『 سـٰآحـݪخُـدآ 』
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 #رمان🌵📿 #عاشقانه⛓♥️ -رمانحوریهیسید #پارت_هفتادوسوم ازصبحتاشبکارمون
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼
🌼🌼
🌼
#رمان🌵📿
#عاشقانه⛓♥️
-رمانحوریهیسید
#پارت_هفتادوچهارم
ریحانهنذرحضرتزهرابود
روحانذرحضرتزینب
طاهانذرامامجواد
ویاسیننذرحضرتعباس
امابرایبچهیجدید
محمداصرارداشت
کهاینادوقلوهستن
ازمنهمانکارکهدوقلونبایدباشنو
دوقلوسخته!
طبق کاریکههردفعهمیکردیم
اسمایپیشنهادیِخودموومحمدرو
تویکاغذهایکوچیکمینوشتیم
وتامیکردیمومینداختیمتویحوضحرم
قبلابرایاینکاریکیازبچههای
کنارحوضرومیگفتیم
ولیاینبارریحانهبود
بهشگفتیممااینکاغذهارومیندازیمتوآب
تویکیشونروسریعبردار
ریحانهسریعیکیروبرداشت
منومحمدهمسریعبقیهکاغذها
روازآببرداشتیم
تاحوضکثیفنشه
ایندفعهاسمهاروجفتنوشتهبودیم
اسمبحیرا و حسنا در اومد
یه دوقلوی پسرودختر😂
خندمونگرفت
ریحانهودوقلوهاهمشمیگفتنچینوشته
چی نوشته
بهشونگفتیمبحیرا و حسنا
یه نگاهی به محمد کردم و گفتم
ژنت خیلی قویه ، دوتاااا دوقلووووو😐😂
-مردا از همون اول قوی بودن
ولی شما زنا زورتون میومده🙄😂
- خب آقا ، شما دخترخانمتون رو نذر کن
-چون قراره قم بدنیا بیاد و بزرگ بشه
نذر حضرت معصومه باشه
-منم آقا پسرِ قند عسلمون رو نذر امام رضا میکنم(:
ان شاءالله سربازای امام زمان😌
-ان شاءالله😊✨
#بهقلم_هانیهباوی🌾🌸
⭕️#کپیباذکرمنبعونویسندهمجازمیباشد
🌼