یک کار نیک، یک پیاله آب که بیطمع پاداش به تشنهای داده شود ارجمندتر از همهی کارهای خوبی است که من در راه مردم کردهام. از خود پرسید: «آیا به راستی ذرهای نیت صدق نسبت به خدا در دل من بود؟» و جوابش این بود: «بله بود، اما هرچه بود با علف هرز شهرتخواهی و شهوت نام در چشم مردم پوشیده و آلوده شده بود، بله، برای کسی که مثل من برای کسب نام در نظر مردم زندگی کرده خدا وجود ندارد. من از این پس به جستجوی خدا خواهم رفت.»
📚از #کتاب پدر سرگی | نوشتهی #لئو_تولستوی
@chaame ⛵️
هیچکس آنجور که او میخواست غم او را نمیخورد. او گاهی بعد از رنجی طولانی بیش از همهچیز دلش میخواست که (گرچه از اقرار به این معنا شرم داشت) کسی برایش مثل طفل بیماری غمخواری کند. دلش میخواست مثل طفلی که ناز و نوازشش میکنند رویش را ببوسند یا برایش اشک بریزند و دلداریاش بدهند.
#روزنگار، ۹ سپتامبر، زادروز
#لئو_تولستوی
@chaame 🌱
او دلم را بر یک دنیا شادی در زمان حال گشود، بیآنکه تغییری در زندگی ام بدهد، یا چیزی به آن بیفزاید. فقط وجود خودش بود که بر یکیک احساسهای من افزوده میشد. هر آنچه از کودکی در اطراف من بیصدا و جماد بود، با آمدن او جان گرفت و به زبان آمد و شتاب داشت و میخواست در جان من راه یابد و آن را سرشار از شیرینی کند.
#روزنگار، ۱۹ نوامبر، درگذشت
#لئو_تولستوی
@chaame 🌱