کودک که بودم، یادمه مادر عزیزم روی پاهایش تکانم میداد تا شاید که کمی استراحت کنم. تو اون لحظه ها مدام برایم شعر میخواند تا خوابم ببرد، خوابم نمی برد که هیچ، هشیار تر میشدم الحق که قصه ها و شعر ها شیرین بود. یادمه یکی از شعر ها این بود: شبا که ما میخوابیم آقا پلیسه بیداره ما خواب خوش میبینیم اون دنبال شکاره آقا پلیس زرنگه با دزدا خوب میجنگه ما هم اونو دوست داریم بهش احترام میزاریم!! میدونم که دارید با ریتم میخونید...داشته باشید اینو تا بعد 😄 کودک درونم صدام میکنه گاهی،اسمشو گذاشتم مُر مُری،آخه بچه که بودم مادرم صدام میکرد مر مری... خلاصه مر مری هم دیگه میدونه بزرگ شدمو بهم میگه ماس جونم... مر مری: ماسسس جونم، ماسس جونم، برام شعره آقا پلیسه رو میخونی؟ مر مری: هییییس...صبر کن بریم یه جای خلوت برات بخونم.. سه سال پیش بود...سه روزی بود که صدام میکرد که این شعر رو بخونم... جای خلوت پیدا نمیکردم..چون خجالت میکشیدمم که شعره بچه گونه بخونم... صبح جمعه بود.. خلوتی پیدا کردم...خواستم بخونمش.. خوندم... خوندم.. ما خواب بودیم و تورا کشتند... شرمندتم سردار شرمنده😭😭 دیدم مر مری بهتش زده، همونطور که اشک هام بند نمیومدو هق هق میکردم😩 بهش گفتم چیه، چرا اینطور نگام میکنی؟ بهم گفت: اینم همون مضمون رو داره...فقط آقا پلیسه درجه دار شده و بش میگن سردار... کودک درونمم به برکت سردار بزرگ شده.. خلاصه که شبا که ما میخوابیم، آقا سرداره بیداره، خوابای خوب میبینیم، اون دنباله جداله.. شرمنده تم سردار،شرمنده.. #تقدیم‌به‌روح‌بلند‌سردار‌قاسم‌سلیمانی #شهدا‌شرمنده‌ایم #ماس #دانشجو_معلم_خبرنگار 🌐 روابط عمومی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان https://eitaa.com/cfu_acac_ir ‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎ ‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌ ‌‎‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌