eitaa logo
مدرسه موفقیت📚🧠
79.8هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
893 ویدیو
21 فایل
محمدصادق حیدری هستم #نویسنده کتاب #کالبدشکافی_اراده کاملاً #علمی بهت یاد میدم: سبک زندگیت رو اصلاح کنی موفق‌تر از قبل بشی به بهترین نسخه خودت تبدیل بشی🥇 دوره‌هایی که رایگان شدن(نذر فرهنگی): eitaa.com/cdana_ir/3258 🧑‍💻ارتباط با ادمین: @cdana_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو - معنی حرکات کف دست تو #زبان_بدن 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️ با گندِ اخلاق های اخلاق مدار بجنگید!! 🔺 دیدید بعضیا چقدر تو ذوقن؟ کلا وقتی نیستن باید بهشون بگی: "عجقم! مرسی که نیستی؛ دنیا بدون تو چقدر قشنگ تره! تو فقط نباش!" 🔻 اینا از اون دسته آدمای اخلاق مدارِ گندِاخلاق ان. 🔸 بذار بازشون کنم برات. از اون مدلایی ان که وقتی یه پس اندازی جمع و جور میکنی میخوای بعد از مدتی تلاش و خستگی روحی بری تن و بدنی به سفر بزنی و خاک و خولی برگردی خونه ات بعدِ یکی دو روز؛ اون وخته که اینا سر و کله شون پیدا میشه و مثل مگس شرو میکنن ویز ویز می کنن. 🔹 میدونی چی میگن؟ بهت میگن واقعا میخوای این همه هزینه کنی بری مسافرت؟ میدونی میتونستی با این پول چن تا کتاب خوب بخری؟ میدونی می تونی چن تا دوره آموزشی خوب شرکت کنی؟ میدونی می تونی چن تا کار خوب انجام بدی؟ می دونی می تونی ... فقط باید بهشون بسیار محترمانه بگید: "لطفا خفه شو". تعارفی نگیدا! واقعا بگید خفه شه. یه جوری خفه شه که شرش از سر درختا کم بشه. بندگان خدا این همه زور میزنن اکسیژن تولید کنن که آخرش یکی مثل این بیاد حرومش کنه؟!!! ▪️ اونا رو ول کن. منو دریاب. مثل پراید (تو جاده ی کفی) با قدرت و سرعت فراوان مطالعه کن، و خودت رو ارتقاء بده و به موقع خودش هم مثل همون پراید خوشکله، از زندگیت نهااااایت لذت رو ببر. ♦️نهایت لذت که میگم فقط مال مسافرت رفتن نیستا! اصلا بعضی وقتا مثل دیوونه ها زندگی کن! چطور؟ برو یکی از بهترین رستورانای شهرتون. بهترین غذا رو بخر، آخرشم یه انعام درست و حسابی به گارسون بده. (با تیپ پلوخوریت بری ها!) بعضی وقتا مثل پولدارا زندگی کن. کلی کیف میده بهت. 🔷 نبینم یه موقع تو طول روز یادت بره یه نفس عمیق بکشی طوری که شش هات تا مرز انفجار پیش بره! بعد از این که این همه اکسیژن رو کشیدی تو خودت، با قدرت بدش بیرون. حالا که این کارا رو کردی داد بزن: خدا رو شکر که میتونم نفس بکشم! 🔶 یادت نره یه موقعایی تو چشمای کسایی که همه ی کس تو هستن (مثل مادر و پدرت، همسرت، بچه ات) نگاه کنی؛ بعد با کله بری تو دیوار. انصافا آدمی که تو زندگیش حداقل هفته ای یه بار با کله نرفته باشه تو دیوار مطمئن باشه معنی زندگی رو نفهمیده. انصافا نعمتای به این بزرگی، به این سادگی در اختیار ما باشن و ما از شدت ذوق با کله نریم تو دیوار؟!! خدا وکیلی اسم خودمون رو میذارم آدم؟!! 🔴 یه موقع رفتی تو دل طبیعت قشنگ یه درخت خوشکل دیدی که مثل خودت،مثل کوه وایستاده و سر به آسمون کشیده، اون گوشی مزخرف رو در نیاری ازش عکس بگیری بذاری تو اینستاگرامتا! خودت چشم داری بشین یه دل سیر نگاش کن. این عکسا هیچی نمیشه برات. خودتو دریاب! گورِ ایسنتاگرام و همه ی شبکه های اجتماعی. خودت عشقی اینا کشک هم نیستن. 🔵 خلاصه این که هم مثل بولدوزر تلاش کن برای پیشرفت و هم مثل یه آدم سرخوش از لحظه لحظه ت لذت ببر. برای لذت بردنات برنامه داشته باش... 👈 از این بهتر نمی تونم براتون موفقیت رو ترجمه کنم... https://goo.gl/ocR4iR 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
#طرح - اگه تو نه پس کی؟! اگه الان نه پس کِی؟! همین... 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️ آیا شما تو زندگی تون برهان قاطعی دارید؟! شیخ هر شب علیه پیروان یه تفکر خاص سخنرانی های تند و کوبنده و آتشینی ایراد میکرد. این در حالی بود که تعدادی از پیروان اون تفکر هم پای منبر شیخ بودن. این جریان مدتی به همین منوال ادامه داشت تا این که یه شب یه اتفاق عجیب افتاد! شیخ منبر رفت و بر خلاف هر شب گفت: دیشب با یه برهان قاطع بر من ثابت شد که پیروان فلان تفکر (که هر شب به باد اقسام انتقادات و تکفیرها میگرفتشون) بر حق هستن و از امشب دیگه پیروان این فکر رو تکفیر نمی کنم بلکه تأیید هم می کنم!! (فلش بک به زمانی که بر شیخ برهان قاطع اقامه شد): شیخ بعد از سخنرانی تند و آتشینش علیه اون تفکر، داشت با آرامش تو دل شب به سمت منزل حرکت میکرد. از دل سیاهی شب مرد قوی هیکلی با یه شمشیر شیخ رو کنج دیواری کشید و شمشیر به گلوی شیخ گذاشت و خیلی قاطع و جدی بهش گفت: از امشب مذهب و تفکر ما هم بر حقه ... یاد اینایی بیفتیم که وقتی ایران سر میز مذاکره باهاشون میشینه چنان بادی به غبغب میندازن و دم از حمایت بی چون و چرا از ایران میزنن که آدم احساس غرور ملیش گل میکنه! اما یکی دو روز بعد ورق برمیگرده و همون هایی که دم از حمایت از ایران میزدن میشن جزء تحریم کننده های ایران... شک نکنید "برهان قاطع" آمریکا به تنشون خورده!! همه ی ما شیفته ی رسیدن به موفقیت هستیم؛ اما فراموش نکنید دنیا سرشاره از "برهان قاطع" که چشم باز میکنیم و میبینیم 180 درجه برگشتیم و داریم خرامان خرامان دور میشیم از هدف و نزدیک میشیم به ناکجاخراب! هنر یه آدم موفق اینه که برهان های قاطع این دنیای بزرگ رو بشناسه و مراقبشون باشه! خدا همه مونو از شر براهین قاطع برهاند! 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️ چطور تو اولین برخورد اعتماد دیگران رو جلب کنیم؟؟ 👈طبق تحقیقات ده ساله دانشگاه هاروارد مردم تو اولین برخورد با دو فاکتور دست به قضاوت ما میزنن: 1️⃣ آیا این فرد قابل اعتماد است؟ 2️⃣ آیا این فرد توانمند هست؟ 🎯 دو فاکتور اعتماد و توانمندی برای دیگران خیلی مهمه و ما رو بر اساس اون دو تا قضاوت میکنن. پس اگه این دو فاکتور رو بهشون نشون بدیم، یعنی یه رابطه ی قوی رو ساختیم. ❌اصلاح یه پارادایم ذهنی!❌ ❎متأسفانه اغلب مردم فکر میکنن اونی که مهم تره اینه که تو اولین برخورد بتونن توانمندی خودشون رو به طرف مقابل ثابت کنن! پس تو برخورد اول شروع میکنن به اظهار فضل و به رخ کشیدن توانایی هاشون! 💯اما تحقیقات بالا نشون میده که اونی که حرف اول رو میزنه اعتماده نه توانمندی و اگه می خواید توانایی های شما از قبیل مدرک تحصیلی، روابط عمومی بالا، اطلاعات قوی و تخصصی، سخنوری و... به نظر طرف مقابلتون بیاد، باید بتونید اول اعتمادش رو به خودتون جلب کنید. ⬅️ بدون اعتماد، توانایی ها و قابلیت های ما یه تهدید بالقوه محسوب میشه نه یه مزیت و شما باید این تهدید رو به فرصت تبدیل کنید! ❓چطور تو برخورد اول اعتماد سازی کنیم؟ 1️⃣ به طرف مقابلتون اجازه ی حرف زدن بدید: اجازه بدید طرف مقابلتون رشته ی کلام رو دستش بگیره. انقدر خوب گوش بدید که طرف مقابل احساس ارزشمند بودن بکنه. خلاصه طرف رو ذوق زده کنید. وقتی که دارید خوب گوش میدید، سعی کنید با سوالات خوب هم بحث رو تقویت و روشن کنید و هم توجه کاملتون به طرف مقابل رو نشون بدید. 2️⃣ زبان بدن مثبت: از حرکات سلطه جویانه پرهیز کنید و از حرکاتی استفاده کنید که صداقت و تواضع شما رو نشون میده. مثلا وقتی حرف میزنید زیاد کف دستاتون رو نشون بدید. سعی کنید از گاردهایی مثل پا روی پا انداختن، دست به سینه شدن، پنهان کردن دست یا حالت هایی که بی قراری و خستگی شما رو از ادامه ی صحبت ها نشون میده پرهیز کنید. حتما از تماس چشمی خوب، تن صدای محبت آمیز، لبخند و سایر موارد استفاده کنید. 3️⃣ مراقب موبایلتون باشید: امکان نداره بتونید اعتماد کسی رو جلب کنید در حالی که مدام وسط صحبتاش به صفحه گوشیتون نگاه میندازید. پرت کردن حواستون به هر چیزی غیر از مخاطبتون به شدت آثار بد و منفی به همراه داره. پس مراقب باشید. 4️⃣ یه گپ کوتاه بزنید: شاید احساس کنید تو یه جلسه ی رسمی و خشک باید مبادی آداب خاصی باشیم. اما من بهتون شدیدا توصیه میکنم قبل از شروع صحبت ها، حتما یه حس مشترک (نورون های آینه ای که یادتونه!؟) پیدا کنید و راجع بهش صحبت کنید. این کار فوق العاده تو جذب طرف مقابلتون مهمه. بهش اجازه بدید راجع به علایق و سلایق خودش براتون توضیح بده و شما هم براش ذوق کنید و تأیید و تحسینش کنید. 5️⃣ شنونده ی خوبی باشید: تو اولین نکته به این مسأله اشاره کردم. بازم تأکید میکنم. یاد بگیرید شنونده ی خوبی باشید. اجازه بدید طرف خودش رو کاملا خالی کنه. مدام وسط حرفش نپرید. توجه کاملتون به اون آدم باشه. وقتی باهاش حرف میزنید تما صورت و تن و بدنتون به سمت اون شخص باشه. سعی نکنید برای جملات بعدیتون نقشه بکشید. فقط شنونده و تأیید کننده باشید. وقتی مدام برای جملات بعدی تون فکر میکنید و نقشه میکشید، طرف مقابل نسبت به شما حس خوبی پیدا نمیکنه. روابطتون رو با دیگران خوب شروع کنید و خوب ادامه بدید. خدا نکنه هیچ وقت کاری کنید که کسی اعتمادش نسبت به شما سلب بشه! 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️اول خودت رو فتح کن بعد اورست رو!! ❓سر ادموند هیلاری رو میشناسید؟ ✳️ اولین کسیه که تو بلندترین نقطه ی زمین نفس کشید! اولین فاتح اورست... ⁉️ فک میکنید بار اولی که دست به یقه ی این کوه عظیم شد، پشت کوه رو به خاک مالید؟؟! ⚫️ اصلا این طور نبود. شکست خورد... نتونست... باخت! ولی وقتی دست به زانو بود؛ با گوشه ی چشم، با تمام شکوه و عظمت و صلابت یه انسان که کوه هم جلوش تواضع میکنه، داشت نفس نفس میزد از نبردی که با اورست داشت و به شکستش منجر شد و بلند به اورست گفت: ☑️ تو کوهی! نمی تونی رشد کنی... اما من می تونم. میرم رشد می کنم دوباره میام سراغت و بهت قول میدم دفعه ی بعد اونی که داره نفسای شکستش رو میشمره من نیستم ... و برگشت... 🔸سال 1953 پشت اورست رو به خاک مالید و رو بالاترین نقطه ی اورست عمیق ترین نفس زندگیش رو کشید و یه لبخند رضایت کنج لبش طلوع کرد... 🔵 این بنده ی خدا به این اعتقاد رسیده بود که: 1️⃣ شجاعت داد و بیداد نیست! بعضی وقتا یه صدای نرم و آروم تو کنج ذهنته که میزنه رو شونه های دلت و میگه: «غصه نخورد، فردا دوباره برمگردیم و تلاشمونو بیشتر میکنیم»! 2️⃣ قبل از این که بخواد اورست رو فتح کنه، باید خودش رو فتح کنه. رفت، خودش رو فتح کرد، برگشت؛ اورست براش یه تپه بیشتر نبود...! 🔶 اگه هنوز نتونستی با ترس ها و تنبلی ها و بی برنامگی ها و بی هدفی ها و بهونه ها و ... که دارن از درون تو رو میخورن بجنگی و با همه ی سختی هاش (که منم مثل تو قبول دارم این سختی ها رو) خودت رو فتح کنی .... بد به حالت... بد ... 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️ از ظاهر خودت راضی هستی یا نه؟! یکی از نکات مهم برای رسیدن به اهداف و آرمان هامون داشتن عزت نفسه... یکی از جنبه های عزت نفس راضی بودن از چیزیه که هستیم و اگه راضی نیستیم باید برای جلب رضایت خودمون یه قدم جدی برداریم... این مسأله تو خانم ها از اهمیت بیشتری برخورداره، چون هم بخشی از نگاه دیگران و هم حس مقایسه گر خودشون، اون ها رو با ملاک ظاهر میسنجه و اگه ظاهرشون رو دوست نداشته باشن ممکنه براشون گرون تموم بشه!! قلم و کاغذ که دم دستتون هست ان شاء الله؟! این سوالات رو از خودتون بپرسید و به هر کدوم از 1 تا 5 نمره بدید: (قسمت دوم سوالات صرفا برای روشن تر شدن سواله، به قسمت اول نمره بدید) 1️⃣ دوست دارید از شما عکس بگیرن؟ (یا از این کار فرار میکنید؟) 2️⃣ از بیان سن تون اباء دارید؟ (یا راحت اون رو بیان میکنید؟) 3️⃣ اگه موی سفیدی توی سرتون باشه، سعی میکنید پنهانش کنید؟ 4️⃣ دوست دارید در کانون توجه دیگران قرار بگیرید؟(یا از این مسأله فراری هستید؟) 5️⃣ وقتی میخواید از خونه برید بیرون زیادی سعی میکنید به خودتون برسید؟ (یا به حد معمول و مقبول عرف بسنده میکنید؟) 6️⃣ وزن تون رو مدام مورد بررسی قرار میدید؟ 7️⃣ منظم ورزش میکنید؟ 8️⃣ تو جایی مثل استخر یا محل عمومی برای تعویض لباس به راحتی لباستون رو در میارید (یا حس خوبی ندارید؟)(منظور از نظر نمایش اندام) 9️⃣ قسمتی از بدنتون هست که از دیده شدن اون توسط دیگران احساس شرم کنید؟ 🔟 جایی از بدنتون هست که دوست داشتید تغییر میکرد و شکل دیگه ای بود؟ ⛔️ کسی قرار نیست این آزمون شما رو ببینه، پس لطفا خودتون رو فریب ندید و نمره ی واقعی بدید. ⬅️ اگه نمره ی شما از 10 تا 20 باشه، یعنی از وضعیت بدنی خودتون راضی نیستید و این میتونه بخشی از عزت نفس شما رو مخدوش کنه.. ⬅️ اگه بین 21 تا 35 هستید، میزان رضایت شما از خودتون در حد متوسطه و احتمالا نیاز به ارتقاء وضعیت جسمانی تون به حد مطلوب دارید.. ⬅️ اگه 36 تا 50 هستید، هر چی به سمت بالاتر نزدیک باشید وضعیت بدنی مطلوبی دارید و از بدنتون راضی هستید.. 🔴در آینده ی آزمون رو هم براتون قرار میدم که به صورت جزئی تر و دقیق تر وضعیت بدنی تون رو بررسی کنید.. شاید باورش برای بعضی از شما سخت باشه اما نارضایتی از وضعیت ظاهری، برای بعضی افراد یکی از بزرگترین موانع موفقیته... پس جدی بگیریدش 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️ خوراک تنبلی با چاشنی توجیه!! 👈 عاشق هنر بود! وقتی موسیقی گوش میداد از خود بیخود میشد! نقاشی رو عاشقانه دوست داشت! 🔺الکل خط قرمزش بود! از دود سیگار بیزار بود! خدا نکنه جلوش به حیوانی آزاری میرسید؛ بدجوری دلش میشکست... اصلا برای اولین بار تو تاریخ اروپا قوانین حمایت از حیوانات رو وضع کرد ... 🔺حامی محیط زیست بود! برای خانواده و زنان احترام قائل بود! و.... بیش از 20 میلیون نفر رو کشت!!! ▪️هیلتر رو میگم! این ویژگی های مثبت، این بی رحمی فاجعه بار؛ در کنار هم تضاد وحشتناک و گیج کننده ای رو برای ذهن ما میسازه! فقط هیتلر نیست که اینطوره، انقدر قاتل و قاچاقچی و دزد داریم که اگه یه خار تو انگشت ظریف بچه اش بره، تا مرز فراغت روح از تن پیش میره که نگو و نپرس!! اما همین آدم جای دیگه شمشیر تو قلب هزاران خانواده فرو میکنه و ککش هم نمیگزه! آلبرت بندورا (استاد روانشناس دانشگاه استنفورد) روی این مدل آدم ها تحقیقاتی انجام داد و حاصل نتایجش پیرامون این رفتار پارادوکسیکال رو در 6 مکانیزم شناختی - روانی بیان کرد: (من با بیان خودم بیان اونو بیان میکنم برای شما :) ) 1️⃣ ماسمالیزاسیون اخلاقی: بعضیا یه جوری هدف شون رو متعالی نشون میدن، که برای رسیدن به هدفشون هر وسیله ای توجیه پذیر به نظر بیاد. مثلا میگن ما میخوایم زمین رو از انسان های بد و ناپاک، پاک کنیم؛ پس چاره ای جز کشتار وسیع نمیمونه... ما که راضی نیستیم خون از دماغ یه پشه هم بیاد، ولی هدف مقدسه، پس وسیله قابل توجیهه! 2️⃣ ماسمالیزاسیون لغوی: بعضیام میان افعال زشت و ناپسندشون رو با لغت های خوشکل و متفاوت تزئین میکنن! مثلا طرف به همسرش خیانت میکنه، اسمش رو میذاره «یه شیطنت کوچیک»... «شیطون گولم زد». یا خود هیتلر با توجیه پاکسازی اروپا دست به کشتار یهودیا میزد! 3️⃣ ماسمالیزاسیون بد و بدتر: یارو صد هزار تومن میدزده، مچش رو که میگیری میگه: «عاقااا ؛ طرف 3 هزار میلیارد برده و خورده و یه آبم روش! حالا به این چندر غاز ما گیر دادی؟!» 4️⃣ماسمالیزاسیون انتقال: یه خطا ازت سر میزنه، به جای پذیرش مسئولیت کارت، میگردی دنبال کسی که اون رو مقصر جلوه بدی. با این کار احساس میکنی خودت بی گناهی... 5️⃣ ماسمالیزاسیون انسانیت زدایی: وقتی دست به یقه ی قربانی خودمون شدیم، اول یه دلیلی میسازیم که به خودمون ثابت کنیم این قربانی ما، اصلا داخل در جمع انسان ها نیست که بخواد، جانش، مالش، آبروش حرمت داشته باشه. پس اول حیوانش میکنیم، بعد ذبحش میکنیم.. به سیاه پوستای آمریکایی میگن: «کاکاسیا»... میگن تا اونا رو از دایره ی انسان بودن خارج کنن و بعد هر رفتاری که دلشون خواست رو انجام بدن. یا اینکه زن رو شهروند درجه دو و کم ارزش می خونن تا به خودشون اجازه ی هر گونه اقدام بعدی رو بدن! 6️⃣ ماسمالیزاسیون مقصرِ قربانی: یه عده هم خیلی نرم و ملو میان نشون میدن که اصلا خودش مقصر بود. من که نمی خواستم کاریش کنم. خودش یه کاری کرد که منم یه کاری کنم! مثلا کارگر، از کارفرما دزدی میکنه! بعد میگن چرا دزدی کردی؟ میگه تقصیر خودش بود! با ما خیلی بد رفتار میکرد. آدم بددهنی بود! 🔹حالا.... ❓اینایی که گفتم به کجای تن و بدن ما میخوره؟ 1️⃣ آیا؛ وقتی برای رسیدن به اهدافت تلاش نمیکنی؛ برای کارهای غلط و اتلاف وقت هات (که هدف جدید تو میشن) وسیله ها رو توجیه میکنی؟! 2️⃣ اسم های قشنگ قشنگ برای تنبلی و سستی هات میسازی؟ 3️⃣ خود رو با تنبل تر از خودت مقایسه میکنی که بگی من از اون که خیلی بهترم؟ 4️⃣ وقتی به هدفت نمیرسی، عالم و آدم رو مقصر می دونی؟ کشور و شهر و محدودیت ها و پدر و مادر و خانواده و قد و وزن و ... ؟! 5️⃣ دیگرانی که تونستن به هدف تو برسن رو با عناوینی مثل: شانس آورده، پول باباش بوده، پارتی داشته و... تخریب میکنی که خودت رو قانع کنی؟ یا هدفت رو بعد از نرسیدن بی ارزش جلوه میدی؟ 6️⃣ بد بودن، غیر قابل رسیدن بودن، به درد نخور بودن، بی ارزش بودن، اشتباه بودن و... رو به هدفت نسبت میدی؟ چون تو نتونستی بهش برسی؟! با خودت صادق باش ... لطفا! 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️ اون شلوار قرمز لعنتی رو از پات در بیار! هنوز جنگ جهانی اول (سال 1912) شروع نشده بود... وزیر جنگ فرانسه، داشت از جبهه ی بالکان برمیگشت... فکرش مشغول بود... داشت به این فکر میکرد که برد اسلحه ها زیاد شده و لازمه تو زمینه ی استتار کمی جدی تر باشن که از دید دشمن مخفی بمونن! دیده شدن هر سرباز توی جنگ مساویه با کشته شدنش وقتی داشت تو صندوقچه ی دانسته های ذهنش دنبال راه حل میگشت، چشمش افتاد به یه سرباز فرانسوی با لباس آبی پر رنگ و شلوار قرمز!! با خودش گفت این آدم از چند کیلومتری کاملا به چشم میاد! آخه این چه لباسیه؟! یاد لباس کم رنگ سربازای بلغار افتاد. بعد از برگشت به کشور، پیشنهاد داد از این به بعد رنگ لباس سربازای فرانسوی به خاکستری - سبز تغییر کنه... 🔴 یه فاجعه ی ملّی!!! سربازای فرانسوی زیر بار این تغییر رنگ نمیرفتن! میگفتن غرور ملی ما خدشه دار میشه. سرمون بره شلوار از پامون در نمیاریم! روزنامه «اکو دو پاری» نوشت: «به فراموشی سپردن تمام آنچه رنگی است، تمام آنچه به سربازان سیمای درخشان می بخشد؛ هم خلاف سلیقه ی فرانسوی است و هم خلاف عملکرد نظامی»!! حتی وزیر جنگ قبلی فرانسه دست به میکروفون شد و گفت: «حذف شلوار قرمز؟ هرگز! شلوار قرمز یعنی فرانسه»! بعدتر که سربازای فرانسوی در مقابل بارش تیرهای بی رحم آلمان ها مثل برگ های یه درخت کهنسال تو دل پاییز میریختن هیچ کدومشون به این فکر نمی کرد که شلوار قرمز (حیثیت فرانسه) چطور اون ها رو به کشتن داد! ⚫️ مسیمی وزیر جنگ فرانسه یه روزی از لاک تعصبش سر بیرون آورد و گفت: «آن چسبیدن کورکورانه و ابلهانه به چشم گیرترین رنگ، عواقبی سخت در پی داشت»!!! 👈 لازمه بگم یا خودتون فهمیدید که باید بگردید و شلوارهای قرمز از پای باورهاتون بکنید و اجازه بدید کمی حیثیت تون مخدوش بشه! موفقیت گاهی یعنی خط خطی کردن همین حیثیت های خودساخته.. 💪 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 https://goo.gl/x4Td5i 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
#طرح - انسان های #بی_هدف مجبورند تمام عمر برای انسان های #هدفمند کار کنند. 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو - چطور میتونیم بدون انجام هیچ کاری 10% پولدارتر بشیم؟ این ویدئو شدیدا #توصیه میشه! 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو - آیا از معانی و پیام های دست دادن در #زبان_بدن خبر دارید؟ 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو - شما #خوش_بین هستید یا #بدبین؟ 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو - لطفا بچه هاتون رو باهوش بار نیارید! 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️ کاشف یا خالق؟ مسأله این است... ✖️ همه مون منتظریم که کار مورد علاقه مون رو پیدا کنیم و بعد شروع کنیم به انجامش و همه چی بشه همونی که باید... ✖️یه گوشه نشستیم به سبک "لوک خوش شانس" یه پر کاه گذاشتیم کنج لبِ حوصله مون و منتظریم یه سوارِ سفید از راه برسه و همونی باشه که باید... ✖️تو دنیای "هری پاتر"ی خودمون غرقیم و منتظریم یه نفر با یه چوب جادویی بیاد و با یه چرخش نرم به مچ دستاش، زندگی مون رو همونی کنه که باید... 🔸اگه الان علاقه و استعداد خودت رو شناختی که فبها وگرنه قاطی یکی از دو دسته ی زیری! ☑️ دو تا نظریه تو زمینه ی علاقه مطرحه: 1️⃣ نظریه ثابت: طبق این نظریه علایق ما از بدو تولد وجود داشتن و ما باید در طی دوران زندگی اون ها رو کشف کنیم... 2️⃣ نظریه رشد: طبق این نظریه علایق ما به مرور و در طی زمان به وجود میان و پرورش پیدا میکنن... ✔️ این جمله درسته که: «اگه طبق علاقه ت زندگی کنی، در طول زندگیت هیچ وقت کار نمیکنی!»... با این مسأله گیر و گوری ندارم.. اما این که بگی بگرد علاقه ت رو پیدا کن نقطه ی اختلاف من و یه عده غیر از منِ.. 🔹طبیعتا ممکنه یه عده از ما علاقه ش رو پیدا کرده باشه و در مسیرش تلاش کنه و موفق بشه... اما برای اونایی که این طور نیستن میگم که: ⬅️دنبال کشف علاقه ت نباش... دنبال ایجاد و خلق اون باش. ⛔️و اما درد... ◀️اگه قائل به نظریه ی ثابت باشید، وقتی با یه موضوع جدید برخورد میکنید که خلاف علایق شماست، معمولا از کنارش رد میشید و بهش بها نمیدید! دلیلش هم عدم علاقه ی شما به اون موضوعِ ◀️اما طرفداران نظریه ی رشد، در مواجهه با موضوع جدید، یه جرقه کنج ذهنشون میخوره که نکنه این یه در جدید به دنیای من باشه! ⛔️درد بعدی اینه که کسایی که دنبال کشف علاقه هستن، کاری رو انجام میدن که بهش علاقه دارن و یه سری از نیازهاشون رو برآورده میکنه. ◀️اما خالقان علاقه کاری رو شروع میکنن بدون پیش فرض و تمام تلاششون رو میکنن که با پیشرفت هاشون به قله های بالای اون کار برسن.. خلاصه با خودت... دوس داری کشف کن، دوس داری خلق کن...💪 محمدصادق حیدری 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️ سرعت همیشه هم خوب نیست!! یادش بخیر، یه موقعی می خواستیم چایی بخوریم، اول باید میرفتیم تو بازار شامی به اسم کابینت و یه شیشه که انگار پر از مورچه های ریز سیاهه رو در میاوردیم و درش رو باز میکردیم و اول یه دور با چشمای بسته و سری به سمت بالا عطر چای خالص ایرانی رو تا مظلوم ترین سلول مون تو انگشت کوچیکه میرسوندیم و از سویدای وجود میگفتیم: «به به»! تازه این اول ماجرا بود! بعدش باید سماورای خوشگل و خوش طرح مون رو پر آب میکردیم و پا به پای ثانیه ها میچرخیدیم و صبر میکردیم تا آب جوش بیاد و همین که بخار آب از سوراخای سماور بالا میزد انگار دنیا رو دو دستی بهمون دادن که وااااای آب جوش اومد... هنوز که تموم نشده؛ تازه اون مورچه سیاها رو میریختیم تو قوری و از این آب جوش اومده میریختیم رو سر چای دلچسب ایرانی و کم کم با رنگ دادنش رنگ لبخند کنج لبامون خلق میشد و یه مدتم باز همپای ثانیه ها منتظر دم شدن چای مینشستیم... تازه داستان داره شروع میشه؛ استکانای کمر باریک که معمولا مزیّن به یه جفت قناری عاشق (از این قناری قاجاری ها که فرق آقا و خانمش تو یه مشت سیبیل بود) بود، آماده میشدن که این چای دلچسب و خوش عطر ایرانی رو بریزیم تو دلشون و ببریم تو جمع خوش و خرم خانواده مون و باهم بگیم و بخندیم و چای قند پهلو بزنیم... یه چای درست کردنمون نیم ساعت صبر میخواست... اما الان .... آب رو میریزیم تو سماور برقی و تو یک و نیم دقیقه آن چنان به قل قل می افته که بیا و ببین... بعدشم آب جوش رو میریزیم تو یه لیوان نیم لیتری و یه دونه چای کیسه ای میندازیم تو دل آب جوش و شیرجه ی اول رو نزده تمام رنگش رو پس میده و ... حتی نقل کردن این داستان یه خط بیشتر نیاز نداشت... آخ چه دنیایی داشتیم ... میرفتیم از لوازم تحریری محله مون یه کاغذ کاهی که بوی خود جنگل رو میشد از دل تار و پودش شکار کرد میخریدیم و با کلی قلب و تیر و نقاشی (که تاریخ در مقابل سبک این نقاشی ها همیشه تواضع کرده و قلم انداخته) با کلی غلط غولوط املایی یه نامه مینوشتیم و با یه کوله بار ذوق و شوق میبردیم مینداختیم صندوق سرکوچه مون و هر روز تا زمانی که علف زیر پامون سبز بشه منتظر میموندیم که جناب پستچی تشریف فرما بشه و نامه ی ما رو بریزه تو یه خروار نامه ی دیگه و.... همه ش همین نبود که ... دو سه ماه داشتیم علفای سبز شده زیر پامون رو میچیدیم که بالاخره نامه میرسید به مقصد و همین جریان عریض و طویل مجددا طی میشد که اگه خدایی نکرده نامه تو یکی از مسیر رفت و برگشت به فنا نمیرفت، بالاخره به دستمون برسه و جواب اون همه تیر و قلب رو بگیریم... خلاصه یه دوستت دارم ، عاشقتم ، فدات بشم، یه سیر چند ماهه رو طی میکرد ... الان اگه بین دلیوری پیامکامون با رسیدن جوابش زیر سه دقیقه زمان ببره، از اون لحظه دیگه میشیم دوست معمولی و کات و دیسلاو و... تازه الان دیگه یه تیک و دو تیک و ... حتی لحظه ی دیده شدن هم دستمونه و اگه جواب به سرعت نرسه میشه عامل یه جنگ جهانی ... چقدر سرعت همه چی زیاد شده و چقدر این سرعت زیاد همه چی رو از رنگ و بو انداخته و دیگه هیچی مثل قدیم نیست... اینا رو نوشتم که هم درد و دلی بوده باشه بین من و شما و هم بگم که اگه تمرکز نداریم تو مسیر موفقیتمون، بدونید یکی از دلایلش از کدوم آبشخور به ما میرسه و کمی آروم تر... لطفا! ⏪ زندگی یعنی درک همین لحظات و صبر برای رسیدن به لذت های کوچیک کوچیک ... ❌هر کی زندگی رو طور دیگه ای براتون تعریف کرده، سرتون رو یه کلاه گشاد گذاشته...❌ 📝محمدصادق حیدری 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو - معنی به هم مالیدن کف دست ها تو #زبان_بدن چیه؟! 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
#طرح - میتونی #استاد_تغییر باشی یا #قربانی_تقدیر ... کاملا انتخاب با خودته .. 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
مدیریت زمان به سبک پومودورو! قدیما تو ایتالیا یه مدل سُس گوجه فرنگی درست میکردن به اسم پومودورو... سس پومودورو برای درست شدن به 25 دقیقه وقت نیاز داشت... فرانچسکو چیلیو اومد و از زمان درست شدن این سس برای مدیریت زمان استفاده کرد.. سبک مدیریت زمان پومودورویی این طوره که شما باید کاری رو که میخوای انجام بدی رو 25 دقیقه انجام بدی، بعدش بین 3 تا 5 دقیقه استراحت کنی... بعد از هر 4 پومودورو ، باید 15 تا 30 دقیقه استراحت و تجدید قوا کنی... با این روند میزان خستگی و تلاش تون رو مدیریت میکنید... 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️ به خاکستری ها سلام کنید! میخوام امروز بهتون هنرمندترین آدم زمین رو معرفی کنم...! هنرمندترین توی تعامل با دیگران ... تو ارتباط مؤثر... آدم های پیرامون ما سه دسته ان: 1️⃣ سفیدها 2️⃣ سیاه ها 3️⃣ خاکستری ها ⚪️ سفیدها: سفیدها کسایی هستن که شما بالا بری، پایین بیای، چپ بری، راست بیای؛ هر کاری بکنی شما رو دوست خواهند داشت... این آدما رو به این راحتی نمیشه با خودمون مخالف یا دشمن کنیم... حتی اگه خطایی از ما سر بزنه، یه جوری توجیهش میکنن و بازم ما رو دوست دارن و طرفدارمون میمونن!! ⚫️ سیاه ها: اینا دقیقا نقطه ی مقابل سفیدها هستن... یعنی شما هر کاری، هر کاری یعنی هر کاری بکنی (حتی اگه دقیقا مطابق میل و عقاید اونا باشه) بازم باهات مخالفن و از شما بدشون میاد... برای بهترین کارهاتون هم یه نقص و خطایی درست میکنن و ثابت میکنن شما آدم خوبی نیستی!!! 🔘 خاکستری ها: این بندگان خدا که اکثریت اطرافیان ما رو تشکیل میدن، نه سیاهن نه سفید... کاملا منتظرن ببینن شما چطور عملی از خودت بروز میدی که مطابق باهاش عکس العملی متناسب بروز بدن... البته خاکستری روشن و خاکستری تیره داریم... یعنی بعضیاشون استعداد دوستی با شما رو بیشتر از بعض دیگه دارن و بعضی ها هم ایضا استعداد دشمنی شون بهتره... اما در کل بازم خاکستری ان... 🔶 و اما ما: متأسفانه معمولا ما اکثر سرمایه و انرژی مون رو برای راضی نگه داشتن سفیدها یا سفید کردن سیاه ها میذاریم وسط گود ... اگه چیزی ته وجودمون موند، میریم سراغ خاکستری ها... از امروز این تعامل رو عوض کنید... کمترین سرمایه و انرژی تون رو برای جذب سیاه ها یا سفید موندن سفیدها هزینه کنید... اینا هر کاریشون کنید، نظرشون راجع به شما عوض نمیشه... سرمایه هاتون رو خرج کنید برای اینکه خاکستری ها رو سفید کنید، یا حداقل نذارید سیاه بشن... حتی اگه تونستید کمی روشن ترشون کنید بازم جای شکرش باقیه... 👈 پس از امروز کمی بیشتر تو اطرافیانتون دقت کنید و رنگ شناسی تون رو پیشرفته تر کنید... 💪 خیلی میتونه تو موفقیت شما مؤثرتر باشه! امیدوارم هنرمندترین آدم زمین بشید :) 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️ ما زیگارنیکی ها ...!! 🔶 ما زیگارنیکی ها دیشب دور هم جمع شده بودیم... یه کاسه ی جون دار، پُر از تخمه ی آبلیمویی گذاشته بودیم وسطمون... سکوت بدجوری حاکم بود... همه دست به هفت تیرِ انگشتامون منتظر یه اشاره بودیم... همین که از یه جای نامعلوم به یه طریق نامعلوم سوت آغاز حمله به سمت تخمه های خوش خط و خال به گوش شکممون رسید، به تأسی به چنگیز خان مغول آنچنان حمله ای کردیم که بیا و ببین... وسطای کاسه بودم که احساس کردم زیادی دارم میخورم و این حد از چربی برام خوب نیست... گفتم این دونه، آخرین دونشه و دیگه لب نمیزنم... اون دونه و دونه بعد و دونه بعد و دونه بعد و... خلاصه مثل یه خرس گریزلی بعد از خوردن یه شکار چاق و چلّه بعد از خوردن آخرین دونه ی تخمه یه گوشه افتادم و شاهد بقایای فتح الفتوح خودم و رفقای زیگارنیکیِ خودم بودم‼️ 🔶 ما زیگارنیکی ها وقتی دعوت میشیم سر میز غذا (بخصوص وقتی که سیر هستیم و کشش نداریم برای خوردن) اولش کلی تعارف میزنیم که نه من سیرم و من میل ندارم و من نمیخورم و از این حرفای آشنا! اما همین که میشینیم سر سفره آنچنان هجومی به غذا میبریم که دهن هر جنبنده ای باز بمونه از اینکه «خدا رو شکر که این بنده خدا سیر بود!» 🔶 ما زیگارنیکی ها وقتی قسمت اول از فصل اول سریال مورد علاقه مون رو برای بار سوم میبینیم، فردای اون روز به زور آمبولانس و سرم از سرِ قسمت 25 از فصل سوم همون سریال مورد علاقه مون ما رو با کاردک جمع مون میکنن!!! ⚫️ ما زیگارنیکی ها نمی تونیم یه کار رو نیمه تموم بذاریم!! باید تمومش کنیم... 👈 خانم بلوما زیگارنیک (روانشناس روسی) تو رستوران منتظر رسیدن شام خوشمزه ای بود که سفارش داده بود... خیلی اتفاقی دید که پیشخدمت های اون رستوران جزئیات سفارش غذای مشتری هاشون رو بدون نوشتن روی کاغذ تا قبل از تسویه حساب کاملا یادشون میمونه! اما به محض تسویه حساب، نه سفارش یادشون میمونه و نه حتی خود مشتری! این اتفاق براش عجیب بود و اومد یه آزمایش انجام داد که به یه نتایجی برسه. خانم زیگارنیک یه فیلم جذاب رو برای دو گروه پخش کرد... گروه اول فیلم رو تا آخر دیدن.. اما گروه دوم فیلم رو تا نیمه دیدن! چند روز بعد از هر دو گروه راجع به فیلم سوالاتی شد و دید که گروهی که فیلم رو ناقص دیدن جزئیات بیشتری از فیلم رو یادشون میاد!! 🎯 خانم بلوما به یه اصل رسید که بر اساس اون مغز ما بیشتر درگیر کارهای ناتمام میشه تا کارهای تمام شده... مغز ما انقدر اون کارها رو به یاد ما میاره که بالاخره تمومش کنیم.. ما نیاز به تمام کردن کارهای نیمه تمام داریم... به این مفهوم میگن «اثر زیگارنیک»... ⏪ وقتی یه کاری رو شروع میکنیم و ناتمام رهاش میکنیم، یعنی یه حلقه ی بسته نشده تو ذهنمون باز مونده و مغز ما تمام تلاشش رو میکنه که اون رو به سرانجام برسونه! ⏪ هر چقدر درگیری مغز ما اون واقعه بیشتر باشه و زمان باز موندن اون حلقه طولانی تر باشه، میزان کلنجار ما با خودمون و استرس های بی دلیل و با دلیل مون بالا میره و به تبع اون کارایی ما پایین میاد! ⬅️ یعنی این که من و شما به عنوان یه اسیر توی زندان زیگارنیک مغزمون باید اول کارهای نیمه تمام مون رو تمام کنیم و بعد از اون سعی کنیم دیگه کاری رو نیمه تمام رها نکنیم که کارایی مون رو پایین بیاره... روش انجام این کار به دوصورته: 1️⃣ این که خود ما کارهای نیمه تمام مون رو تمام کنیم 2️⃣ کارهای نیمه تمام مون رو به دیگران واگذار کنیم که اون ها انجامش بدن 💪📝 برای اولین اقدام لطفا یه قلم و کاغذ دستتون بگیرید و 5 مورد از اثرات زیگارنیکی زندگی تون رو توش یادداشت کنید و هر چه سریع تر حساب اون کارها رو برسید و ذهنتون رو آزاد کنید تا کارایی بیشتری داشته باشید.. 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir
✅✍️ با خریدن یه پیراهن میتونی به خاک سیاه بشینی!!! 👈 "دنی دیدرو" فیلسوفِ عصر روشنگری بود... مدتی بود به فقر و فلاکت افتاده بود... کاترین کبیر، ملکه ی روسیه این ماجرا رو شنید و ناراحت شد... برای کمک به دیدرو، کاترین همه ی کتاب های کتابخونه ش رو خرید و بهش گفت کتاب ها رو تو خونه ش نگه داره و به عنوان کتاب دار همون جا مشغول به کار بشه و تا 25 سال بعد، دستمزدش رو پیش پیش پرداخت کرد... 🔴 دیدرو که در گُنج خودش نمی پوستید اولین کاری که کرد، خرید یه لباس فاخر و بسیار گران قیمت بود... ⚫️ این لباس اولِ بدبختی دیدرو شد... وقتی شکوه و جلال خودش رو تو این لباس دید، پیش خودش گفت: من با این لباس فاخر باید خونه ای داشته باشم در خورِ این لباس!! ⚫️ تصاویر و نقاشی های قدیمی روی دیوار خونه ش رو عوض کرد ... بعد از مدتی احساس کرد میز کارش به شأنش نمیخوره؛ میزش رو عوض کرد... اما ناگهان احساس کرد، صندلیش صدای جیر جیر میده، پس با یه مدل فاخر و چرمی عوضش کرد.. ⚫️ خلاصه ظرف مدت کوتاهی این دیدرو دیگه دیدروی قبل نبود و هر روز برای خرید وسائل فاخر و گران بها عطش بیشتری پیدا میکرد... تا رسیدن به ورشکستگی کامل!! 🔶 بعدها نوشته ای ازش یافت شد تحت عنوان «در حسرت لباس خواب قدیمی» که باعث شد به این نوع نگاه و مصرف بگن «اثر دیدرو»... ⬅️ طبق اثر دیدرو ما در هر کسوتی قرار بگیریم، داشته های قبلی مون رو برای جایگاه فعلی مون بی مصرف میدونیم و فکر میکنیم اگه داشته هامون متناسب با وضعیت فعلی مون نشه، در واقع دچار ضعف و نقصیم... ⬅️ دومین نکته ی این نوع از اسارت اینه که یه بخش از داشته های ما یه قسمت از یه مجموعه اس... 🔺دیدرو در مورد خودش میگه: «ردای قدیمی من با اشیای کهنۀ اطراف آن بخشی از یک مجموعه بودند. صندلی حصیری، میز چوبی، قالیچه‌‌ای برگامویی، پایه‌‌ای چوبی که تعدادی کتاب را روی خود جا داده بود و چند تصویر خاکستری بدون قاب، که در کنار پرده منقوشی آویزان بودند. بین این تصاویر سه یا چهار گچ‌‌کاری معلق قرار داشتند که به‌‌همراه ردای قدیمی‌‌ام، نمایی موزون و یکدست از تنگدستی من را به تصویر می‌‌کشیدند» 📛 پس با ورود ردای جدید و فاخر، مجموعه دچار نقص و بی هویتی شد... پس باید مجموعه رو متناسب میکرد... دیدرو یه نمونه ی افراطی از یه آدم عقده ای بود که از اوج نداری به داراییِ ناگهانی رسید... اما هر کدوم از ما بخشی از «اثر دیدرو» رو تو وجودمون داریم که میتونه ما رو به تباهی مون بکشونه... 🎯❓چه کنیم؟ اگه میخوای اسیر اثر دیدرو نشی، با تغییر وضعیتت، برای مدتی هیچ تغییری توی داشته هات نده... بذار با همون داشته های قبلیت به زندگی ادامه بدی... بذار دیگران تو رو با موقعیت فعلی و در قاب و قالب قبلی ببینن... بذار عزت نفست متناسب با جایگاهت بالا بره.. وقتی این طور شدی، دیگه میتونی اولین تغییر رو بدی و نگران نیستی که به اثر دیدرو دچار بشی، چون عزت نفس خودت رو بالا بردی و بودن یا نبودن لباس فاخر و به تبع اون وسائل فاخز، برات ارزش محسوب نمیشه محمدصادق حیدری http://uupload.ir/files/gmv8_n00009125-b.jpg 🙏❤️مارو دنبال کنید و به دوستاتون معرفی کنید❤️🙏 🎯 @cdanatut 📎 http://www.cdana.ir