#گزارش_تصویری 📷
🔶️صعود به قله پلنگ آبی (روستای کرمجگان)
🔻بمناسبت آزادسازی خرمشهر و عروج شهدای خدمت
🔹یگان فاتحین سپاه امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) قم
🗓 1403/03/03
@ch1311
#گزارش_تصویری
یگان فاتحین استان قم جهت افزایش و ارتقای آمادگی رزم گردان های خود دوره آب برد را در دو مرحله مقدماتی و تکمیلی در خرداد ماه ۱۴۰۳ به مدت یک هفته در سد کبار قم (قدیمی ترین سد قوسی جهان) برگزار کرد.
🔻شنای رزمی و تیمی
🔻سکانداری با قایق
🔻تاکتیک های کانورانی در روز و شب
🔻پرش از ارتفاع و اعتماد به نفس
🔻حمل مجروح به ساحل
🔻پرش از قایق در حال حرکت
🔻عملیات شبانه ناوبری و عبور از آب
🔻پاروزنی تیمی با قایق جیمینی
🔻غواصی سطح و ناوبری در آب
یگان فاتحین
سپاه امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)
@ch1311
#تاسوعا
شب گذشته و بعد از مراسم عزاداری 🏴 حسینه امام خمینی(ره) در شرفیابی یکی از فرماندهان گردان های فاتحین کشور خدمت مقام معظم رهبری ، ضمن انتقال سلام بسیجیان فاتحین سراسر کشور محضر حضرت آقا ، از بی مهری و کم لطفی های مجموعه ها در برخورد با بسیجیان گردان های فاتحین گزارشی خدمت حضرت آقا ارائه می نمایند ، حضرت آقا در پاسخ می فرمایند :
""" سلام مرا به همه بسیجیان فاتحین برسانید و بروید محکم کارتان را ادامه بدهید و بنده هم برای شما دعا می کنم """"
#شب_بیعت
@ch1311
هدایت شده از چمران 1311 | Chamran 1311
از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ توفیق شد در یگان فاتحین قم در ماموریت حفاظت از کارگاه ساخت ضریح حضرت رقیه سلام الله علیها خدمت کنیم.
اواخر سال ۱۴۰۰ قرار شد به قید قرعه ۲۰ نفر از کسانی که در طول این دو سال در ماموریت حضور داشتند در چند گروه ۵ نفره جهت سفر زیارتی به سوریه اعزام بشوند.
هیچ کس سر از پا نمیشناخت
همه به دنبال گیر و گور های اعزام بودند
تمدید گذرنامه
تست کرونا
تزریق واکسن
چون هنوز ضریح مطهر منتقل نشده بود تاکید کردند که در سوریه نگویید که از کجا آمده اید
وقتی از پله های هواپیما پایین آمدیم ، به سمت در خروجی میرفتیم که یک آقایی صدا زد :کجا میروید؟؟
برگشتیم
دیدم در شب ، کلاه نقاب دار گذاشته و ماسک روی چهره دارد
جواب ندادیم
گفت: از کجا آمده اید؟
باز هم چیزی نگفتیم
گفت: ای بابا ؛ مگه از بچه های حفاظت از ضریح نیستید
گفتم : چرا ، هستیم
گفت خب از این طرف بیایید
گذشت تا فردای اون روز از آقا صادق(مستعار) از پاسداران نیروی قدس شنیدیم اون آقایی که در فرودگاه دیده بودیم سید رضی معروف است.
میگفت: عادت دارد هر وقت پروازی از ایران زائر می آورد خودش در فرودگاه حاضر میشود.
یک روز گذشت
گفتند سید رضی شما را خانه اش دعوت کرده، خانه ای در منطقه زینبیه
عجیب مهمان نواز بود سید
با روی خوش به استقبال آمد
لباسی ساده با یک پیژامه آبی رنگ
به دور از آلایش های دنیایی
هدایت شده از چمران 1311 | Chamran 1311
وارد اتاق خانه شدیم
ما خجالت میکشیدم از پذیرایی و نهاری که تدارک دیده بودند
ولی سید اینقدر گرم و خودمونی برخورد کرد که ما را شرمنده کرده بود
سید به نیروهایی که ناهار را آوردند و سفره را پهن کردند،
گفت : شما بروید کنار خودم براشون میکشم ،
خود سید برای همه نهار را کشید...
بعد از صرف نهار
شروع به تعریف کرد
بیشتر از حاج قاسم میگفت
از رفت و آمد هایش
از خلق و خویش
از حرف هایش
میگفت: این اتاق همون اتاقی هست که هر وقت حاجی میومد دفتر ما اینجا با هم جلسه میگرفتیم و صحبت میکردیم ،
آخرین بار هم که بعدش حاجی شهید شد ، دقیقاً همین جا نشسته بود.
انگار سید حسرتی در دل داشت...
بعد از صرف نهار
گفتیم : میشود با هم عکس یادگاری بگیریم
متواضعانه قبول کرد اما گفت: تا شهید نشدم منتشر نکنید.
از اتاق به سمت حیاط آمدیم
سید به دنبال یک جای زیبا میگشت برای عکس
وقتی در فضای پر از گل و گیاه حیاط خانه ایستادیم
با خنده گفت: عکس توی این منظره با پیژامه
عکس در حیاط خانه ای که امروز مورد حمله رژیم منحوس صهیونیستی قرار گرفت.
پ ن: تصویر بالا ، حیاط خانه ی سید ، سردار شهید سید رضی موسوی، بسیجیان یگان فاتحین قم
خاطره فوق از بسیجیانی است که میهمان سید عزیز بوده اند
@ch1311