.
{ یخي رو با اینا ست کن ✨🚲 }
~~~~~~~~~~
- یخۍ ! سرخابۍ 🧊🌿 ؛
- یخۍ ! سفید 🧊🌿 ؛
- یخۍ ! کرم 🧊🌿 ؛
- یخۍ ! طوسۍ 🧊🌿 ؛
- یخۍ ! یاسۍ 🧊🌿 ؛
- یخۍ ! نارنجۍ 🧊🌿 ؛
#استایل #ایده
@CafeYadgiry🍕
#درسی☁️🍓!
چجوری بهترین دانش آموز کلاس باشیم📚✨·
◌ باید کامل درس بخونین و سعی کنید که سر کلاس هرنکته ای که معلمتون میگه رو یادداشت برداری کنید 📝🌸
◌ با معلماتون و همکلاسی هاتون رابطه خوبی داشته باشید 🐿🧡
◌ اگه معلمتون کار امتیازی میده انجامش بدید
این مثبتایه اضافه سر آزمونتون که نمره کم میارید به دردتون میخورن 📌🌱
◌ تمام کلاسا رو به موقع برید و عقب نندازید 🎒❤️
◌ تو فعالیت های مدرسه شرکت کنید تا امتیاز دریافت کنین 🏫🍓
◌ برنامه ریزی داشته باشین↓
بهتره کارایی که قراره توی روز رو انجام بدید توی دفترچه لیست کنید.🔖💛
◌ تکالیفتون رو به موقع انجام بدید و بفرستید .
#درسی #توصیه
@CafeYadgiry🪐🌷
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداییبستنیهندونهایخیلیخوشمزس🤤🍦.
من یخدربهشتشرودرستمیکردم؛ بینظیربود:)🧊
#ایده_یلدایی #آشپزی #ایده
@CafeYadgiry✨♥️
توی کوچمون عروسیه ..
حلالش نمیکنم همسایه رو ..
ینی چی که منو دعوت نکردن ؟!
😂😂😂😂
#توییت #دلی
@CafeYadgiry✨♥️
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_340 +داری اشتباه میکنی ! _اشتباه؟ خنده ای از سر دیوانگی سر داد .. _نه خ
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_341
_اینو زدم تا حد خودتو بدونی !
اون زنی که ازش داری حرف میزنی ؛ یه روزی تموم دنیام بود که تو زیر گل بردیش !
پس زر زیادی نزن تا خودت و بچتو نبردم پیشش !
قطره اشکی روی دستش چکید که اخماش به هم گره خورد !
با حس طعم خون؛ بی اختیار دستم سمت دستگیره در رفت که زد رو ترمز !
_دختره دیوونه !!
از ماشین پیاده شدم که سریع بطری آب رو جلوم گرفت !
_بگیر !
با حرص آبو گرفتم و مشغول شستن دهنم شدم !
عصبی تکیه داد به ماشین و گفت :
_بار آخرت باشه آرام !
ایندفه بدترشو سرت میارم !
فحشی زیر لب نثارش کردم که رفت و پشت رول نشست !
دستمال کاغذی از جیب شلوارم درآوردم و گوشه لبم گذاشتم ..
بدون حرف سوار شدم ک راه افتاد سمت عمارت کوفتی ..
_________________________
#رادین
سرمو روی عصام گذاشتم ..
+رسول میری یه مسکن برام بگیری؟
قرصام همرام نیست !
_باشه داداش ..
رسول رفت و آقا محمد کنارم نشست ..
_رادین خوبی؟
+بله آقا..
فقط یکم پاهام درد میکنه !
_رادین ..
+جان؟
_حامد باهات حرف نزد؟
+نه آقا ! من رفتم داخل .. دیدم اصن اوضاع خوبی نداره !
هرچی سوال پرسیدم حرف زدم هیچ واکنشی نشون نداد !
تا اینکه ...
بحثمون شد !...
سرمو انداختم پایین که پوفی کشید...
+ببخشید آقا ..
_چیو ببخ...
با باز شدن در اتاق ؛ سمت در خیز برداشتیم !
_آقای دکتر حالش چطوره؟
-کدوم مریض؟
_همونی که الان اوردنش دیگه !
-آهان ..
همون پسر جوونه ؟!
+بله !
_اوضاع خوبی نداره ..
به علت مصرف قرص روان گردان ، مجبوریم معدش رو شست وشو بدیم !
با شنیدن حرف دکتر ؛ ناخودآگاه روی صندلی نشستم !!!
روان گردان ؟!
حامد مگه اهل اینجور کارا بود؟
_قرص روان گردان؟
آقای دکتر اشتباه میکنید !
سری به حالت تاسف تکون داد ..
-نه جناب ! اثر قرص ها هنوزم که هنوزه روی مغزش هست !
لطفا سریعتر رضایت نامه روامضا کنید تا شست و شوی معده انجام بشه !