eitaa logo
چـــادرےهـــا |•°🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
74 فایل
﷽ دلـ♡ـمـ مےخواھَد آرام صدایتـ کنم: "ﺍﻟﻠّﻬُﻤـَّ‌ ﯾاﺷاﻫِﺪَ کُلِّ ﻧَﺠْﻮۍ" وبگویمـ #طُ خودِ خودِ آرامشے ومن بیـقرارِ بیقـرار.♥ |•ارتباط با خادم•| @Khadem_alhoseinn |°• ڪانال‌دوممون •°| 🍃 @goollgoolii (۶شَهریور۹۵) تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
چـــادرےهـــا |•°🌸
▪️چطوری افراد طعمه رو شناسایی و شکار می‌کنند؟ 👇👇👇👇
▪️چطوری افراد طعمه رو شناسایی و شکار می‌کردید؟ 🔴از روی شون؛ طرز و و و... ولی اصلی‌ترین کلید شناسایی‌مون همون بود؛ با وجود دخترای سراغ محجبه‌ها نمی‌رفتیم🚫 دزدا با وجود ماشینی که درش بازه و موتورش روشنه، سراغ ماشین خاموشی که قفل شده نمیرن❌ ▪️ولی خیلیا هرچند که کامل و درستی ندارن اما تمایلی به انجام خطاهای دیگه و ارتباط با ندارن✋ 🔴خب اونا اگه خیلی داشتن که طرز شون بهتر بود...😏 وقتی می‌بینیم کسی ظاهرش به آدمای باحیا نمیخوره انتظار دارید فکر کنیم خیلی عفیفه⁉️🙄😒 👈به هر حال بدحجابی یه خانم برای ما علامت اینه که اون خانم حیاش کامل نیست و میشه بهش دستبرد زد⚡️ 📖برگرفته از: «بهای یک لباس»، ص۳۰ نویسنده: یوسف غلامی @chaadorihhaaa
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🍃 یعنے .... به . توی اتوبوس کنار یک خانم نشسته بودم که گفت: مگه مریضی که انقدر خودتو پیچوندی؟ پرسیدم: با منی؟ گفت: بله! با تو ام و همه ی بیچاره های مثل تو که گیر کرده اید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمیشی با این پارچه ی دراز دور و برت؟ خسته نمیشی از رنگ همیشه سیاهش؟ تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت میشی ، چرا مثل عزادارها سیاه می پوشی؟ و بعد فقط بلدید گیر بدید به امثال من. خندیدم و گفتم: چقدردلت ﭘُربود دوست من!هنوزاگرحرف دیگری مانده بگو. خنده ام را که دید گفت: نه! حرف زدن با شماها فایده ندارد. پرسیدم کردی؟ گفت: بله. گفتم: من کاملا میکنم به هزار و یک دلیل. یکی از دلایلش حفظ زندگی ِتوست!! با تعجب به چهره ام نگاه کرد. گفتم قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم به ها می گوید؛مراقب نگاهتان باشید. من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز دیگر. این تکالیف مکمل هم اند، یعنی اگر مردی زل زد به من، پوشش من باید مانع و حافظ او باشد، و من اگر حجاب درست و حسابی نداشتم کنترل نگاه مرد باید مانع و حافظ من باشد. تو، تو را “دید”، کشش ایجاد شد، و انتخابت کرد. کجا نوشته شده است که همسرت نمی تواند از تماشای زنانی غیر از تو لذت ببرد، وقتی مبنای انتخاب برای او است؟! گفت: خوب… ما به هم تعهد دادیم. گفتم: ، منطق نمی شناسند، تعهد نمی شناسد. چه ها که به خودم دیدم چطور با یک نگاه به باد فنا رفت.من پوشش کامل دارم، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد، و نگاهش را کنترل نکرد، زندگی تو، به هم نریزد.همسرت نسبت به تو نشود. و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود.من به خودم سخت می گیرم بخاطر حفظ و ی تو. من هم مثل تو هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم.من هم دوست دارم ها کمتر عرق بریزم، ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم.من روی تمام این علاقه هاخط قرمز کشیدم،تا به اندازه سهم خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. سکوت کرده بود. گفتم؛ راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد.حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و صد جور جراحی ِ زیبایی چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟ بعد از یک سکوت طولانی گفت؛ هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی.. 🎀چادریها🎀 🍃👉🏻 @Chaadorihhaaa 🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🍃 یعنے .... به . توی اتوبوس کنار یک خانم نشسته بودم که گفت: مگه مریضی که انقدر خودتو پیچوندی؟ پرسیدم: با منی؟ گفت: بله! با تو ام و همه ی بیچاره های مثل تو که گیر کرده اید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمیشی با این پارچه ی دراز دور و برت؟ خسته نمیشی از رنگ همیشه سیاهش؟ تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت میشی ، چرا مثل عزادارها سیاه می پوشی؟ و بعد فقط بلدید گیر بدید به امثال من. خندیدم و گفتم: چقدردلت ﭘُربود دوست من!هنوزاگرحرف دیگری مانده بگو. خنده ام را که دید گفت: نه! حرف زدن با شماها فایده ندارد. پرسیدم کردی؟ گفت: بله. گفتم: من کاملا میکنم به هزار و یک دلیل. یکی از دلایلش حفظ زندگی ِتوست!! با تعجب به چهره ام نگاه کرد. گفتم قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم به ها می گوید؛مراقب نگاهتان باشید. من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز دیگر. این تکالیف مکمل هم اند، یعنی اگر مردی زل زد به من، پوشش من باید مانع و حافظ او باشد، و من اگر حجاب درست و حسابی نداشتم کنترل نگاه مرد باید مانع و حافظ من باشد. تو، تو را “دید”، کشش ایجاد شد، و انتخابت کرد. کجا نوشته شده است که همسرت نمی تواند از تماشای زنانی غیر از تو لذت ببرد، وقتی مبنای انتخاب برای او است؟! گفت: خوب… ما به هم تعهد دادیم. گفتم: ، منطق نمی شناسند، تعهد نمی شناسد. چه ها که به خودم دیدم چطور با یک نگاه به باد فنا رفت.من پوشش کامل دارم، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد، و نگاهش را کنترل نکرد، زندگی تو، به هم نریزد.همسرت نسبت به تو نشود. و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود.من به خودم سخت می گیرم بخاطر حفظ و ی تو. من هم مثل تو هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم.من هم دوست دارم ها کمتر عرق بریزم، ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم.من روی تمام این علاقه هاخط قرمز کشیدم،تا به اندازه سهم خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. سکوت کرده بود. گفتم؛ راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد.حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و صد جور جراحی ِ زیبایی چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟ بعد از یک سکوت طولانی گفت؛ هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی.. 🍃👉🏻 @chaadorihhaaa 🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁