#سلام_بر_ابراهیم 🕊
#قسمـت96
ابوجعفر
روزهای پايانی سال 1359 خبر رسيد بچههای رزمنده، عملياتی ديگری را بر
روی ارتفاعات بازی دراز انجام دادهاند. قرار شد هم زمان بچههای اندرزگو، عمليات نفوذی در عمق مواضع دشمن انجام دهند.
برای اين كار به جز ابراهيم، وهاب قنبری1 و رضا گودينی و من انتخاب شديم.
شاهرخ نورايی و حشمت كوه پيكر نيز از ميان كردهای محلی با ما همراه شدند.
وسايل لازم كه مواد غذايی و سالح و چندين مين ضد خودرو بود برداشتيم.
با تاريك شدن هوا به سمت ارتفاعات حركت كرديم. با عبور از ارتفاعات، به
منطقه دشت گيلان رسيديم. با روشن شدن هوا در محل مناسبی استقرار پيدا
كرديم و خودمان را مخفی كرديم.
در مدت روز، ضمن اســتراحت، به شناســايی مواضع دشــمن و جادههای
داخل دشت پرداختيم. از منطقه نفوذ دشمن نيز نقشهای ترسيم كرديم. دشت
روبروی ما دو جاده داشــت كه يكی جاده آســفالته(جاده دشــت گيلان)و
ديگری جاده خاكی بود كه صرفًا جهت فعاليت نظامی از آن استفاده ميشد.
فاصله بين ايــن دو جاده حدودًا پنج كيلومتر بود. يــك گروهان عراقی با
استقرار بر روی تپهها و اطراف جادهها امنيت آن را برعهده داشتند.
---------------------
1 -از بنيانگزاران سپاه كرمانشاه و از نيروهای كرد محلی بود. وهاب تحصيلات دانشگاهی داشت و به
قرآن ونهجالبالغه مسلطبود. بسياری از نيروها، واردنشدن كرمانشاه رادرغائله كردستان مديون مديريت
وشجاعت او ميدانستند. وهاب هم اجر زحماتش را گرفت و به ياران شهيدش پيوست
راوی:حسین الله کرم ،فرج الله مرادیان
زنـدگۍنامھشهیـدابࢪاهیمهادۍ💜
●➼┅═❧═┅┅───┄
با #کانال_کمیل همراه باشید 🌹
⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱
@canale_komail