چون وقتی #سَر رو وارد خرابه کردن ؛
رو کرد به عَمه گفت: عمهزینب کمکم میکنی سَر بابامو بَغَل کنم؟
سَر رو که تو آغوش گرفت ..
به بابا نگفت تشنمه ، نگفت گرسنهام ،
نگفت همهی تَنَم درد میکنه ...
صدا زد ببین بابا:
عمههام کُتک میخورن ...
بابا خواهرام #معجر به سَر ندارن ...
بابایی دامنَم آتیش گرفته ...
باباااا عمه جلو نامحرما #زمینمیخوره🥀
#شَبِ_سوُم³
#روضه
#محرم_الحرام