eitaa logo
یک خط روشنایی 🌱
764 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
192 ویدیو
67 فایل
کافه کتاب دخترانه یک خط روشنایی 🌱 ویژه بانوان و دختران اهوازی🧕🏻 . ارتباط با ادمین @bandey_khoda313 . صفحه اینستاگرام . roshana.girls.ahwaz . اخبار📝 دورهمی‌ها ،کارگاه‌ها 🎤 حلقه های مطالعاتی🗣 گشت کاغذی 📚 +یک قاچ کتاب در این کانال بارگذاری می‌شود✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 «نفر ششم پنج تن!» این عبارت درست همان عبارتی است که شجاعی برای توصیف شخصیت اصلی کتابش به کار برده. آفتاب در حجاب روایتی است هنرمندانه از زندگی حضرت زینب، این روایت از کودکی تا عاشورا، و از اسارت تا وفات ایشان را شامل می‌شود. داستان از کابوس حضرت در کودکی آغاز می‌شود، پایان کتاب نیز به همین خواب آشفته در کودکی متصل میگردد که به نظرم از نقاط قوت و زیبایی های این کتاب است. نویسنده در این کتاب به زوایای آشکار و پنهان زندگی حضرت زینب پرداخته و توانسته با قلم پر احساسش، مخاطب را به خوبی با خود همراه کند. زبان ادبی که نویسنده برای روایت این زندگینامه انتخاب کرده زیبایی‌های کتاب را دوچندان می‌کند. کتاب هجده پرتو دارد که تمام آن توسط دانای کل روایت می‌شود. آفتاب در حجاب را به تمام کتابخوان‌ها پیشنهاد می‌کنم، بخوانید و از جادوی قلم نویسنده‌اش لذت ببرید. ✍🏻 @caffeketaaab
گاهی احساس می‌کردم که رابطه حسین و علی اکبر فقط رابطه یک پدر و پسر نیست؛ رابطه باغبان با زیباترین گل آفرینش است، رابطه عاشق و معشوق است، رابطه دو انیس و همدل جدایی‌ ناپذیر است. رابطه مأموم و امام است، رابطه مُحبُّ و محبوب است و اگر کفر نبود، می گفتم رابطه عابد و معبود است. نه! چگونه می‌توانم با این زبان الکن به شرح رابطه میان دو اسم اعظم بپردازم؟ |✍ 📚کتاب پدر عشق و پسر، ص ۳۱ | @caffeketaaab
«ببین عباس من؛ نسبت تو و فرزندان فاطمه، نسبت برادر با برادر و خواهر نیست، هم‌چنان‌که نسبت من با علی، نسبت همسر و شوهر نیست. نمی‌دانم به دست تضرع کدام دخیل‌بسته‌ای یا دعای نیمه‌شب کدام دل‌شکسته‌ای یا نفس اعجازگر کدام رسول‌ کمر‌به‌کرامت‌بسته‌ای، خدا لباس کنیزی این خاندان را بر تنم پوشاند. این لباس آن‌قدر بر تن من گشاد بود که من در آن گم می‌شدم اگر خدا دست مرا نمی‌گرفت. تو مبادا گمان کنی که ما هم‌سان و هم‌شأن این خانوادهٔ بی‌نظیریم. این‌ها تافته‌های جدابافتهٔ عالم‌اند. این‌ها زمینی نیستند، آسمانی‌اند. خاکی نیستند، افلاکی‌اند. این‌ها جانشینان و کارگزاران خدا در زمین‌اند. خدا به اهل زمین منت گذاشته است که این دردانه‌های خود را چند صباحی راهی زمین کرده است. آسمان و زمین و ماه و خورشید، از صدقهٔ سر این‌ها آفریده شده است. پدرت معلم مسیح بوده است در گهوارهٔ نور و منادای کلیم بوده است در کوه طور. مبادا پدر را به لفظ خالی پدر صدا کنی؛ مبادا حسن و حسین را برادر خطاب کنی؛ مبادا زینب و ام‌کلثوم را خواهر بخوانی... «آقای من» و «بانوی من»؛ این صمیمانه‌ترین خطاب تو باشد با سروران و موالی‌ات. مبادا از پشت سرشان قدمی فرا پیش بگذاری. مبادا پیش از آن‌ها دست به غذا ببری. مبادا پیش از آن‌ها آب بنوشی...» 📚 ✍️ @caffeketaaab
: علی‌اکبر من، مژگان سیاه‌ش را فرو افکند. با نگاه به دست‌های پدر بوسه زد و گفت: «پدر جان! خدا هماره نگهبان‌تان باد! مگر نه ما برحق‌ایم؟!» پدر فرمود: «چرا پسرم! قسم به آن‌که جان‌مان در ید قدرت اوست، و بازگشت‌مان به سوی او، ما حقیقت محضیم.» پسر عرضه داشت: «پس چه باک از مرگ، پدر جان!» از این کلامِ با صلابتِ پسر، لبخندی شیرین بر لب‌های پدر نشست. نه؛ تمام صورت پدر خندید، حتی چشم‌هایش و فرمود: «خداوند برترین پاداش پدر به فرزند را به تو عنایت کند ای روشنای چشم من!» ✍️ @caffeketaaab
📚 ♦️کتاب مرد رویاها نوشته   است که انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است.  ♦️مرد رویاها بخشی از زندگی مصطفی چمران در آمریکا، لبنان و مصر است که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. ♦️کتاب مرد رویاها اثر سید مهدی شجاعی در قالب یک فیلم‌نامه سریالی نوشته شده است، اما هنوز از آن فیلم و یا سریالی ساخته نشده است.  روایت مرد رویاها به آشنایی شهید چمران با همسر اولشان در آمریکا شروع می‌شود. کتاب در ادامه به اعتراض شهید چمران به فعالیت‌های ساواک در آمریکا می‌پردازد.  ♦️سید مهدی شجاعی، به سراغ نوجوانی شهید چمران هم رفته است و خاطراتی از گذشته ایشان روایت می‌کند. این کتاب هم‌چنین به ماجرای حضور چمران در مصر در دوران حکومت  جمال عبدالناصر و رفتن به دفتر او، دریافت کمک‌های نظامی از او برای آموزش نیروهای چریکی، آشنایی چمران با امام موسی صدر و مهیاشدن امکان حضور چمران در لبنان هم می‌پردزاد.  @caffeketaaab🌱📚