کاش نامه ای بودم، حتی یک بار با خوب ترین اخبار...
کاش بالشی بودم ، نرم، برای لحظه ھای سنگین خستگی ھایت...
کاش ای کاش که اشاره ای داشتی، امری داشتی، نیازی داشتی، رویای دور و درازی داشتی...
آه که این قناعت تو ، این قناعت تو دل مرا عجب می شکند.
📚از #کتاب چهل نامهی کوتاه به همسرم |نوشتهی #نادر_ابراهیمی
@chaame ⛱️
کاش چیزی میخواستی مطلقا نایاب،که من به خاطر تو آن را به دنیای یافتهها میآوردم…
کاش میتوانستم همچون خوبترین دلقکان جهان ،تو را سخت و طولانی بخندانم…
کاش میتوانستم همچون مهربانترین مادران، رد اشک را از گونه هایت بزدایم…
📚 از #کتاب چهل نامهی کوتاه به همسرم|نوشتهی #نادر_ابراهیمی
@chaame ⛱️
اگر هنوز هم عاشقیم، چرا از کنارِ زمانِ عزا، با قدم های بلند، رَد نشویم؟
عاشق، جّدی ست اما عبوس نیست.
#روزنگار،۱۴ فروردین، زادروز
#نادر_ابراهیمی
@chaame 🧠
آنها که نمی جویند و نمی پرسند و نمی شناسند خیل کوران را مانند، دلبسته ی بُن عصای بینایی؛ و وای اگر آن بینا به راه خویشتن برود نه راهی که کوران را آرزوست؛ و وای اگر آن به ظاهر بینا، خود در معنا کوری باشد که بُن عصای بیگانه ای را گرفته باشد...
📚از #کتاب آتش بدون دود | نوشتهی
#نادر_ابراهیمی
@chaame ⛈
ما هرگز از آنچه نمیدانستیم و از کسانی که نمیشناختیم ترسی نداشتیم.
ترس، سوغات آشناییهاست!
📚 از #کتاب بار دیگر شهری که دوست میداشتم|
نوشتهی #نادر_ابراهیمی
@chaame 🪐
بناکنندهی شادیهای من باش
مگر چقدر وقت داریم؟
یک قطرهایم که میچکیم در تنِ کویر
و تمام میشویم
#روزنگار، ۱۶ خرداد، درگذشت
#نادر_ابراهیمی
@chaame 🌓
اینجا میدان سیاست است نه عرصه ی حقیقت؛ و سیاست یعنی دروغ گفتن در حفاظ «مصلحت مردم»، ریا کردن در پناه «آرمان مقدس نجابت مردم»، دزدیدن، زیر چتر «حفظ منافع مردم»، خیانت کردن، به نام «خدمت صادقانه به مردم»...
📚از #کتاب آتش بدون دود | نوشتهی
#نادر_ابراهیمی
@chaame ⛈
در زمان ما، خنده ارزان نیست
خنده ی از ته دل.
تا بخواهی، پوزخند و زهرخند و ریشخند؛ اما یک خنده ی پاک، کاش می جستی، قابش میکردی، و به دیوار اتاقت می کوبیدی...
📚از #کتاب آتش بدون دود | نوشتهی
#نادر_ابراهیمی
@chaame ⛈
برای زندهماندن،
دو خورشید لازم است؛
یکی در قلب،
دیگری در آسمان.
#نادر_ابراهیمی
@chaame 🪽
هلیا! میان بیگانگی و یگانگی هزار خانه است. آنکس که غریب نیست شاید که دوست نباشد.کسانی هستند که ما به ایشان سلام می گوییم و یا ایشان به ما. آنها با ما گرد یک میز می نشینند، چای می خورند، می گویند و می خندند. « شما » را به « تو » ، «تو » را به هیچ بدل می کنند. آنها می خواهند که تلقین کنندگان صمیمیت باشند. می نشینند تا بنای تو فرو بریزد. می نشینند تا روز اندوه بزرگ.
📚 از #کتاب بار دیگر، شهری که دوست میداشتم | نوشتهی #نادر_ابراهیمی
@chaame 🪽
همه جای زمین برای گلهای ما خاک است و
مهر در خاک روییدنیست چون گیاه، و خشم گیاهی رُستنیست.
📚 از #کتاب بار دیگر، شهری که دوست میداشتم | نوشتهی #نادر_ابراهیمی
@chaame 🪽
غم، هرگز عقب نمینشیند مگر آن که به عقب برانیاش، نمیگریزد مگر آن که بگریزانیاش،
آرام نمیگیرد مگر آن که بیرحمانه سرکوبش کنی...
📚از #کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم | نوشتهی #نادر_ابراهیمی
@chaame 🪐
قلب
راستش نمیدانم چیست…
اما این را میدانم که فقط جای آدمهای خیلی خوب است.
#نادر_ابراهیمی
@chaame ⛵️
هر آشناییِ تازه، اندوهی تازه است…
مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان. هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظیست.
📚 از #کتاب بار دیگر، شهری که دوست میداشتم | نوشتهی #نادر_ابراهیمی
@chaame 🪽
عشق، عادت نیست.
عادت همهچیز را ویران میکند از جمله عظمت دوست داشتن را.
از شباهت به تکرار میرسیم
از تکرار به عادت
از عادت به بیهودگی
از بیهودگی به خستگی و نفرت
#روزنگار،۱۴ فروردین، زادروز
#نادر_ابراهیمی
@chaame 🌱
به یاد داشته باش که یک مرد، عشق را پاس میدارد، یک مرد هرچه را که میتواند به قربانگاهِ عشق میآورد، آنچه فدا کردنیست فدا میکند، آن چه شکستنیست میشکند و آنچه را تحملسوز است تحمل میکند؛
اما هرگز به منزلگاهِ دوست داشتن به گدایی نمیرود.
📚 از #کتاب بار دیگر، شهری که دوست میداشتم | نوشتهی #نادر_ابراهیمی
@chaame 🪽
من اعتقاد دارم که یک بخش بسیار زیبا و دلنشین زندگی، رؤیاپردازیهای مربوط به آینده است و غوطه خوردن در دریای مواج و خروشان آرزوها، فقط به یک شرط: به شرط آنکه ارتباط واقعیت با رؤیا و ارتباط عمل با اندیشه قطع نشود.
بر بالهای سپید و پهناور این خیال بلندپرواز نشستن و با آن به دور، دور، دورترین نقطهها سفر کردن، چقدر شیرینِ شیرین است و چقدر خوب خستگیها را از تن و روح آدمی میتکاند. _ بله… البته باز هم به همان شرط: به شرط آنکه در بازگشت، گیوههایت را وَربکشی و بخواهی که به هر ترتیب که هست، یک قدم، فقط یک قدم، به سوی آن مقصد باورنکردنی، آن خیالِ بلورین، آن جعبهٔ رنگ صدهزار رنگ و آن عطر پاشیده برداری.
از هیچ سفری، دست خالی نباید بازگشت.
📚 از #کتاب ابوالمشاغل | نوشتهی #نادر_ابراهیمی
@chaame 🪐
عشق
حرکت دو نفر، مشتاقانه به سوی هم نیست؛
بلکه حرکت دو نفر در کنار هم است...
📚از #کتاب یک عاشقانهی آرام | نوشتهی
#نادر_ابراهیمی
@chaame 🪽
"حال" را میشود با درد گذراند؛
اما تصور دردآلود بودن آینده
و دوام بدون دگرگونی "حال"
انسان را از پا در میآورد.
#روزنگار، ۱۶ خرداد، درگذشت
#نادر_ابراهیمی
@chaame ⛱️
تو وقتی میبینی که من افسردهام، نباید بگذری، سکوت کنی، یا فقط همدردی کنی!
بناکنندهی شادیهای من باش!
مگر چقدر وقت داریم؟
📚 از #کتاب یک عاشقانه آرام | نوشتهی
#نادر_ابراهیمی
@chaame 🪐
من از دوستداشتن،
تنها یک لیوان خنک
در گرمای تابستان میخواستم.
#نادر_ابراهیمی
@chaame ⛵️
بانوی من!
مگر چه عیب دارد که انسان، حتی در هشتادسالگی هم الکدولک بازی کند، و گرگمبههوا، و قایمباشک، و اَکَردوکِر، و تاق یا جفت، و «نان بیار کباب ببر» و «اتلمتل»... جداً مگر چه عیب دارد؟
#نادر_ابراهیمی
@chaame ⛵️