AUD-20221007-WA0007.mp3
1.78M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🎧 با نوای استاد فرهمند
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم 🌹
#کانون_جهادی_بانوان_خانواده 🌹
در صورت تمایل با لینک زیر وارد شوید👇
@canoonjahadibanovanvakhanevade
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم 🌹
#کانون_جهادی_بانوان_خانواده 🌹
در صورت تمایل با لینک زیر وارد شوید👇
@canoonjahadibanovanvakhanevade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اثر بی تفاوتی به گناه دیگران
👌 به خاطر #خدا امربه معروف و نهی از منکر کنیم
👤 حجتالاسلام عالی
این متن خیلی قشنگه
پیرزن ازصدای خروپف هر شب پیرمرد شکایت داشت، پیرمرد هرگزنمی پذیرفت. شبی پیرزن آن صدا را ضبط کرد که صبح حرفش را ثابت کند . اما صبح پیرمرد دیگر هرگز بیدار نشد و آن صدای ضبط شده لالایی هرشب پیرزن شد ...
قدر لحظات هر چند سخت کنار هم بودن رو بدانیم .
مادر مثل مداد ميمونه هر لحظه تراشيده شدن و تموم شدنش رو ميبيني.
اما پدر مثل خودکاره . شکل ظاهريش تغيير نميکنه فقط يکدفعه ميبيني ديگه نمي نويسه...
تا هستند قدرشونو بدونيد...
اینم به عـــشـــق پدر و مادر🌸
18.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥 اظهارات جالب اپوزیسیون درباره رهبرمعظم انقلاب!
🍃🌹🍃
🔻دکتر هوشنگ امیراحمدی، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه راتگرز آمریکا: شیوه رهبری آقای خامنهای اینست که اجازه نمیدهد کسی دستش را بخواند، به همین دلیل آمریکاییها گیج و ناتوان شدهاند!
🔺آقای خامنهای معنای عینی به استقلال کشور داد، ایران تا به امروز هیچ وقت این چنین قدرت و استقلال نداشته است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قرار نیست دوتا تیر از تفنگ اومده من قانون خدا رو زیر پا بزارم
🔹️ روایت دختربچه دهه نودی حاضر در حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ(ع)
🇮🇷 @QODS_IR | اخبار قدس
هدایت شده از رنگ خدا
آیت الله بهجت ره:
چه مصائبی (سختی هایی) بر امام زمان (عج) که مالک همه کره زمین است ، وارد می شود و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی ؟
او در زندان است و....
#امام_زمان
#در_محضر_بهجت
🔻@range_khodaa🔻
هدایت شده از رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت هشتاد و دوم :ما تو را دوست داریم
راوی :جواد مجلسی
پائیز سال ۱۳۶۱ بود. بار دیگر به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم. این بار نقل همه مجالس توسل های ابراهیم به حضرت زهرا علیها السلام بود. هر جا می رفتیم حرف از او بود!
خیلی از بچه ها داستانها و حماسه آفرینیهای او را در عملیات ها تعریف میکردند همه آنها با توسل به حضرت صدیقه طاهره علیها السلام انجام شده بود.
به منطقه سومار رفتیم به هر سنگری سر میزدیم از ابراهیم میخواستند که برای آنها مداحی کند و از حضرت زهراء علیهاالسلام بخواند.
شب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردانها شروع به مداحی کرد. صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود!
بعد از تمام شدن مراسم یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهائی گفتند که او خیلی ناراحت شد.
آن شب قبل از خواب ابراهیم عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، اینها مجلس حضرت زهرا سلام الله علیها را شوخی گرفتند برای همین دیگر مداحی نمی کنم
هر چه می گفتم حرف بچه ها را به دل نگیر آقا ابراهیم تو کار خودت را بکن، اما فایده ای نداشت.
آخر شب برگشتیم ،مقر دوباره قسم خورد که دیگر مداحی نمی کنم! ساعت یک نیمه شب بود. خسته و کوفته خوابیدم.
قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان میدهد چشمانم را به سختی بازم کردم چهره نورانی ابراهیم بالای سرم بود مرا صدا زد و گفت پاشو الان موقع اذانه
من بلند شدم و گفتم این بابا انگار نمیدونه خستگی ینی چی ؟
البته میدانستم او هر ساعتی که بخوابد قبل از اذان بیدار میشود و مشغول نماز .
ابراهیم دیگر بچها را هم صدا زد و اذان گفت و نماز جماعت صبح را به پا کرد.
بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد بعد هم مداحی حضرت زهرا سلام الله علیها
اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه بچه ها را جاری کرد من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیشتر تعجب کردم ولی چیزی نگفتم.
بعد از خوردن صبحانه به همراه بچهها به سمت سومار برگشتیم بین راه دائم در فکر کارهای عجیب او بودم.
ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت:میخواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم چرا روضه خواندم ؟
گفتم خب آره شما دیشب قسم خوردی که...پرید توی حرفم و گفت : چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن
بعد کمی مکث کرد و ادامه داد دیشب اصلا خواب به چشمم نمی آمد اما نیمه های شب کمی خوابم برد یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها تشریف آوردند و گفتند :نگو نمی خوانم ما تو را دوست داریم هرکس گفت بخوان تو هم بخوان
دیگر گریه امان صحبت کردن به او را نمی داد و ابراهیم به مداحی کردن ادامه داد.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
🔻@range_khodaa🔻