مصیبتهای جگر خراش مانند سمفونیها که گاهی آهنگی آرام از میان ارکستر رخنه میکند بروز میکند، انسان اول تمام عمق آنها را درک نمیکند. گاهی خودی نشان میدهند و در نیستی فرو میروند. ناگهان تمام ارکستر به صدا در میآید. آنوقت اشک از چشمان شما جاری میشود و خودتان نمیدانید برای چه گریه میکنید.
#روزنگار، ۱۳ بهمن، زادروز
#بزرگ_علوی
@chaame ⛵️
وقتی آدم در زندان است، آزاد نیست، بزرگترین عذاب این نیست که آدم با دنیای خارج قطع رابطه کرده، دور از خانواده و کسان، دور از خوشیهای زندگی، زیر چکمه و شلاق زندانبان مظلومکش به سر میبرد، او به این زجرها خواهی نخواهی تن درمیدهد و عادت میکند، بزرگترین بدبختی و عذاب این است که آدم در این محیط کوچک باز هم آزاد نیست.
📚از #کتاب ورق پارههای زندان | نوشتهی #بزرگ_علوی
@chaame ⛵️
من سراپا برای عشق ساخته شدهام و دیگر کاری از من ساخته نیست.
#روزنگار، ۱۳ بهمن، زادروز
#بزرگ_علوی
@chaame 🪖
بعضی چیزها را نمیشود گفت. بعضی چیزها را احساس میکنید. رگ و پی شما را میتراشد، دل شما را آب میکند، اما وقتی میخواهید بیان کنید میبینید که بیرنگ و جلاست. مانند تابلوئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد. عینا همان تابلوست. اما آن روح، آن چیزی که دل شما را میفشارد، در آن نیست.
#روزنگار ، ۲۸ بهمن ، درگذشت
#بزرگ_علوی
@chaame 🐳