﷽
#ازدواج_صوری
#قسمت_شصت_هشتم
°|♥️|°
۴۵روز از مفقود شدن صادق میگذره
ما هر نذری میتونستیم کردیم
خونه مادرجون بودم
که گوشیم زنگ خورد
-الو
صدا:سلام خانم عظیمی خوب هستید
من همرزم صادقم
_سلام ممنون
_امروز صادق پیدا کردیم
زنده است
فقط مجروحه
ان شالله دوره درمانش تموم بشه خودمون ریپوتش میکنیم ایران
-توروخدا واقعا راست میگید؟
صدا:بله
یاعلی
بازم اشک مهمون چشمام شد اما این بار از شوق بود از تموم شدن فراق یار صادقم داشت برمیگشت
-مادر
مادر
مادرجون وقتی اشکای منو دید ترسید
_دخترم صادق شهید شد؟
_نه صادق من پیدا شده
وای خدا
فقط با جیغ و گریه حرف میزدم
مادر برای اینکه منو از شوک خارج کنه زد زیر گوشم
با سیلی مادر رفتم تو آغوشش و فقط گریه کردم
خدایا شکرت
°|♥️|°
✍🏻#نویسنده_بانو_ش
✍🏻 لطفا فقط با ذکر #لینک_کانال و #نویسنده کپی شود...
╭┅°•°•°•°═ঊঈ📚ঊঈ═°•°•°•°┅╮
✒ @chaadorihhaaa
╰┅•°•°•°•°═ঊ