eitaa logo
اخبار دانشگاه فرهنگیان
54.4هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
242 فایل
کانال رسمی اخبار دانشگاه فرهنگیان؛ روابط عمومی سازمان مرکزی
مشاهده در ایتا
دانلود
سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمی‌خوری؟!» با بغض گفتم: «چرا اینطور می‌گی؟ مگه اولین باره میری ماموریت؟! گفت: «کاش می‌شد صداتو ضبط می‌کردم با خودم می‌بردم که دلم کمتر تنگت بشه.» گفتم: «قرار گذاشتیم هرجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست می‌مونم منو بی خبر نذار.» با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب سلام الله علیها هر کجا تونستی تماس بگیر!» گفت: «جور باشه حتما بهت زنگ می‌زنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب می‌شم .» به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو می‌فهمم .» از پیشنهادم خوشش آمده بود، پله‌ها را که پایین می‌رفت برایم دست تکان می‌داد و با همان صدای دلنشینش چند باری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم : «یادم هست! یادم هست!» راوی: همسر شهید برشی از کتاب: یادت باشه 🌐 روابط عمومی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان https://eitaa.com/cfu_acac_ir ‎‎‎‎‎‎ ‎ ‎
من مانده بودم چه کنم خسته شده بودم؛ خواب‌ هایی میدیدم که بیشتر نگرانم می‌کرد، نیت چهل روز روزه و دعای توسل کردم! با خودم گفتم: بعد از این چهل شب اولین کسی که آمد خواستگاری جواب می‌دهم. شب سی و نهم یا چهلم بود که حاجی مجدد خواستگاری کردند و من جواب مثبت دادم ... به نقل از: همسر شهید محمدابراهیم‌ همت 🌐 روابط عمومی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان https://eitaa.com/cfu_acac_ir ‎‎‎‎‎‎ ‎ ‎