ziarat-ashoora-gahar-ir.pdf
221.7K
📂 فایل متنی PDF
🚩 زیارت عاشورا
📝 با خط خوانا
💖 کانال توسل به شهدا 💖
🆔@Canal_tavasol_be_shohad
#خاک_های_نرم_کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
صحرای وانفسا
#قسمت_دویست_و_پنج
تا این را گفت فهمیدم عیب کار از طرف خودم بوده که زود جوش آوردم ولی نمی دانم چرا دلخوری ام لحظه به لحظه بیشتر می شد و کمتر نه،دیگر بچه ها آمدند دورش را گرفتند. یکی یکی می بوسیدشان و احوالپرسی می کرد، باهاشان هم رفت توی خانه.
کارم که تمام شد ظرف های شسته را برداشتم و رفتم تو، آمدطرفم، مهربان و خنده روگفت:«من از صبح چیزی نخوردم اگریک غذایی چیزی برام درست کنی،بد نیست.»
می
خواست یخ ناراحتی ام را آب کند، من ولی حسابی زده بودم به سیم آخر،الام تا کام حرف نمی زدم. رفتم آشپزخانه، چند تا تخم مرغ شکستم، دخترم فاطمه " ۱ ، آن وقت ها ،شش هفت سالش بود صداش زدم و بلند گفتم:«بیا برای بابات غذا ببر»
یکدفعه انگار طاقتش طاق شد آمد
آشپزخانه گفت: «بابا چیزی نمی خواد.» رفت طرف جالباسی، ناراحت و دلخور ادامه داد «حالا فاطمه برای بابا غذا بیاره؟!»
عباس و ابوالفضل را بغلش کرد بقیه بچه ها را هم دنبالش راه انداخت، از خانه رفت بیرون ،نمی خواستم کار به این جا بکشد، ولی دیگر آب از سر گذشته بود.
چند دقیقه گذشت،همه شان برگشتند.، مادرم هم بود، شستم خبردار شد که رفته پیش او شکایت.،آمدند تو ،سریع رفتم اتاق دیگر ،انگار بغض چند ساله ام ترکید. زدم زیر گریه ۲ کار از این خرابتر نمی
توانست بشود که شد.
کمی بعد شنیدم به مادرم می گوید:« این حق داره ،خاله،هرچی هم که ناراحت بشه حق داره ،اصلاً هم از دستش ناراحت نیستم ولی خب من چکار کنم نمی توم دست از جبهه بردارم من تو قیامت مسؤولم.»
انگشت گذاشته بود رو نکته ی حساس،
انگار خودم هم تازه فهمیده بودم که به خاطر جبهه رفتن زیاد او ناراحت هستم
مادرم گفت: «حالا
پاورقی
۱ - اسم دختر اولم هم فاطمه بود که در همان سن چند ماهگی مرحوم شد.
۲ بعدا مادرم می گفت تو آن لحظه ها که من گریه می کردم رنگ از صورت عبدالحسین پریده بود و غم وغصه گویی تمام وجودش را گرفته بود.
💖 کانال توسل به شهدا 💖
/eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#خاک_های_نرم_کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
صحرای وانفسا
#قسمت_دویست_و_شش
شما بیا بریم تو اتاق که اصلاً با خودش صحبت کنی.»
آمدند،خودم را جمع و جور کردم،روبروم نشست گفت:« می خوام با شما صحبت کنم خوب گوش بده ببین چی می
گم.»
سرم را بلند نکردم، اما گوشم با او بود.
هر مسلمانی می دونه که الان اسلام در خطره من اگه بخوام جبهه نرم یا کم برم، فردای قیامت مسؤول هستم پس این که نخوام برم جبهه محال هست و نشد.
رو کرد به مادر ادامه داد:«ببین خاله، من حاضرم که این خونه و اثاث و حتی کت تنم
رو بگذارم برای دختر شما و اون وقت بچه هام رو بردارم و برم جبهه، ولی فقط به یک شرط که دختر شما باید قولش رو به من بده.»
ساکت شد. مادرم :پرسید:«چه شرطی خاله جان؟»
«روز محشر و روز قیامت، وقتی که حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) تشریف می آرن، بره پیش حضرت و
بگه من فقط به خاطر این که شوهرم می رفت جبهه و تو راه شما بود ازش طلاق گرفتم و شوهرم بچه ها رو برداشت و رفت.»
مادرم مات و مبهوت مانده بود من هم کمی از او نمی آوردم خودم را یک آن تو وضعی که او می گفت، تجسم کردم روبروی حضرت، تو صحرای وانفسای محشر!
همه ی وجودم انگار زیرو رو شده بود. به خودم آمده بودم،حالا دیگر از خجالت سرم را بلند نمی کردم.
💖 کانال توسل به شهدا 💖
/eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#خاک_های_نرم_کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
كفن من
#قسمت_دویست_و_هفت
بعد از آن،دیگر حرفی برای گفتن نداشتم، هر وقت می رفت جبهه و هر وقت می آمد کاملاً رضایت داشتم.
دلگرم بودم به خوشنودی دل حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها).
حجت الاسلام محمدرضارضایی
من از قم مشرف شدم حج، او از مشهد، من از مکه آمدن او خبر نداشتم، او هم از مکه آمدن من.
آن روز رفته بودم برای طواف، همان روز هم کفش هام را گم کردم وقتی کارم تمام شد پای برهنه از حرم آمدم بیرون، تو خیابان های داغ مکه راه افتادم طرف بازار،
جلوی یک فروشگاه کفش ایستادم خواستم بروم تو، یک آن چشمم افتاد به کسی، داشت از دور می آمد. حرکاتش برام خیلی آشنا بود. ایستادم و خیره اش شدم. راست می آمد طرف من، بالاخره رسید بیست سی متری ام، شناختمش، همان که حدس می زدم حاج عبدالحسین برونسی
او داشت. می خندید و می آمد
،می دانستم چشم های تیزبینی دارد از دور مرا شناخته بود چند قدمی ام که رسید، دیدم کفش پاش نیست تا خاطره ی قدیم ها زنده شود گفتم:«سلام اوستا عبدالحسین.»
«سلام علیکم.»
با هم معانقه کردیم و احوالپرسی،به پاهای برهنه اش نگاه کردم.
💖 کانال توسل به شهدا 💖
/eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#کرامات_شهدا
#پیام_ارسالی
💢 سلام وقت بخیر
من یکی از افرادی هستم که عاشق شهدام
تازه وارد گروه شدم
💥میخواستم درمورد شهید سید مجتبی علمداریک معجزه ای که دیدم بگم
خیلی عاشق زیارت اربعین یودم چندسال در فراق زیارت اربعینی حسین میسوختم
هیچ رقم جور نمیشد برم توفیق پیدا نمیکردم
سال ۹۸ یک روز بعداز ظهر پای تلویزیون دراز کشیده بودم که داشت ازکرامات شهید علمدارمیگفت خیلی دلم شکست وتوسل کردم به شهید
💥گفتم ای شهید اینا میگن ماهرحاجتی داریم میام سر قبرت ازت میگیریم
من راهم دور که بیام از همینجا ازت میخام
تا امسال قسمتم بشد برم اربعین کربلا
💥چیزی نگذشت ازبسیج برام زنگ زدندوگفتند خانم .... ما امسال قرارتوکربلا موکب بزنیم شما میتونید بیای برا خادمی موکب😭😭😭
نمیدونید چه حالی شدم گفتم من😭😭😭ای قربون توشهید
💥رفتیم کربلا همون روز اول هنوز موکب ها به اون صورت برپانشده بودندچون زودتررفته بودیم تا چند روز باید یک جایی مستقر میشدیم تا موکب دهاقان را بزنیم
اول راه من از کاروان جاموندم خلاصه بگم از ظهر که به کربلا رسیدیم تا ساعت ۵عصر من سر درگم بودم گوشی منم شارژ نداشت که به دوستان زنگ بزنم
نزدیکای غروب شد خلوت بود ترس وجودمنو گرفت
یادم به شهید علمدار اومدگفتم شهید خودت یک کاری برام بکن
دیدم شارژاومد زنگ زدم به دوستان ادرس دادم اومدند دنبالم
حالا بگوکجارفتیم
وقتی اومدم دیدم نوشته موکب شهدای ساری وسید مجتبی علمدار😭😭😭😭😭😭
خلاصه اینجوری بمن نشون داد وقربونش برم دوسه روزم توموکب شون دعوتم کرد.
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #کرامات_عنایات_توجه_شهدا
💫 پیام آسمانی ها به زمینی ها
بشنوید؛
ما شما را فراموش نکردیم....
🌷 شهید سید مجتبی علمدار
💖 کانال توسل به شهدا 💖
https://eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
💚 اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
💫 السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران یا امامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿
💚 بـه رســـمِ ادب ســـلام بـه اربـــاب و ســـالارِ شیعیـــان...
💫اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
💚 به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان علیه السلام و حاجت روایی همه اعضای محترم کانال
💫 ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮّﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮّﺣﯿﻢ
يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْعَفْوِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا صَاحِبَ كُلِّ نَجْوَى وَ يَا مُنْتَهَى كُلِّ شَكْوَى يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا يَا رَبَّنَا وَ يَا سَيِّدَنَا وَ يَا مَوْلَانَا وَ يَا غَايَةَ رَغْبَتِنَا أَسْأَلُكَ يَا اللَّهُ أَنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بالنَّار
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿
💖 کانال توسل به شهدا 💖
https://eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
💚 بسم الله الرحمن الرحیم 💚
8⃣2⃣ بیست و هشتمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊
☀️ امروز سه شنبه ۱ آبان ماه
💐 « چهلمین روز» چله صلوات ،زیارت عاشورا و توسل به شهدا 💐
🌷 شهید والامقام
#حسین_امان_اللهی 🌷
💠 لبیک حق: سالگی
💠مزار: تهران ،گلزار شهدای بهشت زهرا س قطعه ۵۰
💠معرف : منتظر المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
💖 کانال توسل به شهدا 💖
https://eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
🕊🌹 شهید والامقام
حسین امان اللهی متولد دهه ۵۰ در اسلامشهر بوده که سالها در سپاه پاسداران فعالیت میکرد و بیش از ۱۵ سال سابقه حضور در سپاه پاسداران را داشت و در در سالهای اخیر از سفارت ایران در سوریه پاسداری میکرد.
✨شهید حسین امان اللهی در ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در سوریه به شهادت رسید.
💥 نحوه شهادت :
💐 سخنگوی وزارت امور خارجه:
در پی شکستهای ترمیم ناپذیر رژیم گرگ صفت صهیونیستی برابر مقاومت فلسطین و ایستادگی مردم غزه و سرشکستگی مقابل اراده پولادین رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی منطقه،ساعاتی قبل (عصر روز دوشنبه ۱۳ فروردین ماه ۱۴۰۳) هواپیماهای این رژیم جعلی در جنایتی جدید ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق را مورد هدف حمله موشکی قرار داد که بر اثر این جنایت سرداران رشید مدافع حرم «سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی» و «سرتیپ پاسدار محمدهادی حاجی رحیمی» از فرماندهان، پیشکسوتان و جانبازان سرافراز دفاع مقدس و مستشاران نظامی ارشد ایران در سوریه و ۵ تن از افسران همراه آنان به فیض شهادت نائل آمدند.
شهید مدافع حرم حسین امان اللهی در روز رستگاری علی (ع )خلعت زیبای شهادت را بر تن کرد
سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان با محکومیت شدید حمله رژیم متجاوز صهیونیستی به ساختمان بخش کنسولی سفارت جمهوری اسلامی در دمشق، گفت: ایران، ضمن محفوظ دانستن حقوق خود برای اتخاذ اقدامات متقابل، نسبت به نوع واکنش و تنبیه متجاوز تصمیم میگیرد.
روابط عمونی کل سپاه اسامی ۵ تن از افسران همراه آنان به شرح زیر به فیض شهادت نائل آمدند:
۱. شهید حسین امان اللهی
۲. شهید سید مهدی جلالتی
۳. شهید محسن صداقت
۴. شهید علی آقا بابایی
۵. شهیدسید علی صالحی روزبهانی
روحشان شاد🪴
💖 کانال توسل به شهدا 💖
/eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج »
شهادت آغاز تاثیر گذاری خون شهیدان است و در آینده ای نزدیک این خونهای پاک نام ننگین اسرائیل را برای همیشه از صحنه هستی پاک خواهند کرد
@Canal_tavasol_be_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات غرور آفرین فرزندان شهید حسین امان اللهی از پدر آسمانی شان
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
38.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتگو با فرزندان شهید حسین امان اللهی
فرزندانی با تربیت مهدوی...
استوار و آزاده....
فرزندانی از نسل شهادت....
🆔@Canal_tavasol_be_shohada