#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
#بخشیازوصیتنامه💔
رسولجانممنونکهمنروباورداشتی
ممنونکهخواهرتروبهسپردی
رسولسعیداقامحمدداوودشماهاهاروعینبرادرهامدوستداشتم...ممنونکهکنارمبودید💔
ازتونیهخواهشدارممیشهپیکرمنروتویامامزادهیحرمشاهعبدالعظیم دفنکنید؟💔
رسولبهعارفابگومراقبپسرمونباشهاونروبهدرستیتربیتکنه💔
ـ؋ـرشےـב 💔
#پارت واقعی
خلیل :خب خب ...آقا فرشید گل میگم خیلی انگار درد داری هان میخوای راحتت کنیم ؟
فرشید:...........
خلیل:نه مثل این که میخوای راحتت کنیم باشه ...اهای بیاید یکیتون چاقو رو تیز کنه ...
پ.ن..شهادت موجی افتخار است
شهادت آرزویی زیباست
عاشقانه ی برای خداست💔
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
خوش اومـבین بـہ کلبـــ گانـבویـے ها
@ilove_gando_roman
#پارت _اینده
محمد: میگی یا با این لحیم بسوزونمت؟😡
+ ولممم کنننننن😭😭😭
محمد: مونا لحیم اماده شد؟
مونا: بله بفرمایید
محمد: بدش به من
وقتی لحیمو نزدیک من اورد دیگ سر سر شده بودم
رسول: ولش میکنی یا نه😡😡😡
پریدم بغل رسول
رسول:برو عقب محمد وگرنه میکشمت
محمد: عا عا این اسلحه برات خطرناکه بزا اول زنتو با لحیم بسوزونم بعد منو بکش ....
رسول: بیا گمشو اینور من مث تو بی غیرت نیستم ....تو واقعا پدری 😡😡😡 اگه پدری چرا داری دخترتو با لحیم میسوزنی
که مونا زغالارو ریخت روم
+اییییی😭😭😭😭😭😭😭😭😭
رسول" برو گمشووووووووو
+ اه😓😭😭😭
که لحیمو کرد جای زخمم تاریکی مطلق
#رسول
+ فاطمه قربون اون چشات بشم چشاتو باز کن من بدون تو نمیتونم زندگی کنمممممم😭😭😭😭
عه داشتی میخوندی بیا اینجا از اول بخونننننن
@ilove_gando_roman
#بخشیازوصیتنامه💔
رسولجانممنونکهمنروباورداشتی
ممنونکهخواهرتروبهسپردی
رسولسعیداقامحمدداوودشماهاهاروعینبرادرهامدوستداشتم...ممنونکهکنارمبودید💔
ازتونیهخواهشدارممیشهپیکرمنروتویامامزادهیحرمشاهعبدالعظیم دفنکنید؟💔
رسولبهعارفابگومراقبپسرمونباشهاونروبهدرستیتربیتکنه💔
ـ؋ـرشےـב 💔
#پارت واقعی
خلیل :خب خب ...آقا فرشید گل میگم خیلی انگار درد داری هان میخوای راحتت کنیم ؟
فرشید:...........
خلیل:نه مثل این که میخوای راحتت کنیم باشه ...اهای بیاید یکیتون چاقو رو تیز کنه ...
پ.ن..شهادت موجی افتخار است
شهادت آرزویی زیباست
عاشقانه ی برای خداست💔
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
خوش اومـבین بـہ کلبـــ گانـבویـے ها
@ilove_gando_roman
#پارت _اینده
محمد: میگی یا با این لحیم بسوزونمت؟😡
+ ولممم کنننننن😭😭😭
محمد: مونا لحیم اماده شد؟
مونا: بله بفرمایید
محمد: بدش به من
وقتی لحیمو نزدیک من اورد دیگ سر سر شده بودم
رسول: ولش میکنی یا نه😡😡😡
پریدم بغل رسول
رسول:برو عقب محمد وگرنه میکشمت
محمد: عا عا این اسلحه برات خطرناکه بزا اول زنتو با لحیم بسوزونم بعد منو بکش ....
رسول: بیا گمشو اینور من مث تو بی غیرت نیستم ....تو واقعا پدری 😡😡😡 اگه پدری چرا داری دخترتو با لحیم میسوزنی
که مونا زغالارو ریخت روم
+اییییی😭😭😭😭😭😭😭😭😭
رسول" برو گمشووووووووو
+ اه😓😭😭😭
که لحیمو کرد جای زخمم تاریکی مطلق
#رسول
+ فاطمه قربون اون چشات بشم چشاتو باز کن من بدون تو نمیتونم زندگی کنمممممم😭😭😭😭
عه داشتی میخوندی بیا اینجا از اول بخونننننن
@ilove_gando_roman
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
#بخشیازوصیتنامه💔
رسولجانممنونکهمنروباورداشتی
ممنونکهخواهرتروبهسپردی
رسولسعیداقامحمدداوودشماهاهاروعینبرادرهامدوستداشتم...ممنونکهکنارمبودید💔
ازتونیهخواهشدارممیشهپیکرمنروتویامامزادهیحرمشاهعبدالعظیم دفنکنید؟💔
رسولبهعارفابگومراقبپسرمونباشهاونروبهدرستیتربیتکنه💔
ـ؋ـرشےـב 💔
#پارت واقعی
خلیل :خب خب ...آقا فرشید گل میگم خیلی انگار درد داری هان میخوای راحتت کنیم ؟
فرشید:...........
خلیل:نه مثل این که میخوای راحتت کنیم باشه ...اهای بیاید یکیتون چاقو رو تیز کنه ...
پ.ن..شهادت موجی افتخار است
شهادت آرزویی زیباست
عاشقانه ی برای خداست💔
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
#بخشیازوصیتنامه💔
رسولجانممنونکهمنروباورداشتی
ممنونکهخواهرتروبهسپردی
رسولسعیداقامحمدداوودشماهاهاروعینبرادرهامدوستداشتم...ممنونکهکنارمبودید💔
ازتونیهخواهشدارممیشهپیکرمنروتویامامزادهیحرمشاهعبدالعظیم دفنکنید؟💔
رسولبهعارفابگومراقبپسرمونباشهاونروبهدرستیتربیتکنه💔
ـ؋ـرشےـב 💔
#پارت واقعی
خلیل :خب خب ...آقا فرشید گل میگم خیلی انگار درد داری هان میخوای راحتت کنیم ؟
فرشید:...........
خلیل:نه مثل این که میخوای راحتت کنیم باشه ...اهای بیاید یکیتون چاقو رو تیز کنه ...
پ.ن..شهادت موجی افتخار است
شهادت آرزویی زیباست
عاشقانه ی برای خداست💔
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
#بخشیازوصیتنامه💔
رسولجانممنونکهمنروباورداشتی
ممنونکهخواهرتروبهسپردی
رسولسعیداقامحمدداوودشماهاهاروعینبرادرهامدوستداشتم...ممنونکهکنارمبودید💔
ازتونیهخواهشدارممیشهپیکرمنروتویامامزادهیحرمشاهعبدالعظیم دفنکنید؟💔
رسولبهعارفابگومراقبپسرمونباشهاونروبهدرستیتربیتکنه💔
ـ؋ـرشےـב 💔
#پارت واقعی
خلیل :خب خب ...آقا فرشید گل میگم خیلی انگار درد داری هان میخوای راحتت کنیم ؟
فرشید:...........
خلیل:نه مثل این که میخوای راحتت کنیم باشه ...اهای بیاید یکیتون چاقو رو تیز کنه ...
پ.ن..شهادت موجی افتخار است
شهادت آرزویی زیباست
عاشقانه ی برای خداست💔
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
#بخشیازوصیتنامه💔
رسولجانممنونکهمنروباورداشتی
ممنونکهخواهرتروبهسپردی
رسولسعیداقامحمدداوودشماهاهاروعینبرادرهامدوستداشتم...ممنونکهکنارمبودید💔
ازتونیهخواهشدارممیشهپیکرمنروتویامامزادهیحرمشاهعبدالعظیم دفنکنید؟💔
رسولبهعارفابگومراقبپسرمونباشهاونروبهدرستیتربیتکنه💔
ـ؋ـرشےـב 💔
#پارت واقعی
خلیل :خب خب ...آقا فرشید گل میگم خیلی انگار درد داری هان میخوای راحتت کنیم ؟
فرشید:...........
خلیل:نه مثل این که میخوای راحتت کنیم باشه ...اهای بیاید یکیتون چاقو رو تیز کنه ...
پ.ن..شهادت موجی افتخار است
شهادت آرزویی زیباست
عاشقانه ی برای خداست💔
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
#بخشیازوصیتنامه💔
رسولجانممنونکهمنروباورداشتی
ممنونکهخواهرتروبهسپردی
رسولسعیداقامحمدداوودشماهاهاروعینبرادرهامدوستداشتم...ممنونکهکنارمبودید💔
ازتونیهخواهشدارممیشهپیکرمنروتویامامزادهیحرمشاهعبدالعظیم دفنکنید؟💔
رسولبهعارفابگومراقبپسرمونباشهاونروبهدرستیتربیتکنه💔
ـ؋ـرشےـב 💔
#پارت واقعی
خلیل :خب خب ...آقا فرشید گل میگم خیلی انگار درد داری هان میخوای راحتت کنیم ؟
فرشید:...........
خلیل:نه مثل این که میخوای راحتت کنیم باشه ...اهای بیاید یکیتون چاقو رو تیز کنه ...
پ.ن..شهادت موجی افتخار است
شهادت آرزویی زیباست
عاشقانه ی برای خداست💔
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
#بخشیازوصیتنامه💔
رسولجانممنونکهمنروباورداشتی
ممنونکهخواهرتروبهسپردی
رسولسعیداقامحمدداوودشماهاهاروعینبرادرهامدوستداشتم...ممنونکهکنارمبودید💔
ازتونیهخواهشدارممیشهپیکرمنروتویامامزادهیحرمشاهعبدالعظیم دفنکنید؟💔
رسولبهعارفابگومراقبپسرمونباشهاونروبهدرستیتربیتکنه💔
ـ؋ـرشےـב 💔
#پارت واقعی
خلیل :خب خب ...آقا فرشید گل میگم خیلی انگار درد داری هان میخوای راحتت کنیم ؟
فرشید:...........
خلیل:نه مثل این که میخوای راحتت کنیم باشه ...اهای بیاید یکیتون چاقو رو تیز کنه ...
پ.ن..شهادت موجی افتخار است
شهادت آرزویی زیباست
عاشقانه ی برای خداست💔
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
#بخشیازوصیتنامه💔
رسولجانممنونکهمنروباورداشتی
ممنونکهخواهرتروبهسپردی
رسولسعیداقامحمدداوودشماهاهاروعینبرادرهامدوستداشتم...ممنونکهکنارمبودید💔
ازتونیهخواهشدارممیشهپیکرمنروتویامامزادهیحرمشاهعبدالعظیم دفنکنید؟💔
رسولبهعارفابگومراقبپسرمونباشهاونروبهدرستیتربیتکنه💔
ـ؋ـرشےـב 💔
#پارت واقعی
خلیل :خب خب ...آقا فرشید گل میگم خیلی انگار درد داری هان میخوای راحتت کنیم ؟
فرشید:...........
خلیل:نه مثل این که میخوای راحتت کنیم باشه ...اهای بیاید یکیتون چاقو رو تیز کنه ...
پ.ن..شهادت موجی افتخار است
شهادت آرزویی زیباست
عاشقانه ی برای خداست💔
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5