأت درگیری ندارد؛ چرا که روحانیون از حمایت بی دریغ تودهها برخوردارند... روابط عمومی با کمک آمریکا تکالیفی را برای دانشجویان ایران در آمریکا که امکان دارد، یک رابطه با روحانیون محافظه کار برقرار کنند، در نظر گرفتهاند. ما میخواهیم در عرض این مدت سوءظن رهبران مذهبی را برطرف، و تا جایی که ممکن است با آنها طرح دوستی بریزیم. ما میخواهیم برای ایرانی کار کنیم که میانهرو باشد و ناسیونالیستها مخالف مذهب و روحانیت تسلط بیشتری در اداره مملکت داشته باشد. ما باید بر روی مردی که عمیقاً از آمریکا متنفر است و غربزدگی ایرانیها را بد میداند، ریسک کنیم. بنابراین باید مواظب باشیم که نزدیک شدن به خمینی و روحانیون، به قیمت از دست دادن دوستان غیر مذهبیمان تمام نشود.»
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، #اسناد_لانه_جاسوسی_آمریکا ، جلد اول، بخش 4، ص 105
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ #عبدالرضا_پهلوی و همسرش پری سیما زند در حال شکار
عبدالرضا پهلوی (۱۳۰۳ - ۱۳۸۳) هفتمین فرزند و چهارمین پسر #رضاشاه پهلوی و نخستین فرزند وی از #عصمت_دولتشاهی بود. عبدالرضا پهلوی درمهرماه ۱۳۰۳ به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و مقدمات نظام را در تهران سپری کرد. سپس به همراه برادرش محمدرضا برای تحصیل به مدرسه «انستیتو لو روزه» سوییس فرستاده شد. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۱۵ وارد مدرسه نظام و دانشکده افسری شد.
او پس از برکناری و تبعید پدرش با او به آفریقای جنوبی رفت و پس از مرگ #رضاخان در سال ۱۳۲۳ برای ادامه تحصیل در رشته اقتصاد در دانشگاه هاروارد به آمریکا رفت. او پس از اتمام تحصیلات در سال ۱۳۲۶ به ایران بازگشت و علیرغم داشتن تحصیلات عالیه در رشته اقتصاد تنها سمت تشریفاتی ریاست افتخاری برنامه هفت ساله دولت به او سپرده شد.
نامبرده در سال ۱۳۲۹ با پریسیما زند دختر ابراهیم زند (وزیر و استاندار دوره پهلوی) ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند به نامهای کامیار و سروناز پهلوی شد. دوستان نزدیک شاهپور عبدالرضا ابوالقاسم امینی مجدی و منوچهر ریاحی بودند. او به دلیل مسایل خانوادگی و شخصی و اختلاف همسرش پری سیما زند با محمدرضا شاه پهلوی از دربار دوری میجست و بیشتر خود را صرف شکار و تاکسیدرمی حیوانات و کشاورزی مکانیزه و رسیدگی به زمینهای کشاورزی ۳۷۰۰ هکتاری خود در دشت ناز ساری میکرد. عبدالرضا پهلوی همچنین چندین دوره ریاست مجمع جهانی حفاظت از حیات وحش را به عهده گرفت.
#شرح_عکس : عبدالرضا پهلوی و همسرش پری سیما زند هنگام شکار حیوانات مختلف در یک کشور آفریقایی
cafetarikh.com
@cafetarikh