در این سرزمین چیزی‌ست که شایسته‌ی زیستن است: بر این خاک که بانوی زمین است مادرِ آغازها مادرِ فرجام‌ها. #محمود_درويش @chaame 🪽

طنّازی گفت: اگر از آغاز پایانم نمایان بود کلام را وا می‌نهادم. #روزنگار، ۱۳ مارس، زادروز #محمود_درویش @chaame 🌱

فراموش خواهی شد چنان‌که انگار نبودی می‌روی از یاد چو مرگ پرنده‌ای چو کلیسای مهجوری چو عشق گذرایی چو گلی در برف می‌روی از یادها… #محمود_درویش @chaame ⛵️

عشق مانند قهوه‌خانه‌ای کوچک در خیابان غریبه‌هاست درهایش به روی همه باز مثل قهوه‌خانه‌ای که رفت و آمدهایش به وضعیت آب و هوا بند است باران که می‌بارد مشتری‌هایش بیشتر می‌شوند و هوا که صاف باشد مشتری‌هایش کمتر و خواب‌آلوده‌ترند من اینجا هستم ای غریبه در گوشه‌ای نشسته‌ام... #روزنگار، ۹ آگوست، درگذشت #محمود_درویش @chaame ⛵️

همین مجازات تو را بس! که من دیگر تو را آن‌طور که می‌دیدم؛ نمی‌بینم... #محمود_درویش @chaame 🧷

نه نثر، نثر خواهد بود و نه شعر، شعر اگر آهسته در گوشم بگویی دوستت دارم #محمود_درویش @chaame 🌓

روزی گفتیم فقط مرگ می‌تواند ما را از یکدیگر جدا کند مرگ دیر کرد و ما از یکدیگر جدا شدیم #محمود_درویش @chaame 🌓

اولاً: دوستت دارم! ثانیاً: «هر آن‌چه بینمان رخ داد، اولاً را از یاد نبر...» #محمود_درویش @chaame 📢

وطن از آنِ توست و خنجر هرگز تو را متقاعد نمی‌‌کند که برایِ آن‌هاست. #محمود_درویش @chaame 🪽

سلام بر آن‌ها که گل عشقشان را در وجودمان کاشتند و بی‌مراقبت از آن رفتند. ‌ #محمود_درویش @chaame ⛵️

می‌گوید: دیدارمان کی؟ می‌گویم: یک سال و یک جنگِ دیگر می‌گوید: کِی پایان جنگ است؟ می‌گویم: وقت دیدار ما! #محمود_درویش @chaame ⛵️

آه اگر می‌توانستم قلب را از آرزوها در امان نگه‌ می‌داشتم اما ناتوانم... #روزنگار، ۹ آگوست، درگذشت #محمود_درویش @chaame ⛱️