📸 #گزارش_تصویری | نخستین نشست از همایش #آنان_که_می_اندیشند | #امام_موسی_صدر
۱۳۹۷/۰۷/۲۹
🔸🔸🔸
✅ @canoon_org
✍ عامل استحکام هویت ایرانی چیست؟
🔻هویت ایرانی بر دو پایه و اساس مهم استوار است: ۱- میراث فرهنگی؛ ۲- میراث سیاسی.
🔸میراث فرهنگی از دو بخش تشکیل شده است: الف) آداب و رسوم ایرانی نظیر نوروز، سیزدهبدر، چهارشنبهسوری، جشن مهرگان و در دورۀ جدیدتر آیین مبین اسلام؛ ب) میراث مکتوب. اگرچه بعضی از اقوام ایرانی، مانند آذریها، کردها و عربها، زبان خاص خود را داشته و به آن زبان کتابت کردهاند، همواره زبان فارسی زبان ملّی این اقوام نیز بوده است. بسیاری از شعرا و نویسندگان آنها به زبان فارسی آثار ماندگاری به جای گذاشتهاند. میراث مکتوب فارسی ایرانی، میراث تمام اقوام این سرزمین است و فقط مخصوص فارسزبانان نبوده و نیست.
🔸میراث سیاسی ایرانی، قدمتی چندهزارساله دارد. همۀ اقوام ایرانی مانند کردها، بلوچها و... همگی ایرانیالاصلاند؛ برای مثال کردها، ایرانیانی بودهاند که از ترس ضحاک ماردوش به کوهستان گریختند و در آنجا اقامت گزیدند.
همۀ سلاطین همواره به ایرانی بودن خود افتخار میکردند و خود را فرزندان ایران میدانستند.
🔸تاریخ سیاسی ایران مبتنی بر حاکمیت فرهنگ سیاسی عشیرهای و ایلیاتی و دست به دست شدن قدرت سیاسی در بین ایلات بوده است که در چنین وضعی، حکومت مرکزی را بزرگان یکی از ایلات مهم یا چند ایل که با هم همپیمان بودند در دست داشتند.
🔸این دست به دست شدن قدرت سیاسی اگر چه در مقاطعی از تاریخ سبب تحکیم مبانی قدرت، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع یک گروه قومی شده، در نهایت فضای فرهنگی ایران را شکل داده و بهرغم نوسانات فراوان، فروپاشی آن را موجب نشده، بلکه به پربارتر شدن این فضای هویتی ــ فرهنگی یاری رسانده است. هر یک از گروههای قومی و هریک از سلاطین قومی پس از کسب قدرت سیاسی، در چهارچوب عصبیت قومی و سیاست غلبه، تحمیل ارزشها و شیوۀ زندگی خویش، تلاشهایی برای تثبیت موقعیت خود نمودهاند، اما بهرغم موفقیتهای مقطعی، در درازمدت در هویت کلان فرهنگی ایران هضم شده و فقط بعضی از ویژگیها و اجزا را به این مجموعه افزودهاند.
🔹بخشی از مقاله «هویت و قومیت در عرصۀ فرهنگی ایران» | «حسین خزایی» | #نشریه_زمانه شماره ۷۰
~~~~~~
🔻 در پیامرسانها همراه ما باشید👇
▪️تلگرام: t.me/Canoon_org
▫️ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
▪️سروش: Sapp.ir/Canoon_org
▫️بله: ble.im/join/MjE1MTIzNj
🔰 آیا درهای اقتصاد باید باز باشد؟
🔹 در دیدگاه موسوم به اقتصاد تابآوری که در دهههای اخیر گسترش یافته، اسیبپذیری اقتصادی کشورهای کوچک نسبت به شوکهای برونزا، عمدتا به دو عامل مهم درجه بالای باز بودن اقتصادی و تمرکز صادراتی نسبت داده شده است. درجه بالای باز بودن اقتصاد به معنای بالا بودن سهم مجموع صادرات و واردات از کل تولید ناخالص داخلی است.
🔸این نسبت در اقتصادهای پیشرفته بین ۳۰ تا ۶۰ درصد است؛ اما در کشورهای شرق آسیا و در آستانه بحران ۱۹۹۷، به بیش از ۱۰۰ درصد و گاه به ۲۰۰ درصد رسیده بود. در این وضع یک اخلال خارجی در صادرات یا واردات یا ورود و خروج سرمایه، امواج بزرگی در اقتصاد ایجاد خواهد کرد و به علت سهم بالای تجارت خارجی در اقتصاد، توقف در تجارت کالایی یا مالی، موجب سکته در کل اقتصاد خواهد شد. این اتفاقی بود که در بحران ۱۹۹۷ ابتدا در بازارهای مالی شرق آسیا که وابسته به سرمایههای خراجی بودند و سپس در دیگر بخشها رخ داد.
🔸باز بودن درهای اقتصاد یک کشور به روی سایر کشورها به رغم منافعش ریسک آسیبپذیری را نیز بالا میبرد. چنین کشوری با وجود استفاده از ظرفیت بازارهای بینالمللی در معرض سطح بالایی از شوکهای کنترل نشدنی قرار دارد.
🔹بخشی از کتاب «خاکریز اقتصادی» | «محمدجواد توکلی» | انتشارات کانون اندیشه جوان
~~~~~~
🔻 در پیامرسانها همراه ما باشید👇
▪️تلگرام: t.me/Canoon_org
▫️ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
▪️سروش: Sapp.ir/Canoon_org
▫️بله: ble.im/join/MjE1MTIzNj
🔰 فمینیسم اسلامی ؛ آری یا نه؟!
🔸دكتر حسين كچويان معتقد است فمينيستها حرفهايی را مطرح کردند که برخلاف مارکسيسم، به ساختارهای تاريخی ــ اجتماعی خاصی محدود نبود. مسئله زن و مرد به دوره و زمان خاصی مربوط نيست.
از آنجا كه اين موضوع وجهه تاريخی ندارد، فمينيسم به طور مطلق افول نکرده است و به نظر هم نمیرسد كه به طور مطلق افول کند؛ هرچند که ديگر کمتر در چهارچوب فمينيسم جلو میرود و بيشتر با عنوانهايی مثل مسئله عمومی زنان و در حالتی غيرايدئولوژيک و غير فلسفی دنبال میشود.
🔸فمينيسم در معناي دقيق خود فقط زاده وضعيت تمدن غرب است و در آنجا معنا میيابد و درک میشود. معمولاً ما از سير تجدد عقب میمانيم، قبل از رسيدن به آن، تجدد از دست ما میگريزد؛ مثلاً موج اول مدرنيته در غرب آمد و تمام شد؛ اما ما تازه با آن مواجه میشويم و هنوز به اواخر اين موج نرسيدهايم كه در غرب پستمدرنيته آغاز میشود و در نتيجه وضع آشفته و پريشانی براي جامعه ما ايجاد میکند.
به همين دليل ما وقتی به فمينيسم رسيديم که در جهان نقدهای عجيبی نسبت به اين جريان وجود داشت و در نتيجه فمينيستهای ما دچار مشکلات حادّی شدند؛ از جمله اينکه مجبور بودند فمينيست بودن خودشان را انکار کنند.
🔸دكتر كچويان در پاسخ به اين پرسش كه آيا میتوان فمينيسم اسلامی داشت يا خير، بر اين اعتقاد است كه فمينيسم اسلامی مثل اسلام مسيحی يا اسلام يهودی است و معنا ندارد؛ زيرا اينها دو دنيای متفاوتاند؛ يا بايد اسلام را به آموزههای فمينيسم يا فمينيسم را به آموزههای اسلام تحويل و تأويل ببريم.
اگر فمينيسم را به آموزههای اسلام تأويل ببريم، مفهوم آن، قائل شدن حقوقی برای زنان و مردان و به عدالت رفتار کردن با آنها میشود و ديگر اصلاً با بحث فمينيسم مطابقت ندارد. از آن طرف اگر اسلام را به فمينيسم تأويل ببريم ديگر اسلام نيست. خود فمينيستها هم گفتهاند ما مجبوريم در جهان اسلام اين حرفها را پوشش بدهيم.
🔹برگرفته از گفتگوی دکتر کچویان با #نشریه_زمانه، شماره ۹۰
~~~~~~
🔻 در پیامرسانها همراه ما باشید👇
▪️تلگرام: t.me/Canoon_org
▫️ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
▪️سروش: Sapp.ir/Canoon_org
▫️بله: ble.im/join/MjE1MTIzNj
🎥 #نشست بررسی شیوه نهادسازی و مدیریت تشکیلاتی امام موسی صدر
➖ #ویدئو کامل نشست اول #همایش #امام_موسی_صدر را در لینک زیر ببینید.
http://yon.ir/cHH5g
#آنان_که_می_اندیشند
🔻 شریف لکزایی و مجتبی احمدی
✖️ @canoon_org
🔰 دولت امریکا از الگو شدن ایران میهراسید
🔻مسری بودن طبیعت قانون ملیسازی ایران، برای هیئت حاکمهی ترومن به یک موضوع نگرانکننده تبدیل شده بود، آنها میگفتند چنانچه ایران بتواند شرکت نفت پرقدرت بریتانیایی را در ایران ملی کند، چرا دیگر کشورهای تولیدکنندهی نفت همین کار را با شرکتهای امریکایی نکنند؟
🔸آرتور کراک در بیست و چهارم مه ۱۹۵۱/ دوم خرداد ۱۳۳۰، گفتگوی افشاگرانهی خود با ترومن را چنین گزارش داد: «اگر ایرانیان بتوانند همچنان که میگویند طرحشان را پیش ببرند، ونزوئلا و دیگر کشورهایی که ما به موجودی (نفت) آنها وابستهایم همین کار را دنبال خواهند کرد. همین خطر بزرگی است که در اختلاف ایران با بریتانیا وجود دارد.»
🔸در اکتبر ۱۹۵۲، یعنی درست سه ماه پیش از آنکه هیئت حاکمهی آیزنهاور قدرت را از ترومن تحویل بگیرد، آچسن وزیر خارجهی ترومن گفت:« ایران در آستانهی انفجار قرار دارد و مصدق روابط خود را با ایالات متحده بر هم خواهد زد و دیگر هیچ چیز نخواهد توانست ایران را از حزب توده و ناپدید شدن آن در پشت دیوار آهنین نجات دهد.»
🔸همچنین هیئت حاکمهی آیزنهاور، تحت فشار روزافزون استراتژی جهانی امریکا در برابر کمونیسم و تبلیغات بریتانیا – که از سوی محافظهکاران ایرانی نیز به آن دامن زده میشد – مبنی بر اینکه مصدق تحت تأثیر تودهایها قرار دارد، متقاعد شد که تنها راه حل مطمئن، جایگزین کردن حکومتی به جای دستگاه مصدق است که شاه ضد کمونیست یا طرفدار غرب در رأس آن باشد.
🔸سیاستگذاران خارجی امریکا، تا حدودی به تجربه و کارشناسی بریتانیا در ایران وابسته بودند. این ارتباطات موجب شد که امریکا نیز به تدریج، به موضع بریتانیا نزدیک شود. ایدن، وزیر خارجهی بریتانیا، گفته بود که وی میدانست که «سفیر ایالات متحده درک کرده که ایالات متحده نباید در مواردی که منافع بریتانیا در حد وسیعی در خطر قرار دارد نظرات خود را تحمیل کند.»
🔸طرح مداخله به منظور یافتن جایگزین برای دولت مصدق، ابتدا در سازمان جاسوسی بریتانیا و ادارهی اطلاعات نظامی خارجی تنظیم شد و پس از روی کار آمدن هیئت حاکمهی آیزنهاور، مورد حمایت ایالات متحده نیز قرار گرفت.
🔹بخشی از مقاله «ملی شدن نفت و چشمهای عقابی» | « بهرام نوازنی» | #نشریه_زمانه شماره ۳۰
~~~~~~
🔻کانون اندیشه جوان
♦️ @Canoon_org
📚 من که از آن بچه کمتر نیستم...
🔻از بیمارستان با عجله برگشته بود به خانه و یکراست رفته بود سراغ صندوق جهیزیهاش که طلاها را بردارد. آنها را برای عروسی سجاد، یا کفن و دفن خودش کنار گذاشته بود؛ ولی حالا باید برای زنده ماندن یک پیرمرد غریبه میفروختشان. طلاها را گذاشت در کیسهای که با لباس قدیمیاش دوخته بود. صدای اذان امامزاده عبدالله تا آپارتمان آنها میرسید. نماز ظهر را در امامزاده خواند و زودتر زد بیرون تا برسد به طلافروشی. بیرون که آمد کیفش را محکم بغل کرد؛ اما در چشمبههمزدنی سر و کله مرد موتوری پیدا شد و کیفش را از بغلش بیرون کشید.
🔸همانطور که پایش را میمالید به این فکر کرد که سند از کجا بیاورد تا سجادش را آزاد کند؟ اگر پیرمرد بمیرد باید چه کار کند؟ مأمور پلیس آمد. همانجا هرچه باید را از او و شاهدان صحنه پرسیدند و نوشت در برگهای و گفت بعدا تماس میگیرند تا به کلانتری بیاید.
🔸لنگلنگان به خانه برگشت و لباسهایش را عوض کرد. ذهنش مثل دستش خالی بود. نمیدانست دستهایش را به سمت چه کسی دراز کند. سجاده را روی میز گوشه هال دید و یاد پسربچهای افتاد که وقت رد شدن از خیابان فقط به مادرش اعتماد داشت. با خودش گفت: «من که از آن بچه کمتر نیستم. مگر خدا خودش شاهد حال و روزم نیست؟ چرا به او اعتماد نکنم».
🔸سجاده را پهن کرد وسط هال. رفت به سمت دستشویی تا وضو بگیرد. از طبقه بالا سر و صدا میآمد. صدای فرشته خانم بود که دوباره داشت با دخترش جر و بحث میکرد. میپرسید چرا به او نگفته که امروز در مدرسه جلسه اولیا مربیان بوده.
«عموی سجاد مدیر بازنشسته آموزش و پرورش است». برقی افتاد به چشمش. شاید بتواند بعد از سالها قطع رابطه، دست به دامان او بشود و رو بزند تا به دادشان برسد. وضویش را نصفه رها کرد و با عجله رفت سمت تلفن.
سجاده هنوز وسط هال پهن بود...
📖 بخشی از کتاب «پنج قرار عاشقی در یک روز» | «مهدی شریفی» | انتشارات کانون اندیشه جوان
#بازنشر
~~~~~~
🔻 در پیامرسانها همراه ما باشید👇
▪️تلگرام: t.me/Canoon_org
▫️ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
▪️سروش: Sapp.ir/Canoon_org
▫️بله: ble.im/join/MjE1MTIzNj
🔰 مقابله با کژکارکردهای رسانههای بزرگ
🔻باری دونكان، عضو انجمن سواد رسانهای كانادا، دلایل ضروری بودن آموزش سواد رسانهای را اینچنین بیان کرده است:
۱. رسانهها بر حيات فرهنگی و سياسی ما سلطه دارند؛
۲. تقريباً همۀ اطلاعات، جز مواردي كه آنها را به طور مستقيم تجربه میكنند، رسانهای شدهاند
۳. رسانهها میتوانند الگوهای ارزشی و رفتاری پرقدرتی خلق كنند؛
۴. سواد رسانهای میتواند مصرف رسانهای ما را لذتبخشتر كند و رابطهای انفعالی را به رابطهای فعال تبديل نمايد؛
۵. رسانهها بدون آنكه ضمير خودآگاه ما را فعال کنند، بر ما اثر میگذارند.
🔸سواد رسانهای قدرت درک کارکرد رسانهها و معنیسازی در آنهاست و سه جنبۀ اصلی آن عبارتاند از: ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانهای یا به عبارت بهتر تعیین میزان و چگونگی مصرف غذای رسانهای از منابع رسانهای گوناگون؛ آموزش مهارتهای مطالعه یا تماشای انتقادی؛ تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانهها.
🔸درواقع سواد رسانهای امروزیتر، به دنبال مقابله با کژکارکردهای رسانههای بزرگ غالب است که هدف آنها تأمین غلبۀ فرهنگی، تعمیم فلسفۀ سیاسی و حفظ قدرتهایی است که خود این رسانهها محصول آنها هستند. بنابراین با توجه به وضع موجود کشورمان، که با انواع جنگهای رسانهای روبهروست، آموزش سواد رسانهای سهمی اساسی در مبارزۀ پایهای با هجوم رسانهای نظام سلطه دارد؛ زیرا همانگونهکه پیش از این گفته شد، در دنیای امروز کنترل رسانهها تقریباً امری ناممکن و محال است و بهترین راه برای آشکار کردن اهداف و خواستههای پشت پردۀ رسانههای سرمایهداری، آموزش سواد رسانهای در مدارس و دانشگاهها و همچنین آموزش عمومی مردم به وسیلۀ رسانههای جمعی است.
🔸جالب اين است كه در بسياری از کشورهای غربی، كه خود از صاحبان اصلی اينگونه رسانههای مهاجم بهشمار میآیند، آموزش سواد رسانهای برای فرار از آثار منفی اين رسانهها به گونهای جدی آغاز شده است؛ كشورهای ژاپن و كانادا نمونۀ بارز آموزش سواد رسانهای هستند، كه در اين زمینه گامهایی اساسی برداشتهاند. در اين كشورها سواد رسانهای آنقدر اهميت داشت كه آن را در حکم يك مادۀ درسی در ميان مواد درسی دورههای تحصيلی راهنمايی تا مقطع ديپلم به رسميت شناختند و حتی تدریس آن را براي بزرگسالها و مقاطع تحصيلي بالاتر نيز مدنظر قرار دادند.
🔹بخشی از مقاله «آگاهی، آموزش، تفریح» | «حسن بسطامی» | #نشریه_زمانه ، شماره ۹۹۳
🔻 در پیامرسانها همراه ما باشید👇
▪️تلگرام: t.me/Canoon_org
▫️ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
▪️سروش: Sapp.ir/Canoon_org
▫️بله: ble.im/join/MjE1MTIzNj
✍ چندان به موضوع هویت ملی توجه نداریم !
🔻واقعيت اين است كه در نظام جمهوری اسلامی چندان به بحث هويت ملّی توجه نمیشود و متأسفانه به طور غیرعمدی هويت فراملّی مهمتر تلقی میگردد. هرچند مقولۀ ملّيت در عرصۀ نظری مهم قلمداد میگردد، در سياستگذاری چندان به آن توجه نمیشود. درحالحاضر کشور ما با تنگناهای مسئلۀ جهانی شدن مواجه است، اما ازآنجاکه ايران کشوری بسيار قديمي و كهن است و هويت فرهنگی بسيار غنی دارد، این مسائل چندان آن را تهدید نمیکند. باوجوداین نباید از مسئلۀ آموزش و انتقال هويت به نسل جدید غافل شد؛ چون امروزه هويت ملّي سنگ بناي هر كشوری است.
🔸من اعتقاد دارم كه هماکنون دو نهاد ملّی كه با اقدامات خود هویتهای محلی را تقویت، و هویت ملّی را تضعیف نموده، نظام آموزش عالی و نظام وظیفه عمومی است. درحالحاضر شیوۀ پذیرش دانشجو در نظام آموزش عالی ما بومی شده که این مسئله خطر بزرگي براي وحدت ملّی ماست؛ زیرا هر دانشجو در شهر خودش بزرگ میشود و در آنجا آموزش ميیبيند و بدینصورت نه تنها سطح كيفيت علمی پايين میآید، بلكه ادغام ملّی هم انجام نمیپذیرد، حالآنكه دولت، با صرف مقداری بودجه و حل مسئلۀ خوابگاه، میتواند این مشکل را برطرف کند.
🔸بخشی از رسالت مطبوعات و رادیو و تلویزیون محلی، که به «شبکههای استانی» معروف هستند، رساندن اخبار و رویدادهای محلی و نیز پاسداری از آداب و رسوم و فرهنگ منطقه است. در این حال وظیفۀ آنها این است که در چهارچوب گسترش همبستگی ملّی و هویت ملّی ایران عمل کنند، اما ظاهراً کنترل چندانی بر کار این شبکهها اعمال نمیشود و ممکن است گاه آنها میان فرهنگ و هویت محلی با هویت ملّی توازن ایجاد نکنند.
🔹بخشی از گفتگوی دکتر «حمید احمدی» با #نشریه_زمانه ، شماره ۷۰
~~~~~~
🔻 در پیامرسانها همراه ما باشید👇
▪️تلگرام: t.me/Canoon_org
▫️ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
▪️سروش: Sapp.ir/Canoon_org
▫️بله: ble.im/join/MjE1MTIzNj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سبک زندگی و فرهنگ با هم تمایز دارند؟
محمدرضا یقینی پاسخ میدهد.
🔻 گزیدهای از #نشست_کتابخوان
#ویدئو
♦️ @Canoon_org
▪️ در تابستان ۱۳۷۱ وقتی خبرنگار روزنامه ابرار از کیومرث صابری فومنی (گل آقا) پرسید: "چشم امیدتان در طنزنویسی امروز به کیست؟"، او پاسخ داد: "...قلمی که عبید و دهخدا در دست داشتن الان بی صاحب نیست. طنز دارد جان می گیرد. یکی از مشهورترین طنزنویسان امروز ما _ملانصرالدین_ (ابوالفضل زرویی نصرآباد) فقط ۲۳ سال دارد! چراغها دارند روشن میشوند. شهر چراغانی خواهد شد..."
◾️ در شماره ۱۳۰ و ۱۳۱ #نشریه_زمانه گفتگویی با مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد انجام شده بود.
به رسم یابود بخشهایی از آن را بخوانید.👇
▫️ @canoon_org
▪️ زرویی متولد ۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۸ در تهران و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی بود. او از سال ۱۳۶۸ کار مطبوعاتی و فرهنگی را با نشریات گلآقا، همشهری، جام جم، ایرانیان، زن، مهر و... آغاز کرد و آثارش را با نامهای مستعاری چون ملانصرالدین، چغندر میرزا، ننه قمر، کلثوم ننه، آمیز ممتقی، میرزا یحیی، عبدل و... در این نشریات به چاپ رساند.
تذکره المقامات، وقایعنامه طنز ایران و حدیث قند، بعضی از کتابهایی هستند که به قلم وی منتشر شده است. او همچنین با تاسیس جشنوارههایی مانند "جشنواره طنز دانشجویان سراسر کشور" یا "جشنواره بین المللی طنز ایران" به شناسایی چهره های جوان در عرصه طنزنویسی اقدام کرد و با طراحی و افتتاح شبهای شعر طنز در بیش از ۱۰ استان کشور این چهرهها را تربیت نمود و در سازماندهی این جریان دفتر طنز حوزه هنری را بنا نهاد.
▪️ با توجه به این اقدامات زروبی را نمیتوان فقط شاعر، پژوهشگر و طنزپرداز دانست، بلکه باید او را بانی جریانی به شمار آورد که امروزه نام طنز گلآقایی را در شناسنامه خویش دارد.
▫️ @canoon_org
🔰 طنزپردازی که به معنای واقعی طنزپرداز و پایبند به تعاریف آکادمیک است میخواهد حکومت را نگه دارد و تمام تلاشش این است که به بگوید آقای رئیس جمهور این قسمت از بدنه حکومت مردم را اذیت میکند و حکومت از این ناحیه لطمه خواهد خورد و لذا زبان طنز را انتخاب میکند و طوری بیان میکند که خود آن مدیر حکومتی هم دلسرد نشود.
از هجو برانداز تا طنز اصلاحگر | بخشی از گفتگوی مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد | #نشریه_زمانه شماره ۱۳۰ و ۱۳۱
▫️ @canoon_org
💠 طنز بیشتر مقوّم حکومتهاست. متاسفانه اشتباهی که غالب دولتمردان در تمام حکومتها میکنند.، این است که تصور میکنند طنزپردازها میتوانند یا حتی قصد دارند حکومت را تغییر دهند یا ایجاد انقلاب و دگرگونی کنند.
آنهچه انقلاب ایجاد میکند طنز نیست، هجو است. چیزی که اصطلاحاً ملایمش می کنند و به آن میگویند طنز "برانداز"
🔸 اتفاقاً این طنز یا هجو سیاسی زمانی شکل میگیرد که زبان طنزپرداز سیاسی را بسته باشند. آن وقت طنز سیاسی به صورت ادبیات یا غیر رسانهای و مردمی، در اتوبوس و تاکسی، در قالب کتابهایی که پراکنده و یا زیرزمینی یا در شکل امروزی آن توسط شبکههای اجتماعی منتشر میشوند و در میآیند و تشویق و تهییج و روشنگری در ذهن مردم برای ایجاد تغییر را باعث میشود.
🔸 وقتی بحث هجو پیش می آید، اشخاص مدنظرند؛ یعنی در هجو اصلاً کیفیت سیستم یا خدماتی که توسط یک نهاد یا شخص ارائه میشود، مهم نیست.
آنچه مهم است حذف آن شخص و کلیت آن نظام است و این برای یک نظام حکومتی خوشایند نیست.
🔸 اگر حکومتها با درایت به منتقدان و طنزپردازان خود نگاه کنند، طنزپرداز میتواند قوامدهنده یک حکومت باشد؛ مشابه کاری که در بسیاری از کشورهای دارای نظامهای قوام یافته انجام میشود.
📝 از هجو برانداز تا طنز اصلاحگر | بخشی از گفتگوی مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد | #نشریه_زمانه شماره ۱۳۰ و ۱۳۱
~~~~~
🔻 در پیامرسانها همراه ما باشید👇
▪️تلگرام: t.me/Canoon_org
▫️ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
▪️سروش: Sapp.ir/Canoon_org
▫️بله: ble.im/join/MjE1MTIzNj
📚 تاریخچه روابط ایران و آمریکا تا قبل از سال ۱۳۵۷
🏳 از سال ۱۸۳۰ (۱۲۰۹ ه.ق) و نخستین تماس آمریکاییها با ایرانیان تا سال ۱۸۸۳ که روابط رسمی دیپلماتیک میان ایران و آمریکا آغاز شد، هدف آمریکا ارسال میسیونرهای مذهبی برای تبلیغ مسیحیت و تغییر مذهب در ایران بود.
🏴 از سال ۱۸۸۳ تا ۱۹۴۰ (۱۲۶۲ تا ۱۳۱۹ ه.ق)، هدف آمریکا جلب اعتماد ایرانیان و به دست آوردن جای پایی برای استقرار، نفوذ و سلطه آتیاش بود.
🏁 از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۲، دولت آمریکا برای افزایش نفوذ خود در ایران برنامههای متعددی را به مرحله اجرا در آورد.
🚩 از سال ۱۹۵۲، پس از طراحی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، آمریکا با تمام توان به دنبال بسط و تعمیق سلطه خود بر ارکان سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی ایران بود و توانست به خوبی به این هدف دست یابد، به گونهای که گفته میشد، ایران یکی از ایالتهای آمریکا به شمار میرود.
🚩 دکترین روسای جمهور آمریکا، پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تا سال ۱۳۵۷ همواره مبتنی بر حمایت از رژیم دیکتاتوری و ضد مردمی پهلوی و افزایش سلطه بر ایران بوده است.
🚩 با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹.م)، سلطه آمریکا بر ایران پایان یافت و دوره جدیدی در روابط با این کشور آغاز شد.
📒بخشی از کتاب «ارتباط ایران و آمریکا» | «علی اخترشهر» | «انتشارات کانون اندیشه جوان»
➖➖➖➖➖
🔺کانون اندیشه جوان👇👇👇
◽️ @canoon_org
🔰 من قرون وسطی را به هیچ روی عالم دینی نمیدانم. قرون وسطی جزئی از تاریخ غرب بود و تمام تاریخ غرب از نظر من یک تاریخ طاغوتی و مبتنی بر ولایت شیطان است. اما اتفاقی که افتاد این بود که در قرون وسطی نوعی تئوسانتریسم حاکم بود، اما در عالم مدرن اومانیسم سیطره داشت. اعتراض اومانیستها به قرون وسطی اعتراض آزادی به بردگی و بندگی نیست؛ اعتراض آزادی اومانیستی و طاغوت اومانیستی و خودبنیاد به تئوسانتریسم است