#تلنگرانه
میگفت↓
میدونی ڪِی
ازچشمِ خدا میوفتی؟!
زمانی ڪه آقا امام زمان❗️
سرشوبندازه پایینو
ازگناهڪردنتو خجالت بڪشه
ولی تـوانگار نـه انگار..!
رفیق✨
نزارڪارت بـه اونجاها برسـه!!!
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْ
#شهیدمحمدحسینمحمدخانے
#تلنگرانه
میگفت↓
میدونی ڪِی
ازچشمِ خدا میوفتی؟!
زمانی ڪه آقا امام زمان❗️
سرشوبندازه پایینو
ازگناهڪردنتو خجالت بڪشه
ولی تـوانگار نـه انگار..!
رفیق✨
نزارڪارت بـه اونجاها برسـه!!!
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْ
#شهیدمحمدحسینمحمدخانے
#دلـانـہ 💌
". همیشہمےگفت:
. واسہڪےڪارمےڪنے؟🤔
. مےگفتم:امامحسین:)♥️🌱
. مےگفت:پسحرفهاروبیخیال :)
. ڪارخودتروبڪن
. جوابشباامامحسین . . .♥️:)"
#شہیدمحمدحسینمحمدخانے🌷
خب رفقا قصه ای که میخوایم براتون بذاریم؛ قصه ی دلبریه!
عاشقانههایزندگیِ #شهیدمحمدحسینمحمدخانی به قلم محمدعلی جعفری و به روایت همسرشهید.
روایتی نو، و جوان پسندودارای ماجراهای جذابه.
جالبه بدونید که خود شهید محمدخانی پیش از شهادتش به همسرش گفته بوده «وقتی شهید شدم خاطراتم را در قالب «نیمه پنهان ماه» انتشارات روایت فتح چاپ کن» و به همین خاطر روی بعضی خاطرات تاکید داشته که همسرش حتماتعریف کند!
داستان اینطورشروع میشه که یک آقاپسری که از دور یه پسرخشک مذهبه😅 ازیکی ازهم دانشگاهی هاش خواستگاری میکنه
که اتفاقا اون خانم ازش خیلی بدش میاد ومخالفت میکنه😢 و اتفاقات جالب بعدیش که بهتره خودتون بخونید😁👇