یکی از همرزمان و دوستانشان می‌گفت: حجره‌ای داشتم نزدیک حجره آیت‌ الله‌ جوادی‌ آملی و ایشان از آنجا گذر می‌کرد، روزی نوار دعای کمیل شهید تورجی را گوش می کردم که آقای جوادی آملی وارد حجره شدند و پرسیدن این صدای کیه؟ ایشون سوخته اند... گفتم صدای یک شهید است. گفتند نه شهید نیستند سوخته اند.....ایشان(در عشق خدا) سوخته است. گفتم: ایشان شهید شده. فرمانده گردان #یازهرا(س) هم بوده. استاد ادامه داد: ایشان قبل از شهادت سوخته بوده... #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده #سرمایه_محبت_زهراست_دین_من #شهدا #مرام_شهدا 🌐 روابط عمومی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان https://eitaa.com/cfu_acac_ir ‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎ ‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌ ‌‎‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

محمد و رحمان هر دو رفیق بودند بچه محل، عضو یڪ گردان. باهم پیمان برادری بسته بودند! محمد شده بود فرمانده؛ رحمان رو گذاشت بیسیم چی خودش. اما رحمان تو کربلاے ۵ پر کشید و رفت. محمد خیلے بیقرارے می‌کرد چند بار وقتے می‌خواست مداحے کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه، وقتے به بسم الله الرحمن می‌رسید دیگه نمی‌تونست ادامه بده ...گریه امانش نمی‌داد. یہ شب محمد تو مناجاتاے سحرش با رحمان صحبت می‌کرد ڪہ: رفیق من! بنا نبود نامردے کنے و تنہا بری ... بعد از یہ مدت بالاخره نوبت محمد شد تا با پهلوے دریده به دیدار خدا بره. اینگونه بود ڪه محمد رضا تورجے زاده فرمانده گردان یا زهرا (س) از لشڪر امام حسین (ع) اصفهان بعد از گذشت چند ماه از شهادت دوستش سید رحمان هاشمے به خدا پیوست، الانم مزارشون ڪنار هم تو گلزار شهداے اصفهانه. عجب رفاقتی ... #شهید_سیدرحمان_هاشمی #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده #شهدا #مرام_شهدا 🌐 روابط عمومی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان https://eitaa.com/cfu_acac_ir ‎‎‎‎‎‎ ‎ ‎ ‎‎‎