✳️ ماموریت ناکام در ایران
#مقاله
#چکیده
سولیوان در مدت حضور خود در ایران با مشاهده دقیق تحولات سیاسی، توانست بخش مهمی از واقعیات سیاسی کشور را به خوبی درک کرده و در اختیار نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا قرار دهد. علیرغم آنکه وی زودتر از هر کسی به پایان حکومت پهلوی پی برد؛ اما اظهارات ضد و نقیض سایر تحلیلگران اعم از هایزر و پارسونز، شاه و آمریکا را سردرگم ساخت و مانع از اتخاذ تصمیمی واحد شد. با این حال گفته میشود سولیوان همواره خواستار برخورد مسالمتآمیز حکومت با معترضان بود که به عقیده بسیاری این خواسته برگرفته از تصور واقعی سولیوان از کشور و بیفایده بودن روشهای خشونتآمیز جهت حفظ حکومت بود.
متن کامل مقاله را در این لینک بخوانید!
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️دست آمریکاییها آغشته به خون
مقارن با اوج گرفتن تحولات سیاسی انقلاب در روزهای منتهی به آن، سردرگمی و بلاتکلیفی فرماندهان حاضر در آمریکا و فرماندهان نظامی وابسته به شاه بیش از پیش آشکار شد و در مواردی با اختلاف شدید آنان در برخی از مسائل همچون نحوه برخورد با مردم بروز نمود.
«در مورد برخی نکات مهم آن در جلسه هم صحبت کردیم. اصل اساسی ما هنوز خودداری از تماس و رویارویی نیروهای مسلح با مردم بود و این موضوع که، ارتش همچنان باید از نخستوزیر اطاعت کند و اقدامات امنیتی، منحصر به ساختمانها و مراکز حیاتی دولت شود. در جلسه، به این توافق رسیدیم که اگر فردا نیروهای ارتش در خیابانها به رژه بپردازند، نمایشی از قدرت خواهد بود. تصمیم نهایی در این مورد، منوط به توافق بختیار بود به ربیعی، گفتم طبق پیشنهاد او، پیامی برای ژنرال کرتس فرستادهام تا از برخی پایگاهها دیدن کند، اما او از رفتن به پایگاه هوایی خاتمی، عذر خواسته بود. علت آن را هم حساسیت همافران آن پایگاه ذکر کرده بود. ژنرال کرتس در مورد دیگر پایگاهها، گزارشی حاکی از ارزیابی اوضاع تهیه میکرد که من آن را به ربیعی میدادم. ربیعی در مورد حوادثی که دیروز در برابر ستاد مرکزی ژاندارمری رخ داده بود، به شدت احساساتی شده بود. رفتاری که دیروز با یک امیر ارتش شده بود، این خطر را به وجود آورده بود که هر کدام از آنها چنین سرنوشتی پیدا کنند. ناراحت شد و مرا مسئول تیراندازی به سوی مردم و پایین آوردن لولههای تفنگ دانست. او انگشتش را به سوی من نشانه رفت و گفت: شما باید سرزنش شوید، دست شما به خون آغشته است. او حرفی زد که خارج از حد انتظار من بود. با توجه به این که او دستور تیراندازی را داده بود، به این فکر افتادم که اگر واقعاً بحرانی بروز کند (که قرار باشد دستورات شدیدتری برای تیراندازی داده شود) واکنش ربیعی چه خواهد بود؟ احساساتش خیلی شدید شده بود و من مجبور بودم با بلند کردن صدایم و با تند شدن نسبت به او صدایش را آرام کنم. آخرین سئوال من از او این بود که: «آیا این تاکتیک نتیجه داده است، یا نه؟»1
1 .رابرتهایزر، خاطرات#ژنرال_هایزر ، مأموریت در تهران، تهران، ترجمه علیاکبر عبدالرشیدی، انتشارات اطلاعات، 1365، ص 243
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ آرامشی تمام نشدنی در خانههای ایرانی
تهران در دوره #قاجار یکی از شهرهای مهم و زیبای ایران محسوب میشد و تجلی کامل از یک زندگی ایرانی را در بر داشت. اکثر خانهها علیرغم آنکه از ساختمان مدرن و امروزی برخوردار نبودند، اما با مزین شدن به اسباب ساخت ایرانی، آرامش خاصی را به افراد منتقل میکردند:
«مشاهده منظره تاسف آور تهران بخصوص از خارج از شهر آن واقعاً غیرقابل باور بود. خیابانها باریک، خانهها یک طبقه و خشت و گلی و یا از گل تنها. وقتی بمنزل "سرگرد اس" که در خارج از شهر واقع شده بود رسیدیم هنوز هم منظره خانههای شهر از دوردست دلنشین و خوش آیند نبود، اما بمحض ورود بشهر و مشاهده موقعیت آن از نزدیک نظرمان بکلی عوض شد. زیرا این خانه و ساختمانها با آن ساختمانهای محقری که ما از دور دیده و درباره آنها قضاوت کرده بودیم کاملاً تفاوت داشت. نفسی براحتی کشیدیم و کم کم از آنچه که میدیدیم دچار رضای خاطر و لذت شدم، درهای چوبی ضحیم دروازههائی قشنگ، پنجرههایی زیبا، بخصوص داخل اطاقها که از زیبائی فرشهای ایرانیش جلوه خاصی بخود گرفته بود. در اولین وحله مشاهده کمبود مبل و صندلی در این اطاقهای مجلل برای ما خارجیها تکان دهنده توام با احساس یک نوع نقص و کمبود بود. ولی رفته رفته پس از عادت کردن به نشستن در روی فرشهای ضخیم خوش نقش و تکیه دادن بر پشتی و کوسنهای نرم و زیبای آن انسان احساس آرامش بیشتری میکند و از این نوع زندگی استراحت زیادتری نصیبش میگردد بخصوص اگر میزبان مهماندوست و پیشخدمتهایش با سلیقه و مهمان نواز هم باشند. همان چیزی که در حال حاضر در منزل سرگرد اس نصیب من شده بود، لحظهای بعد بنا به سفارش سرهنگ چای داغ در میان فنجانهای چینی، همراه با قلیانی آماده در مقابلم گذاشته شد.»1
1 .چارلز جیمز ویلز، سفرنامه دکتر ویلز (ایران در یک قرن گذشته) ترجمه غلامحسن قراگوزلو، تهران، اقبال، 1388، صص 63- 64
cafetarikh.com
@cafetarikh
وقتی #بخش_خصوصی متهم میشود
با افزایش قیمت جهانی نفت در دهه 50، شاه بدون توجه به شرایط اقتصادی کشور چندین برنامه بلندپروازانه اقتصادی را در پیش گرفت که نتیجه آن، تورم، رکود، افزایش بیکاری و سایر عواقب ناگوار اقتصادی بود. شاه که انتظار چنین وضعیتی را نداشت به جای بررسی علل واقعی مشکلات آن را به گردن سایر بخشها انداخت:
«در واکنش به افزایش شدید بهای نفت، کشورهای صنعتی جبهه واحدی را اتخاذ و آژانس بینالمللی انرژی را تأسیس کردند و همزمان به تبلیغ درباره لزوم حفظ انرژی و گسترش منابع انرژی غیر نفتی پرداختند. ایران، الجزایر و ونزوئلا به عنوان تندروترین تولیدکنندگان نفت شناخته شدند و برای کاهش یا حداقل تثبیت بهای نفت تحت فشار قرار گرفتند. واکنش شاه طرفداری از موازنه بین افزایش بهای نفت و کالاهای صنعتی وارداتی از جهان غرب بود. در ایران در ماه فوریه دولت ایران یک برنامه جاهطلبانه کمکهای خارجی را اعلام کرد. لیکن پیش از پایان سال، ازدیاد تولید نفت و کاهش تقاضا در بازارهای بینالمللی اجباراً سبب کاهش این برنامه شد. ایران تحصیلات اجباری تا سن چهارده سالگی، تغذیه در مدارس و بهداشت برای عموم رایگان اعلام شد. دستور داده شد مدارس خصوصی از بین بروند. دولت که با کمبود مسکن و مواد غذایی رو به رو شده بود که علت آن هم عمدتاً تورم و ندانم کاریهای اقتصادی خودش بود، کوشید تقصیر را به گردن بخش خصوصی بیندازد. که مسبب کلیه مشکلات مملکت معرفی گردید. علاوه بر مبارزه بر ضد سودجویی و احتکار، مقررات جدید قیمتگذاری اعلام شد و ارتش مسؤول اجرای آن گردید.»1
1- علینقی عالیخانی، یادداشتهای علم، جلد دوم، انتشارات مازیار، 1370، ص 559.
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ دستور برای جلوگیری از برگزاری سالگرد قیام 30 تیر
صورت مذاکرات هیات وزرا (کابینه #علی_امینی ) درمورد : قیام 30 تیر و جلوگیری از انجام تظاهرات ، آیین نامه تخلفات اساتید و دانشجویان ، تعیین حد اقل دستمزد کارگران ، تصویبنامه های ترک و ورود به تابعیت ایران
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ جایگاه اجتماعی نقاشان در دربار #قاجار
نقاشان بخشی از زیورآلات سلطنتی
ازآنجایی که اکثریت پادشاه قاجار به ویژه ناصرالدین شاه علاقه زیادی به هنرهایی همچون عکاسی و نقاشی داشتندف هنرمندان این دوره به خصوص نقاشان جایگاه ویژه ای در نزد مردم و شاهان قاجار داشتند. با اینکه هـنرمندان بـه خصوص نقاشان و طراحان را در زمرهی پیشهوران مـحسوب مـیداشتند ولی شـماری از آنـها کـه در ارتباط با کتابخانهی سـلطنتی بودند امتیازات و مکانتی داشتند که دیگران از آن محروم بودند.عواملی که چنین جایگاهی را برای آنها ایجاد کـرده بـود،تخصص و مهارت هنری،ارزش مادی مواد مـوجود در نـزد آنـها، درگـیری مـستقیم شاه قاجار با آنـها و عـلاقهاش به هنر ویژهی آنان، و نزدیکیشان با حکمران بود. منزلت نقاش در دربار لزوما از دیدگاه مجازی رسمی سـیاسی یـا جـوایز مالی و مادی توجیه نمیشد،بلکه به دلیـل ارتـباط شـخصی بـود کـه مـستقیما با شاه داشت.نقاش بخشی از زیورآلات سلطنتی به حساب میآ مد که شاه خود را در میان آنها محصور کرده بود.
افهمی،رضا و شریفی مهرجردی،علی اکبر، نقاشی و نقاشان دوره قاجار، کتاب ماه هنر، دی 1389 ، شماره 148، ص31
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ درک اشتباه در فهم قدرت #امام_خمینی
غرب و آمریکا هیچگاه نتوانستند قدرت واقعی امام را درک کنند، از این رو بارها با تحلیلهای اشتباه قدرت امام را در حال کاهش ارزیابی کردند، در حالی که امام قدرتمندترین شخصیت مذهبی انقلاب بود و نه تنها در بین طبقات مذهبی نفوذ داشت، بلکه در میان برخی از جریانات غیراسلامی نیز از محبوبیت برخوردار بود. درک نادرست کارشناسان غربی از قدرت امام بود که بی جهت تلاش می کردند تا یک روحانی بلندپایه دیگر را در جریان رهبری انقلاب جایگزین وی کنند؛ بگذریم از اینکه از جهتی دیگر این تلاش ها برای جایگزینی نشاندهنده ترس آنان در از بین رفتن منافعشان پس از سقوط شاه بود:
«پس از برکناری شریعتمداری بحث بر سر هویت شخصیت با نفوذ بود (یعنی اینکه از چه کسانی باید حمایت کرده، پیروی نمایند. اصل سخن بر ]امام[ خمینی متمرکز بود. اکثر آنها که در جلسه حضور داشتند در مورد ]امام[ خمینی متفقالقول نبودند، از نفوذ چپها در ]امام[ خمینی سخن میراندند و از اینکه او با لجاجت تنها به دنبال شاه بود و دیگر نیازها را نادیده میگرفت شکوه میکردند، و از فقدان درک صحیح وقایع در جریان به علت دوریاش از ایران نیز ناراحت به نظر میرسیدند. با این وصف به این نتیجه رسیدند که او که قدرت عاطفی عجیبی در اجتماعات به دست آورده است (به خصوص در حال حاضر که شریعتمداری دیگر از اعتماد مردم برخوردار نبوده و جبهه ملی هم ساکت شده است) و ندای او تنها عامل موفقیتآمیز برای دعوت ایران به عکسالعمل میباشد. بسیاری از کتابچهها، نوارها و سخنرانیهای وی برای انتشار در دسترس نبود ولی آنهایی که به رادیو بی.بی.سی گوش میدادند متن کامل آنها را داشتند. به نظر میرسد که مخالفین حتی در مورد ]امام[ خمینی آنچه را که می خواهند بشنوند انتخاب میکنند. ولی به این نتیجه رسیدند که نفوذ او رو به کاهش است، گرچه هنوز هم قوی و شدید است.
بر سر اینکه آیا رهبران مذهبی دیگری با نفوذ مشابه وجود دارند یا خیر، توافقی نبود. آنها خاطرنشان ساختند که به علت ارتباط با حرم مقدس و تحت نظر بودنش در منزل، آیتالله شیرازی، نفوذ فزایندهای را کسب میکند ولی برای رساندن سخنان خودش به مردم از رابطین کافی برخوردار نیست. او تنها متکی به سخن گفتن است و تا زمانی که نتواند شبکهای برای پراکندن حرفهایش ایجاد کند، نمیتواند انتظار تأثیرگذاری بسیار داشته باشد. درباره آیتالله خوئی که در عراق در تبعید بسر میبرد نیز سخن به میان آوردند. همه معتقد بودند که او از وجهه خوبی برخوردار است ولی میزان نفوذش بسیار ناچیز است. آیتالله حاج آقا جلیل فقیه امامی داماد خوبی نیز ابراز داشت که تلاشهای وی در جهت وادار ساختن خونی به بیان سخنان سیاسی به نتیجه نرسیده است). خلاصه اینکه از نظر شناخت یک چهره دارای وجهة ملی همه آنها دچار سردرگمی بودند.»1
1- #اسناد_لانه_جاسوسی آمریکا، دانشجویان پیروزخط امام، کتاب دوم، جلدهای سیزدهم تا بیست و دوم، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 50
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ مصاحبه مطبوعاتی #صدام در عراق در سال 1354
#حزب_بعث #عراق در 17جولای 1968 میلادی با انجام یک کودتا حکومت را در دست گرفت و احمد حسن البکر را به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای رهبری انقلاب برگزید. با به قدرت رسیدن حسنالبکر و تسلط کامل حزب بعث عراق؛ صدام که در خارج عراق بسر میبرد به عراق بازگشت و چون از عناصر فعال حزب بعث بود به سرعت پلههای ترقی را پیمود و تا آنجا که در اوایل دهه نود به معاونت ریاست جمهوری گمارده شد. احمد حسن الکبر که خود با کودتا به قدرت رسیده بود بخش اعظم مسئولیتهای کشوری را خود بر عهده گرفته بود. اما یک استثناء وجود داشت و آن اینکه تقریبا تمامی مسئولیتهای حیطه امنیتی به صدام واگذار شده بود و صدام نیز به کمک حلقه معتمدانش مخوف ترین پلیس مخفی عراق را از زمان استقلال این کشور تشکیل داد.
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ حمام های خانگی در برابر حمام های سنتی
حـمام ایرانی به تدریج ، مثل بسیاری از پدیده های دیگر در جریان مدرن شدن ، بـه خـصوص در دوره #پهلوی و همین طور جمهوری اسلامی ، دچار تحول ساختاری و کارکردی شد. آرام آرام در حمام ها، از دوش استفاده شد، خزینه ها و حمام هـای عـمومی ویران شدند و سر و شکل حمام های عمومی تغییر کرد . بعد هـم پای حمام های نمره به میان آمد که تلاشی در جهت هر چه خصوصی تر کردن حمام های عمومی بـود، امـا آنـچه کـه ضربه نهایی را بر پیکر حمام های سبک قدیم وارد کرد، همه گیـر شـدن روزافـزون حمـام هـای خانگی بود. طوری که امروزه ، در طرح خانه ها حتما فضایی را به حمام اختصاص مـیدهند. بـه این ترتیـب کارکرد اجتماعی حمام ها به طور کلی از میان رفت . در کنار این تغییر و تحولات ، وضع بهداشتی حمام هـا بهتر شد، اما رسومی مثل مشت و مال و حتی کیسه کشی و حنا بـستن اگـرچه بـه طور کامل محو نشدند؛ ولی دیگـر از سـکه افـتادند . در نتیجه ، از یک طرف حمام ها کارکردهای متنوع گذشته خود را از دست دادند و سوی دیگـر هـرچه بیشتر شبیه حمام های سایر جوامعی شدند که در معرض مدرنیته غربی قــرار گـرفتنـد و دیگـر برخلاف عصر قاجار، نشانه هایی از هویت ایرانی در آنها به چشم نمی خورد.
علیپور، نسیم و نیما ولی زاده، «حمام های خصوصی و خانگی » در: مجموعه مـقـالات هـمـایش حـمام در فرهنگ ایرانی ، تهران : سازمان میراث فرهنگی و گـردشگری ، پژوهـشکده مـردمشناسی، 1384، ص 47
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ انگشت در لانه زنبور نکن!
در صورتی که در جامعه ای فساد حاکم گردد، آنانی که به قدرت نزدیکند، تلاش می کنند تا خود را از قواعد قانونی مستثنی کنند و به طرق مختلف قانون را دور بزنند. نمونه این امر را می توان در پرداخت مالیات مشاهده نمود، که از جمله کسی چون فرمانفرمائیان به واسطه نفوذش تلاش می کرد تا خود را از آن معاف کند:
«من در آبادان می دیدم که این فرمانفرمائیان که هم کوکاکولا و هم پتروشیمی آنجا در دو کارخانه وسیع در اختیار دارد اصلا مالیات نمی دهد. فشار آوردم از کوکاکولا مالیات بگیرم، گفتند عایدات ندارد. به شرکت ملی نفت نوشتم مصرف آب و برق کوکاکولا و موسسات آن را تعیین و اعلام دارند، جواب ندادند. بعد معلوم شد کانادادرای در آبادان ورشکست شده زیرا شرکت نفت آگهی کرد که فقط کوکاکولا از آب تصفیه شده شرکت ملی نفت استفاده می نماید و همین یک آگهی کافی شد که مردم آب کانادادرای را غیر تصفیه شده برخلاف اصول بهشتی تلقی نموده نخرند به کوکاکولا هجوم آوردند. پس از فشار زیاد به شرکت ملی نفت به من گفتند: آقا چرا انگشت توی لانه زنبور می کنی؟ فرمانفرمائیان هم در شرکت ملی نفت جزو روساء است هم با علاء پالوده می خورد، زورت به او نمی رسد.»1
1-ابوالحسن #عمیدی_نوری ، یادداشت های یک روزنامه نگار، جلد سوم، به کوشش: مختار حدیدی و جلال فرهمند، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، 1396،ص 19
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ میرزا عبدالله خان کارمند عالی رتبه وزارت خارجه در #دوره_ناصری
میرزا محمد صدیق الملک از رجال وزارت امور خارجه ایران در دوره قاجار و پدر حسن اسفندیاری است. وی یکی از اعضای خاندان اسفندیاری (نور) می باشد. او بیشتر با میرزا سعید خان انصاری کار می کرده است و در زمان نبود او وزارت خارجه را کفالت می نموده است. پدرش میرزا عبدالله خان نوری پسر حاج علیرضا خان و خودش مشهور به میرزا محمد خان (صدیق الملک) نوری یوشی <منتسب به دهکده یوش> منشی مخصوص عباس میرزا نایب السلطنه قاجار بوده است. پدرش میرزا عبدالله خان نوری به دفعات حکومت آذربایجان و مازندران را عهده دار بود و در تاریخ ۲۲ رجب سال ۱۲۳۹ هجری و در تبریز فوت کرد و جنازه اش در کربلا دفن شد.
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ علی دشتی و عیسی لیقوانی نمایندگان در مجلس شورای ملی
#علی_دشتی ، (۱۲۷۳ش/۱۳۱۲ق) نویسنده، مترجم، روزنامهنگار، دیپلمات ایرانی و از اعضای مجلس شورای ملی و مجلس سنای ایران در دوره پهلوی بود. سفارت دولت شاهنشاهی ایران در لبنان و مصر از مسئولیتهای دیگر اوست. او پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۷ دوبار به خاطر نوشتن کتاب بیست و سه سال زندانی شد و بعد از مدتی به دلیل کهولت و بیماری و شکستگی پا آزاد شد.
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ مردگانی که زندهاند و زندههایی که مُرده!
#روزشمار
#24_آذر_1343
روزنامه « #کیهان » امروز در دو گزارش مجزا به مشکل عجیب گروهی از مردم کشور پرداخت.
در گزارش اول آمده است: «محال دول» با هیجده پارچه قریه تابعه که در نزدیکی رضائیه واقع شده است نزدیک به بیستهزار نفر جمعیت دارد. قصبه دول تا چند سال قبل تابع رضائیه بود، ولی چهار پنج سال پیش به علت نامعلومی این بخش در حقیقت تجزیه شد و از جمله امور مربوط به آمار محال دول به عهده مأموران اداره آمار بخش اشنویه که بیش از صد کیلومتر با «دول» فاصله دارد محول گردید.
به توجه به این مسافت زیاد نه مردم میتوانند برای نوزادان خود شناسنامه بگیرند و نه مأموری برای صدور و یا ابطال شناسنامه متوفیان به محال میآید.
دیر و زود آمدن مأموران آمار به محال دول گاهگاهی ماجرای عجیبی بهوجود میآورد و مردم قریه را دچار دردسر میسازد. از جمله چندی قبل مأموران نظام وظیفه به این محل آمدند و از کدخدا خواستند فرزند شخصی به نام اسکندر را برای اعزام به آنان تحویل دهد. کدخدا که میدانست شخص مورد نظر مُرده است چگونگی را به اطلاع مأموران رسانید، ولی مأمورین اظهارات کدخدا را قبول نمیکردند و به استناد دفاتر آمار و فهرست موجود در نظام وظیفه نامبرده زنده است و باید به خدمت سربازی اعزام شود
خلاصه اظهارات کدخدا و مطلعین مورد توجه قرار نگرفت و پدر مشمول بارها برای بازجویی و اثبات مرگ فرزندش به شهر احضار شد و مبالغی صرف هزینه رفتوآمد کرد و سرانجام پس از تحمل خسارت فراوان ثابت کرد پسرش مُرده است.
به دنبال این حادثه وقتی در قصبه صحبت از مردگان به میان میآید مردم به یکدیگر میگویند درست است که فلانی مُرده است، ولی به حکم قانون زنده است!
«کیهان» در یک خبر دیگر نوشت: مردی به خاطر گرفتن شناسنامه برای دخترش به اداره ثبت احوال بخش 20 تهران مراجعه کرد و پس از مدتی دوندگی سرانجام جواب شنید طبق اسنادی که در دست است چند سال قبل فوت کرده و نامش در دفتر مُردگان شهرستان مشکینشهر به ثبت رسیده است!
همین مرد در حالی که تعدادی نامه در دست داشت در یکی از راهروهای دادسرای تهران سراغ اتاق دادستان را میگرفت و وقتی از او سؤال شد که با دادستان چه کار داری؟ او گفت: آمدهام از طریق قانونی ثابت کنم که زندهام؛ چون اداره ثبت احوال مرا مُرده میداند!
متن کامل روزشمار #24_آذر_1343 را در این لینک بخوانید!
✳️ معاملاتی که ناباب و ناپاک از آب درآمد
فساد مهمترین شاخصه حکومت شاه بود و وجه شاخص آن در اطرافیان شاه و در امور اقتصادی به چشم میخورد. در این رابطه بسیاری از نزدیکان شاه با روشهایی چون ثبت شرکتها و نهادهای صوری، دست به معاملات کثیفی میزدند که منبع آن از جیب مردم و پول بیتالمال بود:
«والاحضرت #اشرف در یک معامله زمین شرکت کردهاند که ناباب و ناپاک از آب درآمده باعث کدورت خاطر شاه شده. فرمودند: به خواهرم بگو شما چه لزومی دارد از یک طرف در کارهای کثیف شرکت بکنید و از طرف دیگر بنیاد اشرف پهلوی درست کنید؟ آخر این چه حرکاتی است که میکنید؟ بر فرض بنیاد اشرف درست کردید، مردم نخواهند پرسید که شما فلان مبلغ را از کجا آوردهاید؟ چرا این قدر مرا ناراحت میکنید؟ من که همه چیزم را وقف بر کشور کردهام. به هر صورت این معامله باید لغو و اقاله شود، هر قدر برای شما ضرر داشته باشد. من که نمیتوانم بگویم جلوی کثافتکاری دیگران را میگیرم ولی خواهرم هر... میتواند بخورد. در دلم به شاه آفرین گفتم، حالا مطلب را من چه جور برسانم، آن دیگر گرفتاری من است!»1
1 . #اسدالله_علم ، یادداشتهای علم، تهران، انتشارات کتابسرا، جلد 4، ص 390
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ نقش داور و #تیمورتاش در تغییر سلطنت در ایران
#رضاشاه علاوه بر اتکا به انگلیس از نیروهای داخلی نیز جهت کسب قدرت استفاده نمود. تیمورتاش و داور از جمله مهمترین دوستان و نزدیکان رضاشاه بودند که نقش مهمی در به قدرت رسیدن او و اجرای سیاستهایش داشتند. آنها مهمترین عناصری بودند که در تغییر سلطنت از #قاجار به #پهلوی نقش آفرینی کردند:
«در ماجرای جمهوری خواهی و بعدا تغییر سلطنت، تیمورتاش به اتفاق علی اکبرخان داور خیلی به نفع رضا زحمت کشید و همین امر سبب شد تا در کانون توجه رضا قرار بگیرد. رضا بعد از شاه شدن برایم تعریف کرد که پیشنهاد تغییر سلطنت را تیمورتاش تهیه کرده و شبانه به خانه یکی یکی نمایندگان برده و آنها را وادار به امضاء کرده است. رضا به تیمور خیلی علاقه داشت و پس از رسیدن به سلطنت او را به وزارت دربار برگزید. حتما میدانید که در مراسم تاجگذاری رضاء تیمور بود که تاج کیانی را در سینی طلا، جلو برد و به رضا تقدیم کرد. روزی هم که قرار بود شمشیر خاندان زندیه به رضا تقدیم شود، باز هم تیمور این وظیفه را عهده دار شد. متأسفانه با آنکه تیمور لاحد مورد توجه رضا بود قدر این نعمت را ندانست و به ولی نعمت خود خیانت کرده موقعی که به دستور رضا مسئولیت مذاکرات با شرکت نفت انگلیسی به عهده تیمور گذاشته شده و تیمور متصل بین تهران و لندن در مسافرت بود کیف دستی او در خارج از کشور ربوده شده به دست انگلیسیها افتاد و آنها با توجه به اسنادی که از کیف ست تسمه به دست آمده بودند.»1
1-تاجالملوک، ملکه، همسر رضاپهلوی شاه ایران، خاطرات ملکه پهلوی (تاجالملوک پهلوی) مصاحبه کنندگان ملیحه خسروداد، تورج انصاری و محمودعلی باتمانقلیج، بنیاد تاریخ شفاهی (معاصر)، تهران، بهآفرین، نیویورک: نیما، 1380، ص 107
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ اگر من نبودم ایران هم نبود!
شاه خود را منشأ همه امور میدانست و با خودستایی، معتقد بود که برترین و بهترین قدرت است و جز او قدرت دیگری وجود ندارد. او با ستایشهای مکرر از اقدامات خود و پدرش بر این باور بود که قدرتش باید فراتر از قدرت مجلس و سایر نهادهای دموکراتیک باشد:
«امروز به من فرمودند، کسی چه میداند؟ اگر موفقیتهای من نبود (و نمیخواهم خودستایی کنم، فقط به تو میگویم)، نه تنها از خانواده پهلوی و تمام زحمات و مشقات پدر من اسمی نمیبود و ایران هم نمیبود. زیرا اگر من در غائله پیشهوری و فتنه مصدق از بین رفته بودم حزب توده بر ایران مسلط میشد و کشور دموکراتیک ایران به زعامت شوروی به وجود میآمد. انگلیسیها و آمریکاییها هم قسمتی از جنوب ایران را اشغال میکردند. بعد جنگ شمال و جنوب درمیگرفت و ممکن بود قسمتهای نفتخیز در دست غرب باقی بماند، ولی به هر صورت دیگر ایرانی وجود نمیداشت....»1
1 - #اسدالله_علم ، یادداشتهای علم سال 1355- 1356، به کوشش علینقی عالیخانی، جلد ششم، تهران، کتابسرا، 1393، صص 447- 448
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ وقتی #ثریا هراسی از جنجال ندارد
بعد از کودتای 28 مرداد، شاه با تجمیع تمام اختیارات، قدرت زیادی در امور اقتصادی پیدا کرد. این موضوع فرصت مناسبی برای نزدیکان و اطرافیان شاه بود که ضمن تأمین منافع شخصی خود، به اسراف و تجملات پرداخته و زندگی رویایی خود را تشکیل دهند:
«کاخ اختصاصی به نظر من و او خیلی کهنه و از مد افتاده جلوه میکند و چون با موافقتی که بین تهران و واشینگتن امضاء شده، حکومت زاهدی از اعتباری معادل چهل و پنج میلیون دلار برخوردار است، دیگر از اینکه پیش خور کردن پولها برای هزینه شخصی شاه ایجاد جنجال بکند هراسی ندارم. بنابراین دکوراتور ژانسن را از پاریس فرامیخوانم و با کندن هزارههای چوبی وحشتناک تالارهای پذیرائی و تغییراتی که او میدهد، بزودی کاخ اختصاصی، با دیوارهای نقاشی شده و مبلها و تزئینات استیل لوئی شانزده، چنان جای زیبایی میشود که دوست دارم هر روز از دوستانم در آنجا پذیرائی کنم.»1
1.ثریا اسفندیاری بختیاری و لوئی والنتین، کاخ تنهایی،ترجمه نادعلی همدانی، تهران، مترجم، 1370، ص 194
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ دشمنان #قائم_مقام_فراهانی ، به خانواده او میتازند
دشمنان قائممقام، بعد از قتل او، وجود خانواده او را نیز خطرناک میدیدند و به طرق مختلف آنان را مورد آزار و حملات خود قرار دادند تا اینکه آنها را مجبور به مهاجرت و آوارگی کردند. با این حال برخی از دشمنان هم از قتل قائممقام پشیمان بودند و تلاشهایی در راه نجات خانواده او به کار بردند:
«فشار بر خانواده قائممقام، به تحریک دشمنانی که حتی پس از مرگ او نیز دست بردار نبودند، ادامه یافت. آنها به دنبال آوارگیها و در بدریها و مخفی شدن در خانههای این و آن، سرانجام خود را به صحن حضرت عبدالعظیم رسانیدند و متحصن شدند. تعدادشان به قریب ۸۰ نفر میرسید (۲۵ مرد و ۵۵ زن). سید آقابزرگ متولی، محلی به سکونت آنها اختصاص داد و پس از چند ماه، به قم مهاجرت کردند و دو سال با عسرت و سختی در آن سامان گذراندند. در مورد سرانجام خانواده قائممقام که در قم متحصن شده بودند، دو گزارش متفاوت موجود است. هر دو گزارش حکایت از آن دارد که چند سالی پس از این بیداد، یا به علت وساطت دوستان قائممقام و یا به سبب هجوم پشیمانی بر وجود علیل و بیمار محمدشاه، وی بست نشینان را عفو کرد. اختلاف دو گزارش مورد اشاره در این است که عبدالوهاب قائممقامی مینویسد: «اولاد و احفاد و منسوبان آن مرحوم از قم به عراق (اراک) رفته و در آنجا مشغول رعیتی گردیده و تا یک درجه راحت و آسوده شدند. ولی بر مبنای گزارش مأمور حاج میرزا آقاسی که در اجرای فرمان شاه مکلف به بیرون آوردن آنها از بست بوده، میرزاعلی پسر قائممقام را از هزاره به اجبار به سلطان آباد آوردند ولی دیگران که در قم بست نشسته بودند به هیچ وجه راضی نشدند از آنجا بیرون بیایند، زیرا به قول و قرار شاه و حاجی میرزا آغاسی اعتماد نداشتند. اجرای فرمان شاه تنها با توسل به سرباز و اعمال زور میسر بود، اما این شیوه منظور نظر شاه نبود.»1
1. پناهی سمنانی، قائممقام فراهانی چهره درخشان ادب و سیاست، تهران، نشر ندا، 1376، صص 271- 272
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ ماجرای اعزام دانشجو برای آموزش صنعت گلسازی
علاقه زنان حرمسرای دربار #محمدشاه_قاجار به گل های مصنوعی
در سال 1811 دو تن از جوانان ایرانی به فرمان عباس میرزا به عـنوان نخستین دانشجویان ایرانی در خارج از کشور به انگلیس رفتند.دومین گروه از دانشجویان ایرانی نیز در سال 1813 م به سرپرستی میرزا صـالح شـیرازی بـرای تحصیل روانه انگلیس شدند.علاوه بر دانشجویان یاد شده در زمان ولایـت عـهدی عباس میرزا چهار تن دیگر نیز برای تحصیل و یا کارورزی به روسیه و فرانسه اعزام شدند. در ایـن مـیان حـاج عباس شیرازی در سال 1235 ق برای فراگرفتن فن گلسازی(ساخت گلهای مصنوعی از پارچه و کـاغذ)بـه فـرانسه اعزام شد.از این روی وی را میتوان نخستین دانشجو و کارآموز اعزامی از ایران به فرانسه دانست. اعزام حـاج عـباس شـیرازی به پاریس حکایت جالبی دارد که مطلب آن از کتاب پنجاه سال تاریخ نانصری نقل میشود: «در زمـانی که محمد شاه قاجار هنوز جوان بود و پیش پدرش عباس میرزا در تبریز زندگی مـیکرد یـکی از تـجار فرنگی مقداری گل مصنوعی به ایران آورد و چند دسته از همان گلها از تهران به تبریز رسـید.زنـان اندرونی محمد میرزا عاشق و فریفتهء آنها شدند و خواستار تزئین اتاقهای خود با گـلهای مـصنوعی خـارجی شدند.از آنجا که تهیهء آن مقدار گل مصنوعی در تبریز امکان نداشت و کسی هم یافت نـمیشد کـه بتواند نظیرشان را بسازد، محمد میرزا یکی از نقاشان خود(حاج عباس شیرازی)را روانـهء فـرنگستان کـرد تا صنعت گلسازی را فرا گیرد و با این هنر به ایران بازگردد.
اقبال آشتیانی،عـباس.«مـادام حاجی عباس گلساز»،یادگار،سال سوّم،شمارهء 6 و 7،ص 6،1-109.
cafetarikh.com
@cafetarikh
📙رابطه آیتالله خامنهای با دکتر شریعتی چگونه بود؟
▪️آیت الله خامنه ای همیشه دیدگاه معتدل و میانه ای نسبت به شریعتی داشته اند. در حالی که وی را نسبت به معارف اسلامی کمتر مسلط می دانستند، اما با او به عنوان یک معلم جوانان در ارتباط بودند و تلاش می کردند تا وی را نسبت به کاستی هایش آگاه کنند.
▪️جواد منصوری در خاطراتش مینویسد: در سال ۱۳۵۰ در مشهد به منزل آیت الله خامنه ای رفتم. ایشان به من گفت: «قبل از اینکه شما به اینجا بیایی شریعتی اینجا بود و بحثی در مورد مسئله ولایت داشتیم. من چند تذکر به او دادم و چند منبع و مرجع را به او معرفی کردم تا در زمینه مسئله ولایت مطالعه کند. شریعتی خیلی تشکر کرد و گفت اگر این مطالبی را که شما به من گفتید، می دانستم، آن حرف هایی را که قبلا زده ام، نمی گفتم، و طور دیگری بیان می کردم.» این عین مطالبی است که آیت الله خامنه ای از دکتر شریعتی به من گفت.
🆔 @cafetarikh
📙اولین دیدار وزیر مختار آمریکا با رضاشاه
◼️ در اواخر سال ۱۹۲۹، «چارلز کامرهارت» وزیرمختار سابق آمریکا در آلبانی، به سمت وزیرمختار جدید آمریکا در ایران منصوب شد. توصیف او از رضاشاه و ایران چنین است:
◼️ از نزد رضاشاه که برگشتم، ایمان داشتم مردی که ملاقات کرده بودم چند قدم بیشتر با توحش فاصله ندارد؛ و اینکه با نوعی تیزهوشی حیوانی و نبوغ بدوی بر ارتش تسلط یافته و از همین طریق به مقام سلطنت رسیده است. او همه اینها را برای اهداف شخصیاش به کار گرفته است، که باید بگویم چندان هم به نفع ایران و یا مردمش نیست؛ بلکه فقط برای تقدس و عظمت بخشیدن به شخص خودش بوده است.
◼️باید اعتراف کنم که زوگ پادشاه آلبانی بیشتر از یک قرن از شاه ایران جلوتر است، و روستاییان آلبانی را در مقایسه با روستاییان بدبخت ایران باید اشرافزاده به حساب آورد. در آلبانی، روستاییها لااقل در خانههای واقعی زندگی میکنند؛ در حالی که روستاییان ایران عملاً ژندهپوش هستند و در یک آلونکهای کاهگلی خالی از اسباب و اثاثیه زندگی میکنند.
🆔 @cafetarikh
📙دستور است که شکست بخورید
◼️رضاشاه روز دوم شهریور ۱۳۲۰ وقتی به لشکر باغشاه می رود می بیند یک نفر آنجا نیست و سربازان و افسران همه رفته اند . جریان را که می پرسد می گویند به دستور سرلشکر احمد نخجوان وزیر جنگ و شورای امرای افسران ارتش به تمام افراد ارتش مرخصی داده شده و آنان به روستاها و شهرهای خود رفته اند .
◼️همان روز رضاشاه همه افسران ارشد را به کاخ سعد آباد احضار می کند . او به قدری عصبانی بود که با شمشیر به شانه ی سرلشکر نخجوان و معاون او سرتیپ علی ریاضی می زند و آنان را خلع درجه می کند و در همان کاخ دستور می دهد آنان را زندانی کنند.
◼️ از عجایب این که همین سرلشکر احمد نخجوان در کابینه ی دوم فروغی مجددا به سمت وزیر جنگ معرفی شد و خیال می کنم زمانی بود که رضاشاه هنوز کشور را ترک نگفته بود و اعتراضی هم نکرد . بنابراین بخوبی پیداست مرخص کردن افراد ارتش به دستور نیروی بیگانه بوده است .
🆔 @cafetarikh
📙فعالیت سفارت اسرائیل در ایران
▪️فعالیت رسمی اسرائیل در ایران ابتدا در زمینههای اطلاعاتی و امنیتی آغاز شد؛ اما بتدریج در سایر امور اقتصادی، نفتی، مالی و کشاورزی نیز گسترش یافت.
▪️حسین فردوست در کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی مینویسد: سفارت اسرائیل در ایران فقط در زمینه اطلاعاتی فعال نبود، بلکه در سایر زمینهها نیز فعالیت چشمگیر داشت. گاه به گاه سفارت، یهودیان ایران را در سالنی جمع مینمود و در این جلسات ضمن سخنرانی و تحریک روحیه قومی آنها، برای کمک به اسرائیل اعانه جمع آوری میشد و هر بار مبالغ کلانی پول ارسال میگردید. در این جلسات، که تصور میکنم ماهیانه بود، مأمورین اداره کل هشتم ساواک شرکت داشتند.
▪️به نوشته فردوست، در سفارت نیز میهمانیهای نیمهخصوصی داده میشد و سفرای برخی کشورها و کارمندان سفارتخانهها و یهودیان سرشناس و گامی مقامات ایران در این میهمانیها شرکت میکردند. از اداره کل هشتم ساواک نیز دعوت به عمل میآمد. بعلاوه، سفارت اسرائیل هرازگاهی از مقامات ایرانی برای بازدید از اسرائیل دعوت میکرد و هدف بیشتر تبلیغ پیشرفت کشاورزی و صنعت اسرائیل بود.
🆔 @cafetarikh
📙ثروتی که خوشبختی نیاورد
▪️افزایش قیمت نفت در دهه ۴۰ و ۵۰، قدرت مانور شاه در اجرای پروژههای بزرگ اقتصادی را بالا برد؛ چنانچه تصمیمات و اهداف بزرگی در این زمینه اتخاذ و محقق شد و شاه به تعبیر خودش قدم در مسیر حرکت به تمدن بزرگ گذاشت؛ اما هیچکدام از این اقدامات به تحقق واقعی پیشرفت و توسعه منجر نشد.
▪️آنتونی پارسونز در کتاب غرور و سقوط در این باره مینویسد: «مدت زیادی از آغاز مأموریت من در ایران نگذشته بود که دریافتم سیاستهای شاه هر چه برای مردم ایران در جهت پیشرفت و رفاه مادی به بار آورده باشد راحتی و خوشبختی ببار نیاورده است. تهران پایتخت ایران که در پای رشته کوههای سربهفلک کشیده البرز گسترده شده و با قلههای پوشیده از برف خود منظره جالب و بدیعی به این شهر میبخشد در سال ۱۹۷۴ زشتترین مظاهر پیشرفت تمدن جدید را با خود داشت، شهری کثیف و بیقرار، گسترده و غیرقابل شناسائی، پر از جمعیت و اتومبیل که در زیر ابری از دود سیاه مدفون شده و آنرا بصورت یکی از زشتترین پایتختهای جهان درآورده است.
شرح و منبع در:
http://www.cafetarikh.com/s/40920
🆔@cafetarikh
📙شاه میترسید زاهدی شاه شود!
◼️بسیاری از مخالفان سیاسی شاه بعد از کودتای ۲۸ مرداد طی تصفیههای سیاسی از قدرت برکنار شدند. این موضوع تنها مختص مخالفان نبود؛ بلکه هر فردی اعم از دوستان و حامیان شاه که شائبه قدرتیابی در او وجود داشت نیز از این مسئله مصون نماند و مجبور به واگذاری قدرت گردید.
◼️شاه از محبوبیت سرتیپ زاهدی میترسید که مبادا یک روز، همانگونه که ناصر با ملک فاروق کرد، سعی کند او را از سلطنت ایران خلع کند و خودش شاه بشود.
◼️محمدرضا وسط غذا، ناگهان به زاهدی گفت: سرتیپ، من از تو بخاطر همه زحماتی که برای من و برای ایران کشیدهای تشکر می کنم، ولی فکر میکنم که وظایف نخستوزیری برای شما خیلی سنگین شده است. شما باید بروید مدتی در سویس استراحت کنید.
بدین ترتیب بود که سرتیپ فضلالله زاهدی برای همیشه مقیم سویس شد.
متن کامل در:
http://www.cafetarikh.com/s/38777
🆔@cafetarikh