📌 دفاع از امام...
🔸 نیمهٔ خرداد بود که برای دفاع از امامِ انقلاب به کوچه و خیابان آمدند، بیآنکه نگران جان و مالشان باشند…
و همه فهمیدند که دفاع از امام یعنی چه...
این یعنی ما امتحانمان را پس دادهایم...
یعنی روزی تمامقد برای دفاع از امام زمانمان خواهیم ایستاد و این همان وعدهٔ الهیست...
📖 #دلنوشته_مهدوی ؛ ویژه قیام ۱۵ خرداد
📌تنها چراغ خانهٔ رضا...
▪️ رفتی و شهادتت داغی شد بر دل شیعیان.
رفتی اما نور وجودت خاموش نخواهد شد.
روزی تنها یادگار علی از نسل شما میآید و نور خدا زمین را فرا خواهد گرفت.
📖 #دلنوشته_مهدوی ؛ بهمناسبت شهادت #امام_جواد علیهالسلام
📌 حسرت...
🔸 این روزها غرق در توام و سرگردون دور خودم میچرخم.
باید خودمو بهت برسونم و دور بشم از هرچیزی که لبخند رو از صورتت پاک میکنه.
خودم هم راضی به انجامش نیستم، اما…
گاهی عجیب دلم از خودم میگیره، در اصل از خودم نه، از نفسِ سرکشم که عادت کرده به گناه یا شاید ثوابهای آمیخته به ریا…
دلم میگیره که نمیتونم جزو یاران نزدیکت باشم و حسرت میره کنج دلم و آه میشه مهمون همیشگیام…
🔹 اما عرفه، بزرگتر از اونه که بخوام ناامید بشم…
قطعاً به حرمت اینروز که اشک امام حسین علیهالسلام در لباس احرام روی زمین ریخت، تو منو میبخشی…
مثل همهٔ اون روزایی که شرمنده بودم، اما تو با حمایتهات نذاشتی که شرمنده بمونم...
📖 #دلنوشته_مهدوی ؛ ویژه روز #عرفه
📌 بغضهای درگلوماندهٔ...
🥀 قاسم، عطر حسن دارد؛ عطر یاس سوخته...
قاسم نه فقط امانت حسن، که خود حسن در کنار حسین بود.
امتداد کوچهٔ بنیهاشم، در امتداد چشمان قاسم پیدا بود.
قاسم، فورانِ بغضهای درگلوماندهٔ حسن بود و داغدار پهلوی شکستهٔ زهرا…
داغی که هنوز زنده است…
زخمی که فقط با ظهور مهدی التیام خواهد یافت...
📖 #دلنوشته_مهدوی ؛ ویژه ششم #محرم
📌 جنگ نابرابر...
⚔ پناه بر خدا از این جنگ نابرابر. یک سوار و این همه لشکر؟
دنیاپرستانِ طمّاعی که هریک به وعدهای روبهروی امامِ خویش ایستادهاند.
یکی دلش به مُلک ری خوش است و دیگری به سکهای طلا... هرچه هست چشم و گوششان را بسته تا حق را نبینند و صدایش را نشنوند و ناجوانمردانه به روی ولی خدا تیغ بکشند
آری...
☀️ به همین سادگی میشود امام زمان را تنها گذاشت و جهنمی شد. تا چشمت را روی دنیا نبندی، هل من ناصرش را نمیشنوی.
و یک روز به خودت میآیی و میبینی در سپاه دشمنی و مقابلش ایستادهای.
📖 #دلنوشته_مهدوی ؛ ویژه روز #عاشورا
📌 غمی که تا انتهای تاریخ...
💔 تمام شد.
خورشید عاشورا هم غروب کرد.
حالا دیگر نه حسینی هست و نه عباس و اکبر و قاسم...
و غمی که تا انتهای تاریخ باقی خواهد ماند تا درسی باشد برای ما…
مایی که در عزای حسین، زانوی غم بغل میگیریم، اما حسین زمان خویش را فراموش میکنیم و یادمان میرود که «کل یوم عاشورا»…
📖 #دلنوشته_مهدوی ؛ ویژه #شام_غریبان
📌 امام ابر رحمت است
🌧 امام زمان گرچه غایب است، ولی ابر رحمتیست که پیوسته میبارد و کویر تفتیدهٔ مردم را حیات و نشاط میبخشد و محروم کسیست که از این کانون مهر، مهربانیها را نچشد و محبتها را حس نکند.
📝 #دلنوشته_مهدوی
📌 دنیای بیتو...
😞 بیتو، حال این روزها تعریفی ندارد...
شبهایش به کنار، روزهایمان نیز سیاه شده است.
کاش تا زمین از نفس نیفتاده، برگردی…
📝 #دلنوشته_مهدوی
📌 مولانا مهدی...
🧡 زبانم، آمدنت را طلب میکند اما دلم نه. اگر دلم صدایت میکرد، بیگمان تا به حال آمده بودی.
📖 #دلنوشته_مهدوی
📌 ماجرای همیشگی عقل و جهل...
🕯 امشب بقیع بیشتر از همیشه بوی غربت میدهد؛ غربت امامی که میان یارانش هم غریب بود!
امامی که چهلهزار بیعتکننده داشت، اما فقط بیستنفر تا آخر پای او ایستادند!
امامی که یارانش، دلدادهٔ سکههای سرخ معاویه بودند!
📿 امشب بقیع بیشتر از همیشه بوی غربت میدهد؛ غربت امامی که میان خودیها غریبتر بود!
امامی که در میان نماز، نرسیده به میدان رزم، از جانب خودیها مورد سوء قصد قرار گرفت!
امامی که صلحش، حماسهای بزرگ بود تا اسلام بماند و به ما برسد.
💰 و این ماجرای همیشگی عقل و جهل است…
جهلی که دیروز، یاران امام حسن را فریفت و از دورِ امام پراکنده کرد و امروز، پرده بر دلهای ما میاندازد تا نخواهیم، آمدنِ اماممان را...
📖 #دلنوشته_مهدوی ؛ ویژه شهادت #امام_حسن علیهالسلام
📌 عماری دیگر...
💡 در هجوم فتنهها، آیا کسی هست که غبار شبهه را از ذهنها بزداید؟
کسی هست که حق را به روشنی بشناسد و بشناساند؟
کسی هست که در تاریکی شک، دل را به نور بصیرت روشن کند؟
کسی هست که در لحظههای پُر از تردید، وظیفهٔ خویش را به درستی بشناسد و با تمام وجود به آن عمل کند؟
آیا عمّار دیگری پیدا میشود تا تاریکی دنیایمان را به روشنایی ظهور، پیوند بزند؟
أینَ عمّار؟
📖 #دلنوشته_مهدوی ؛ بهمناسبت سالروز شهادت عمار بن یاسر