چایخانه حضرت رضا(ع)
یهسلاممبدیمخدمتآقاجانمون؛
اَلسَلامُعَلَیكیاصاحِباَلعَصروَالزَمان..(:💚
السَّلامُعلیکیابقیَّةَاللّٰہ
یااباصالحَالمَهدییاخلیفةَالرَّحمن
ویاشریکَالقرآن
ایُّهاالاِمامَالاِنسُوالجّانّسیِّدی
ومَولایالاَمانالاَمان . . . 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#چهارشنبه_های_زیارتی
#وقت_سلام 🤚
لطف تو شود ضامن آهوی دل ما
در طالع ما گر که مقدر شده باشد..!
بابا رضا؛
مَنڪِہآهونیستَماَمـٰاپُراَزدِلتَنگیَم
ضـٰامِنچَشمـٰانآهوهابِدادَممیرِسے . .؟💔
#شـٰاهخراسآن
#کلام_اهلبیت
قبول نمیشود نماز کسی که به پدر و مادرش به چشم نفرت بنگرد، هر چند به او ستم کرده باشند!
• امام صادق(ع)، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۹۵
چایخانه حضرت رضا(ع)
وما بدون اینکه خودی نشون بدیم
میگیم اللهم الرزقنا شهادت ..!
ما قبل از هر چیزی درونمان انقلاب
کردیم ..
🔴 از تصور تا تحقق یک رویای بزرگ !
🏐 روزی در حسرت المپیک و روزی یک پای فینال مسابقات والیبال .
🔸️مستند سینمایی رویای بزرگ از زبان ستارگان نام آشنایی مثل: سیدمحمد موسوی، فرهاد قائمی و امیرغفور و مهدی مهدوی این پشرفت شیرین را روایت میکند.
تماشای مستند سینمایی رویای بزرگ 👇🏻
B2n.ir/afsaran_R
کد تخفیف ۳۵ درصدی:
💌 #شبهای_حرم
امام رضا(ع) فرمودند:
هر کس به روى دوست مؤمنش
لبخند بزند، خداوند، برایش یک
ثواب مینویسد و
کسی که خدا
برایش ثوابى بنویسد،
در قیامت، عذابش نمیکند 🍃🍃🌸
📷
💌 دنیای من اینجاست
همین صحن پر از نور
آقا نکن از خانه خود
قلب مرا دور...
#استوری 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جدیدا دیدم یک عده بلاگر بی عقل مثل این خانم یه میکروفن گذاشتن جلوشون و به مردم درس زندگی و تلاش و حل مشکلات رو میدن ! گفتم بدونید هر کی یه میکروفن میلیونی گذاشت جلوش پروفسور یا فیلسوف نیست که حرفاش رو نفهمیده قبول کنی !
🔻 نان درست شده در غزه از علف و کاه و غذای حیوانات
یاد ماجرای ستار خان افتادم: درکتاب گلچین خاطرات ستارخان آمده است که ستارخان، سردار مقاومت آذربایجان و جنبش مشروطیت نوشته است که من هیچ وقت گریه نمی کنم چون اگر اشک می ریختم، آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست بخورد، ایران زمین می خورد… اما در مشروطه دو بار آن هم در یک روز اشک ریختم.
حدود ۹ ماه بود که تحت فشار بودیم… بدون غذا. بدون لباس… از قرارگاه اومدم بیرون … چشمم به یک زن افتاد با یه بچه تو بغلش. دیدم که بچه از بغل مادرش اومد پایین و چهار دست و پا رفت به طرف بوته و علف… علف رو از ریشه درآورد و از شدت گرسنگی شروع کرد خاک ریشه ها رو خوردن… با خودم گفتم الان مادر اون بچه به من فحش می ده و میگه لعنت به ستارخان که ما را به این روز انداخته… اما مادر کودک اومد طرفش و بچهاش رو بغل کرد و گفت: عیبی نداره فرزندم… خاک می خوریم اما خاک نمی دهیم… اونجا بود که اشکم دراومد.»