eitaa logo
چادرےام♡°
2.7هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
231 فایل
°• ❀ ﷽ یادت نرودبانو هربارڪھ از خانه پابه بیرون...[🌱] میگذارےگوشه ےچـادرٺ رادر دست بگیر...   وآرام زیرلب بگو:  ✨هذه امانتڪ یا فاطمة الزهرا♥.• حرفےسخنے: 📬| @rivoluzionario کارشناس ومشاور مذهبی : ✉️| @rostami_313 . تبادلات⇩ 💭‌| @Khademha1
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴راز نجات از بیماری ( ) ☘ در خاطره‌ای نقل شده که در گذشته بیماری «وبا» اهالی سامرا را مبتلا کرده و عده ای از شیعیان بر اثر این بیماری فوت کرده بودند. ❄️در این میان، آیت‌‌الله سید محمد فشارکی در حالی که ناراحت و پریشان بود، به نزد علما آمد و بین ایشان و آیت‌الله میرزای شیرازی دوم صحبت از بیماری وبا و عوارض مرگبار آن شد. ✨ سید محمد فشارکی از آن جمع پرسید: آیا مرا مجتهد می دانید؟ 💥جواب دادند: بلی؛ افزود: آیا مرا عادل می دانید؟ پاسخ مثبت داده شد، پس ‌آیت‌الله فشارکی گفت: 🔮«من به تمامی شیعیان سامرا از زن و مرد حکم می کنم از امروز تا مدت ده روز همه مشغول خواندن «» شوند و ثواب آن را به روح نرجس خاتون مادر حضرت حجه بن الحسن ـ علیها السلام ـ هدیه نمایند 💎 تا آن حضرت در پیشگاه خداوند شفاعت کند که خداوند، شیعیان را از بیماری مهلک وبا نجات دهد و من ضامن می‌شوم که هر کس این عمل را انجام دهد، مبتلی به عارضه وبا نگردد» ☘این حکم که صادر گردید، اهل مجلس آن را به تمام شیعیان ابلاغ کردند.از فردای آن روز هیچ کس از شیعیان به دلیل بیماری وبا، تلف نگردید 🔆طوری که برخی از سنی ها از آشنایان شیعه خود پرسیدند: سبب این که دیگر کسی از شما بر اثر مرض وبا نمی میرد چیست؟ جواب داده بودند: زیارت عاشورا می‌خوانیم ... ♻️ آن‌ها نیز به خواندن آن مشغول شدند و بلا از ایشان هم برطرف شد.
﷽ دعاے اول که باید هرروز خونده بشه تصویر بازشود.. . 👈 پیشگیری از ویروس کرونا 🍃 صاحب تحفه رضویه: جد بزرگوارم سید مرتضی کشمیری می فرمود: دعای ذیل برای هر بیماری بدنی مجرب است: بِسمِ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم اَعوذُ بِعِزَّهِ اللهِ وَ قُدرَتِهِ عَلَی الاَشیاءِ کُلِّها اُعیذُ نَفسی بِحَبّارِ السَّماواتِ وَ الاَرضِ وَ اُعیذُ نَفسی بِمَن لا یَضُرُّ مَعَ اِسمِهِ شَیءٌ داء وَ اُعیذُ نَفسی بِالَّذی اِسمُهُ بَرَکَهُ وَ شَفاءٌ. 🌷 مرحوم سمنانی می گوید: هر کسی بر این دعا مداومت کند هرگز درد و مرضی به او اصابت نخواهد کرد. 📔 2000 دستورالعمل مجرب
..🦋.. جھت رفع بیمارے و نگرانے ها.. . توصیه‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیا میدانستید جنس ضریح حرم حضرت معصومه سلام الله علیها از نقره است و نقره قویترین میکروب کش با هزار سال سابقه است؟ 🔴علاوه بر مسائل معنوی زیارت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها خوب است این مورد را هم به مسئولان وزارت بهداشت تذکر بدهیم که نقره یک میکروب کش و ضد عفونی کننده قوی است. ☑️نقره ها در واقع به دلیل خاصیتی که دارند شاید صدها بار بیشتر از دیگر ضدعفونی کننده ها موثر باشند. ☑️نقره 650 نوع میکروب را از بین می برد و لذا داشتن انگشتری نقره در دست تا حدود زیادی می تواند محافظ و مراقب سلامتی شما باشد. ☑️دکتر هاری مارکوف نیز پس از تحقیقات بسیار اعلام کرد که قدرت بالای ضدعفونی کننده نقره بسیار بیشتر از سایر داروهای ضد عفونی است. ☑️دکتر چارلز فوکس از نقره دارویی به نام سولفادیازین نقره تهیه کرد .این دارو در معالجه سرماخوردگی و جوش های پوستی و سوختگی های جلدی استفاده می شود. ☑️جالب است شرکت های هواپیمایی انگلستان ، سوئیس ، آلمان،فرانسه،کانادا ،ایتالیا و ژاپن و برخی دیگر از خطوط هوایی از داروی نامبرده برای ضد عفونی و میکروب کشی در هواپیما استفاده می کنند. ☑️در کشور سوئیس برای ضد عفونی آب شرب شهری از نقره استفاده میشود. همچنین نقره برای رفع رطوبت ها ،عفونت ، بلغم و وسواس مفید است. ✅✅✅استفاده از نقره در ضدعفونی کردن بیش از هزار سال سابقه دارد. 🔴🔴🔴پس بهتر نیست نرده های جلوی ضریح را برداریم و دست به نقره های ضریح بکشیم تا هم متبرک شویم و هم میکروبهای دستهایمان را نابود کنیم.
~💔✨ • • گاهی چه دلگیر میشوی از خدا و گاهی چه بی تاب و دلتنگ گاهی از حکمتش ناراضی و گاهی شاکر و خوشحال گاهی مشکوک و گاهی مجذوب عدالتش گاهی بسیار نزدیک و گاه بیشمار دور خدا که همان خداست ای کاش ما اینقدر گاهی به گاهی نمیشدیم...((: •°🌿🌸↯ eitaa.com/chadooriyam
سلام رفقاے جاݧ ♥ خوبین ڪہ الحمدالله ؟ یه ختم , اذکار و (س) بگیریم ؟😊 ان شاءالله به مدت ۱۴روز 🌱 بہ نیت هاے 🔺{تعجیل در فرج مولا و سلامتے ایشوݧ و رهبرمون و عاشقان راستین این انقلاب 🇮🇷} 🔸{شفا پیداڪردن تمامي بیماراݧ به خصوص افرادے که این مدت التماس دعا داشتن براے سلامتیشون و همچنین این بیماری از کشورمون دور بشه و هیچکس ازاین به بعد بهش مبتلا نشه و جمع حاضر و مسلمین سلامت باشن }♥ 🔸[حل مشکل اشتغال،ازدواج و مسکن جوان ها و برطرف شدن گرفتارے همہ بہ بهترین نحو ممڪݧ ،براورده به خیر شدن حاجات شریعه جمع حاضر ] هدیه به چهارده معصوم 💚 ارسال تعداد صلوات ها و اذکار 🍃 🔰[ @farmandehh313]
هدایت شده از مدیران کانال ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اثرات خطرناکی روی بدن و مغز زنان و مردان میذاره واقعا دیدنی! 👆 این کلیپ واقعا یه کلیپ بسیار عالی برای ترویج 🔸در اسلامی هم در این زمینه نکات فوق العاده ای وجود داره به طور کلّی وقتی که یه آقایی توی خیابون یه خانم بدحجاب رو میبینه داخل بدنش زیاد میشه و بدنش گرم میشه صفرا هم که داخل بدن تولید میشه حتما مرد باید به ارضای کامل جنسی برسه تا آروم بشه وگرنه اگه در طول روز یه آقایی ده تا خانم بد حجاب ببینه و توی بدنش هی صفرا تولید بشه ولی ارضای صحیح جنسی نشه 🚫 این اتّفاق "تولید صفرای سوخته" توی بدن میکنه و صفرای سوخته هم ریشه بسیاری از بیماری های جسمی و روحی خواهد بود.. 📝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞بسم رب العشق💞 رمان زیبای نویسنده:عذرا خوئينی برای سلامتی امام زمانمون و همچنین نویسنده رمان نفری 5 صلوات بفرسید🤗🌱✨ eitaa.com/chadooriyam 💗💥
چادرےام♡°
☑️داستان عاشقانه مذهبی #سجده_عشق قسمت:بیست وپنجم نوشته عذراخوئینی فقط یک قدم مونده بودتابه خواستم
☑️داستان عاشقانه مذهبی نوشته عذراخوئینی قسمت_بیست وششم ازدورنگاهم به گنبدافتاد اشکام بی اختیارجاری شد.نمی دونم چطورشداومدم قم. شاید کسی منوبه این سمت هدایت کرد. حرم شلوغ بود توصحن وحیاط حرم می چرخیدم وسعی می کردم ازبین جمعیت خودم روبه سمت ضریح برسونم مداحی باصدای پرسوزی می خوند ازیه نفرعلت این شلوغی روپرسیدم._موقع اذان شهیدمدافع حرم اورده بودند امشب هم مراسم هست.دلم هری ریخت چندوقتی می شدکه این ترس بلای جونم شده بودیعنی اگه سیدهم می رفت شهیدمیشد؟.مداح ازمادر وهمسران شهدامی گفت که باوجودعلاقه ای که داشتند عزیزانشون روراهی سفرمی کردند تافدایی حضرت زینب بشن.ازغیرت عباسی وصبرزینبی می گفت واینکه درطول تاریخ فقط یک باراهل بیت امام حسین بی مدافع موند اون هم غروب عاشوراولحظه ای که خیمه هاروآتیش زدند صدای ناله هابلندشده بود.خیلی خجالت کشیدم به خودم که نمی تونستم دروغ بگم تودعاهام تنهاخواستم این بود که فکراین سفرازسرسیدبیوفته چون نمی خواستم ازدستش بدم امادیگه نمی دونستم باهمین غرور وخودخواهیم ازدستش میدم!تازه به حکمت خداپی بردم.. روبروی ضریح ایستادم هرچی بیشترگریه می کردم وحرف میزدم سبکترمی شدم_خدایامن ازحق خودم گذشتم همه چیزروبه تومیسپارم هرچی صلاحه همون بشه سیدروهم راهیش کن تابیشترازاین عذاب نکشه.اینجادریایی ازمعنویت بود وبه خدانزدیکتربودم ازحرم که اومدم بیرون حالم خیلی خوب بودانگارهیچ غصه ای نداشتم توکیفم دنبال سویچ ماشین می گشتم چون سرم پایین بود باکسی برخوردکردم _هوی مگه کوری!امل داهاتی!.نگاهی به چهره اش انداختم موهای بلندش روی شونه هاش ریخته بود وارایش غلیظی هم داشت! ازحرفش ناراحت شدم اماسعی کردم رفتارخوبی داشته باشم:_شرمنده عزیزم حواسم نبود شمابه بزرگی خودت ببخش!.دخترکوچولوش باشیرین زبانی گفت:_مامان خانومه چقدرمهربونه مثل تودعوانکرد!.حالت چهره اش عوض شدواین بارباآرامش گفت:_منم معذرت می خوام یکدفعه عصبانی شدم!.شکلاتی دست دخترش دادم ولپش روکشیدم. چه اشکالی داشت که خلق وخوی من هم شبیه سیدمی شد شایداگه قبلا بامن به همین شکل برخوردمی کردند زودترازاین متحول میشدم.. تازه می خواستم حرکت کنم که باماشین سیدروبروشدم!هردوازدیدن هم شوکه شدیم..... ادامه دارد.... eitaa.com/chadooriyam 💗💥
☑️داستان عاشقانه مذهبی نوشته:عذراخوئینی قسمت:بیست وهفتم لباس طلبگی برازندش بود ابهت خاصی بهش میداد ارام و باوقارقدم برمی داشت وقتی که مقابلم ایستاد سرش روپایین انداخت وآهسته گفت:_سلام،شمااینجاچی کارمی کنید؟.محو هیبتش شده بودم تمام تلاشم برای فراموش کردنش بی فایده بود گفتم:_علیک سلام بنظرتون مردم برای چی میان؟منم اومدم زیارت ._پس چرا بی خبر اومدید ؟همه رونگران کردید مادرتون بامن تماس گرفت احتمال میدادبیاییداینجا.! چون توحال وهوای خودم بودم یادم رفت خبربدم گوشیش که زنگ خورد منم فاصله ای گرفتم وبه ماشین تکیه دادم. گوشی روبه سمتم گرفت _مادرتون می خوادباشماحرف بزنه. حالاچه جوابی میدادم؟.صداش خیلی گرفته بود:_ماشین روبرداشتی وبی خبررفتی نمیگی دق می کنم! موبایلت هم که خاموشه چندتامسکن خوردم تااین دردلعنتی اروم بشه. _ببخشیدنمی خواستم ناراحتت کنم یکدفعه به سرم زد، دارم برمی گردم تاچندساعت دیگه میرسم. _ این وقت شب خطرناکه به سیدهم سپردم، میری خونشون!. دیگه این یکی رونمی تونستم هضم کنم _مامان حالت خوبه؟!سیدهمونیه که ازش بدتون میاد! بعدمیگی برم خونشون!!. _ایناچه ربطی به هم داره؟ من فقط نمی خوام شب راه بیوفتی چون تابرسی ازاسترس مردم!. _دورازجون، باشه هرچی توبگی صبح میام.... قبل ازسوارشدن به ماشین گفتم: _راستش من یه عذرخواهی به شمابدهکارم. _برای چی؟ _اون روزکه تماس گرفتم خیلی بدحرف زدم. بی انصافی کردم.شما همه تلاشتون روکردیداماانگارقسمت نبود. _احتیاجی به عذرخواهی نیست من ازتون دلخور نیستم. تلاشی که به نتیجه نرسه هیچ فایده ای نداره کلی باپدرتون حرف زدم حتی شرکتش هم رفتم.نمی دونم چراازمن خوشش نمیاد.پیش شماهم شرمنده شدم نتونستم خودم روثابت کنم.بابغض گفتم:_ من قبولتون دارم،پس دیگه احساس شرمندگی نکنید.خدا صلاح ماروبهترمیدونه دیگه جای گلگی نیست!.......برق تحسین روتوچشماش دیدم... تا زنگ در رو زد لیلا سراسیمه اومدبیرون.منودراغوش کشید.گفتم:_امروزحسابی همه رونگران کردم.دستم روبه گرمی فشردوبالبخندگفت:_پس بایدتنبیه بشی!.سیدصداش کرد_جانم داداش؟ _ساک ورزشیم رواز اتاق بیار میرم خونه عموسعید. شایدفرداباهم رفتیم باشگاه!.بیچاره روازخواب وخوراک انداختم:_منم بی موقع مزاحم شدم._این چه حرفیه شمامراحمید!😍.درروکه بست لیلاباشیطنت گفت:خوب عروس ماچطوره؟.ازخجالت سرم روپایین انداختم!...... ادامه دارد.... eitaa.com/chadooriyam 💗💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ♥•°
📈به گزارش اداره پیشگیری از جرائم ، این کشور با بیش از 20,000 مورد در سال، رتبه اول جهان رو داره ... 🔺 90% تجاوزها در سوئد توسّط غریبه‌ها صورت می‌گیره ... 🌐منبع: http://bit.ly/1O62Tdw چشم و دل سیرهای آزاد غرب😳👆 📝
🌿•• ✨.• . °•❀شهید نگاه‌هایت گاهی نگران است گاهی ناراحت شاید هم دلگیر🖤 اما هرچه هست! هیچگاه سایه چشم‌هایت‌ را از سرم بر ندار نگاهم کن؛ گاهی نگاهی🎈 . ⇲❄️🌈🌟 eitaa.com/chadooriyam
20:00 ساعت بہ وقت عاشقے♥••• 🌟
نيت كن: ✋اللهم صلِّ عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضيٰ، الاِمامِ التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ عَليٰ مَنْ فَوقِ الاَرض و مَن تَحتَ الثَّريٰ، الصِّديقِ الشَّهيد، صَلاةً كَثيرةً تامَّةً زاكيةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفهً، كَأَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَليٰ أَحَدٍ مِن اَوْليائِك.
چادرت بال پرواز توست 🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 یک مقآم بلند پآیه ی آمریکآیی میگوید... دیگر زمآنی نیست که دآنشجویآن رآ به خیآبآن بیآوریم... برآی سرنگون کردن جمهوری اِسلامی... کآفیست [چآدر] رآ اَز سر زنآنشان بردآشت... وَسیلِه ای بَرآی پیش بُرد اَهدآف دُشمَنآن نَبآش بآنو .. eitaa.com/chadooriyam 💗💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞بسم رب العشق💞 رمان زیبای نویسنده:عذرا خوئينی برای سلامتی امام زمانمون و همچنین نویسنده رمان نفری 5 صلوات بفرسید🤗🌱✨ eitaa.com/chadooriyam 💗💥
چادرےام♡°
☑️داستان عاشقانه مذهبی #سجده_عشق نوشته:عذراخوئینی قسمت:بیست وهفتم لباس طلبگی برازندش بود ابهت خاص
☑️داستان عاشقانه مذهبی نوشته عذراخوئینی قسمت_بیست وهشتم باصدای لیلابه خودم اومدم نگاهی بهم انداخت وگفت:_چرا اینقدرتوخودتی؟ ازدفعه قبلی که دیدمت لاغرترشدی.بغض سنگینی گلوم روفشردولی لبخندی چاشنی چهرم کردم نمی خواستم ازخودم ضعف نشون بدم اما اشکام لوم دادکوه غروری که سعی درحفظش داشتم ازبین رفت!خودش هم به گریه افتاد_اون ازحال وروز محسن،اینم ازتو.حالاهم بارفتنش....!بقیه حرفش روخورد رنگش پرید دستموروشقیقه هام گذاشتم که ضرب گونه میزد.احساس می کردم خونه دور سرم می چرخه این بغض لعنتی هم رهام نمی کرد باهمون حال گفتم:_پس بلاخره رفتنی شدامیدوارم بتونه همه چیزروفراموش کنه.خواست چیزی بگه امامنصرف شد_من ناراحت نیستم فقط یکم شوکه شدم سیدازاول هم موندنی نبود، تمام تلاشش روکردتارضایت خانوادم روجلب کنه نبایددلخورمیشدم به حرمت پدرم پارودلش گذاشت.این برام باارزشه... تاخودصبح پلک روهم نذاشتم یعنی بدون خداحافظی میرفت؟البته اینطوری برای من بهتربود چون هیچ وقت ازخداحافظی خوشم نمی اومد این همه بی تابی وبی قراریم بی موردبود بایدتسلیم خواسته خدامی شدم حتماقسمت هم نبودیم وشایدحکمتی داشت که من ازدرکش عاجزبودم ولی ته دلم خوشحال بودم که خداهمچین عشق پاکی نصیبم کرد دلبسته مردی شدم که پرازخوبی ومهربونی بود غیرتش قبول نمی کرد حرم حضرت زینب توخطرباشه همین عشق باعث شدراه درست روپیداکنم ونوری توقلبم ایجادشدکه همه تاریکی هاروازبین برد... بعدازنمازصبح یاداشتی برای لیلاگذاشتم واومدم بیرون.همیشه فکرمی کردم اگه یه روزی این خبر رو بشنوم حتما می میرم اماحالازنده بودم !بادخنک به صورتم خوردوروحم روجلاداد خداروشکرکردم بابت صبروطاقتی که بهم داد.. مامانم رومبل خوابش برده بود ازدردزیاد هم دستمال به سرش بسته بود نمی دونم چطورشدکه یهوبیدارشد ازقرمزی چشماش می شدحدس زدکه مثل من تاصبح بیداربوده کنارش نشستم دستموگرفت وگفت:_همش تقصیرمن وباباته باخودخواهیمون نابودت کردیم ،دیشب کلی فکرکردم بعدش ازخداخواستم اگه صحیح وسلامت برگردی دیگه بااین ازدواج مخالفت نکنم،بااینکه سیدوصله مانیست اماقبول دارم مردزندگیه وصاف وصادقه. اشک چشمام روپاک کردم وبادلخوری بلندشدم _خیلی دیربه این نتیجه رسیدی فایده ای نداره. به قدری خسته بودم که توان ایستادن نداشتم _چرا؟مگه چی شده؟ بدون اینکه به عقب برگردم گفتم:_سید میره سوریه می خوادمدافع حرم بشه شایدهم هیچ وقت برنگرده😔.ازسکوتش متوجه شدم که حیرت کرده!...... عاشق ترینم من کجاوحضرت زینب؟ حق داشتی اینقدرراحت بگذری ازمن😔 ادامه دارد... eitaa.com/chadooriyam 💗💥
☑️داستان عاشقانه مذهبی نوشته:عذراخوئینی قسمت بیست ونهم. پای کامپیوترنشسته بودم که مامانم اومدکنارم،لیوان آب پرتغال روروی میزگذاشت_حسابی مشغولی ماروفراموش کردیا!. _برای پایگاه سایت درست کردم اینطوری سرگرم میشم وکمترفکروخیال می کنم. _آخرش که چی؟فرارازواقعیت چیزی رودرست می کنه؟برات آینده میشه؟.این همه درد رو ریختی توخودت !خوب یه کلمه بگوکه ازمادلخوری!مثل گذشته دادوفریادکن فقط ساکت نباش نمی خوام مثل من خسته ازکارروزندگی بشی! سربلندکردم وباحیرت نگاهش کردم لبخندتلخی رولبش بود. _عشق وعاشقی برای سالهای اول زندگیه بعدیه مدت عادی میشه همه چیزیادت میره وزندگیت سردویکنواخت میشه درست مثل من وبابات! هرکدوم باکارروسفرسرگرم شدیم خوبیش اینه وقت نمی کنیم زیادسرهم غربزنیم!تموم حرف من این بودکه تواین اشتباه روتکرارنکنی وعاقلانه شریک زندگیت روانتخاب کنی.. _مامان توکه باعشق ازدواج کردی چرااینومیگی! مشکلات توزندگی همه هست بلاخره یکی بایدکوتاه بیاد والاتاابدحل نمیشه. اگه به من اعتمادداشتید متوجه می شدید که انتخابم اشتباه نبود هرچنددیگه همه چیزتموم شدگفتنش دردی رودوانمی کنه...... بعدازجلسه سخنرانی رفتیم خونه مادرشهید.سالگردپسرش بود هرکدوم گوشه ای ازکارروگرفتیم تامجلس خوب وآبرومندانه برگزاربشه مسئول پذیرایی ازمهمون هابودم مادرشهیدهمش دعامون می کرد بااینکه خونشون کوچیک بود اماخیلی هااومده بودند . خانم عباسی سینی چایی روازم گرفت وگفت:_من انجام میدم. برای مداحمون کاری پیش اومده نمی تونه بیاد توبجاش می خونی؟! خیلی ثواب داره!.توعمل انجام شده قرارگرفتم نمی دونستم چی کارکنم هول کرده بودم امابه حرمت مادرشهیدقبول کردم پایین مجلس جایی برای نشستن پیداکردم نگاهم به عکس شهیدافتاد خانومی که کنارم نشسته بود گفت:_ تازه دکتراش روگرفته بودکه راهی سوریه شد!بهترین دوستش که شهیدشد دیگه نمی تونست بمونه. تنهابچه حاج خانم بود موقعی که جنازش برگشت گفت:خداازت راضی باشه من روپیش جدم روسفیدکردی.. باچندبیت شعرشروع کردم ازخداخواستم تااخرمجلس کمکم کنه کارسختی بود ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی از مادر چشم انتظارت دل بریدی جز ام لیلا کس نمی فهمد غمم را من پیر گشتم تا چنین تو قد کشیدی تنها نه دل گرمی مادر بوده ای تو بر خاندان فاطمه روح امیدی بر گردنم انداختی با دستهایت زیبا مدال عزت اُمّ الشهیدی زینب کنار گوش من آهسته می گفت هرگز مپرس از دخترت از چه خمیدی از خواری بعد از تو گفت و گفت دیگر بر پیکر ما نیست جایی از سپیدی این تکه مشک پاره را تا داد دستم فهمیدم ای بالا بلند من چه دیدی از مشک معلوم است با جسمت چه کردند وای از زمین افتادن، وای از نا امیدی باور نخواهم کرد تا روز قیامت بی دست افتادی به خاک و خون تپیدی در سینه پنهان می کنم یک عمر رازم پس شکل قبرت را دگر کوچک بسازم شاعر : قاسم نعمتی ادامه دارد.... eitaa.com/chadooriyam 💗💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم... سوزان اسٺ ‌
4_5769382452925564222.mp3
6.12M
(ع)🎈.• . °•↺مولانا تاج رو سرم تویے . دلبرم تویے✨•° ➿.• . 🌙❄️🌱^° eitaa.com/chadooriyam
🌺جهت کسب اطلاعات و ثبت نام روی لینک زیر کلیک کنید. https://eitaa.com/Hefz_majazyi