2.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 حالوهوای بینالحرمین در مراسم تعویض پرچم حرم سیدالشهدا به مناسب شب اول محرم
chadouri
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 احترام نظامی دانشجویان شریف به پیکر سرداران شهید
@chadouri
فیلم شهید سردار دکتر میثم رضوانپور🌱
چقدر دغدغه ی حجاب رو داشتن 😔
چقدر حُرمت مجالس اباعبداللهالحسین
مهم بود براشون! واقعا حـسینی بودند!
‼️خواهران عزیزم! مراقب حجابتون باشید که فردای قیامت شرمندهی خون این شهدای باغیرت نشید!!!
#محرم
#حجاب_سنگر_اول
@chadouri
🌀 فتوای صریح حضرت آیت الله مکارم شیرازی بر محارب بودن متعرضین به مقام معظم رهبری
سؤال:
بسمه تعالی
محضر مبارک مرجع تقلید شیعیان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه العالی
با اهداء سلام و تحیت
در روزهای اخیر شاهدیم که رئیس جمهور آمریکا و سردمداران رژیم صهیونی بارها رهبر معظم انقلاب اسلامی و برخی از علماء و مراجع تقلید را تهدید به ترور کردهاند.
از محضرتان تقاضامندیم بفرمایید حکم تهدید مرجعیت و رهبری جامعه اسلامی چیست و اگر خدای ناکرده این عمل از جانب دولت آمریکا یا هر کس دیگری صورت گرفت وظیفۀ مسلمانان در سرتاسر جهان چیست؟
خداوند همۀ علماء ربانی و مراجع تقلید و رهبر معظم انقلاب را در ظلّ عنایات حضرت ولیّ عصر حفظ و تأیید و شرّ کفّار و دشمنان دین خدا را دفع و رفع بفرماید.
والسلام علیکم ورحمة الله
جمعی از مؤمنین و مسلمانان
💠 پاسخ حضرت آیت الله مکارم شیرازی:
📝بسم الله الرحمن الرحیم
هر شخص یا رژیمی که برای ضربه به امت اسلامی و حاکمیت آن، رهبری و مرجعیت را تهدید کند یا (لا سمح الله) تعرّضی نماید، حکم محارب دارد و هرگونه همکاری و تقویت آن توسط مسلمانان یا دولتهای اسلامی حرام است و لازم است عموم مسلمانان در سراسر جهان این دشمنان را از حرف و خطای خود پشیمان نمایند و اگر متحمل مشقت یا خسارتی شوند، اجر مجاهد فی سبیل الله را دارند، ان شاء الله.
خداوند جامعۀ اسلامی را از شر دشمنان حفظ فرموده و در ظهور حضرت صاحب العصر والزمان تعجیل فرماید.
همیشه موفق باشید
1404/04/08
@chadouri
1_19601692736.mp3
زمان:
حجم:
4.76M
.
🏴یه قلب مبتلا تو این سينست
مریضم و دوام اباالفضله
🏴سينه ما سینه زنا وقفه
موقوفه آقام اباالفضله
#اباالفضل_العباس
حاج محمود کریمی
@chadouri
⚫️ وقایع روز نهم محرم
▫️ شمر که با قصد جنگ وارد کربلا شده بود، از عبیدالله بن زیاد امان نامه ای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس علیه السلام گرفته بود که در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه کرد و ایشان نپذیرفت.
شمر نزدیک خیام امام حسین علیه السلام آمد و عباس، عبدالله، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه السلام که مادرشان ام البنین علیها السلام بود) را طلبید . آنها بیرون آمدند، شمر گفت: از عبیدالله برایتان امان گرفته ام . آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت کند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟!
▫️ در این روز اعلان جنگ شد که حضرت عباس علیه السلام امام را باخبر کرد. امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس که چه قصدی دارند؟
حضرت عباس علیه السلام رفت و خبر آورد که اینان می گویند: یا حکم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید .
▫️امام حسین علیه السلام به عباس فرمودند: اگر می توانی آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تاخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگذاریم . خدای متعال می داند که من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.
حضرت عباس علیه السلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست . عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشکریان خود پرسید که چه باید کرد؟ «عمرو بن حجاج » گفت: سبحان الله! اگر اهل دیلم و کفار از تو چنین تقاضایی می کردند سزاوار بود که با آنها موافقت کنی .
عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت می دهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیدالله می سپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت.
▫️در شب عاشورا به «محمد بن بشیر حضرمی » یکی از یاران امام حسین علیه السلام خبر دادند که فرزندت در سرحد ری اسیر شده است. او در پاسخ گفت: ثواب این مصیبت او و خود را از خدای متعال آرزو می کنم و دوست ندارم فرزندم اسیر باشد و من زنده بمانم . امام حسین علیه السلام چون سخن او را شنید فرمود: خدا تو را بیامرزد، من بیعت خود را از تو برداشتم، برو و در آزاد کردن فرزندت بکوش .
محمد بن بشیر گفت: در حالی که زنده هستم، طعمه درندگان شوم اگر چنین کنم و از تو جدا شوم .
امام علیه السلام پنج جامه به او داد که هزار دینار ارزش داشت و فرمود: پس این لباسها را به فرزندت که همراه توست بسپار تا در آزادی برادرش مصرف کند.
▫️ امام حسین علیه السلام در سخنرانی شب عاشورا خبر از شهادت یاران خود داد و آنان را به پاداش الهی بشارت داد. در این مجلس «قاسم بن الحسن » به امام علیه السلام عرض کرد: آیا من نیز به شهادت خواهم رسید؟ امام با عطوفت و مهربانی فرمود: فرزندم! مرگ در نزد تو چگونه است؟ عرض کرد: ای عمو! مرگ در کام من از عسل شیرین تر است . امام علیه السلام فرمودند: آری تو نیز به شهادت خواهی رسید بعد از آنکه به رنج سختی مبتلا شوی
قاسم گفت: مگر لشکر دشمن به خیمه ها هم حمله می کنند؟ امام علیه السلام به ماجرای شهادت عبدالله اشاره نمودند که قاسم بن الحسن تاب نیاورد و گریست و همه بانگ شیون و زاری سر دادند.
▫️امام علیه السلام در شب عاشورا دستور دادند برای حفظ حرم و خیام، خندقی را پشت خیمه ها حفر کنند. حضرت دستور داد به محض حمله دشمن چوبها و خار و خاشاکی که در خندق بود را آتش بزنند تا ارتباط دشمن از پشت سر قطع شود و این تدبیر امام علیه السلام بسیار سودمند بود.
منابع
۱، انساب الاشراف، ج 3، ص 184 .
۲، الملهوف، ص 38 .
۳، ارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 91 .
۴، الملهوف، ص 39 .
۵ ،نفس المهموم، ص 230
@chadouri
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه ورود رهبر به حسینیه امام خمینی
۱۴/۰۴/۱۴۰۴
@chadouri
2.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 خروش میلیونی ظهر عاشورا در بینالحرمین(ركضة طويريج)
🔸 ظهر عاشورا، بینالحرمین به موجی بیپایان از اشک، عشق و ارادت تبدیل شد.
🔸 سیل جمعیت، در سوگ سیدالشهدا (علیه السلام) و وفادارانش، جلوهای باشکوه از حماسه، ایمان و دلدادگی را رقم زد و جهان را به تماشای عظمت عشق حسینی واداشت.
@chadouri
اسیران کربلا در مجلس پسر مرجانه
اسیران کربلا به همراه سر مبارک شهدای خود در روز دوازدهم محرم در کوچههای کوفه گردانده شده بودند. عبیدالله بن زیاد که به دلیل بدکاری و فساد مادرش به پسر مرجانه هم مشهور بود، در روز سیزدهم دستور داد تا خانواده اهل بیت (ع) را که در کربلا بهعنوان اسیر گرفته بود، در کاخ او حاضر کنند. سپس دستور داد در مقابل چشم آن بزرگان، سر مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) را مقابلش بگذارند تا ابزاری برای نشان دادن قدرت موهومی خودش داشته باشد.
وقتی اسیران کربلا که در رأس آنها امام سجاد (ع) و حضرت زینب کبری (س) حضور داشتند، با دستهایی که با طناب بسته شده بود وارد دارالاماره عبیدالله شدند، سر مبارک امام حسن (ع) را در داخل تشتی پیش روی آن ملعون مشاهده کردند.
مأموران و عوامل عبیدالله بن زیاد، آن بزرگان را در مقابل خبیثترین انسان تاریخ ایستاده نگه داشتند و خودشان در حال به تماشای رفتارهای وقیحانه آن روز پسر مرجانه بودند. آن روز پسر مرجانه نسبت به آن خاندان نورانی و سر مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) جسارت میکرد که با سخنان عالمانه و سخت حضرت زینب (س) مواجه شد.
ما رأیت الا جمیلا
حضرت زینب (س) در جمع زنان وارد مجلس عبیدالله بن زیاد شده و وقتی نشستند، زنان و کودکان گرد آن حضرت گرفتند، در حالی که آن بانوی مکرم همچون مادر گرامی خود، در حجاب بوده و روی خود را از هر دیده ناپاک برگردانده بودند.
ابن زیاد ملعون که متوجه رویگردانی حضرت شده بود، اما ایشان را نمیشناخت، سؤال کرد: «این زن کیست که خود را کنار کشیده و دیگر زنان دورش جمع شدهاند؟» حضرت زینب (س) جواب او را ندادند. عبیدالله دوباره سؤال کرد و یکی از کنیزانش که عقیله عرب و استاد قرآن زنان را میشناخت، جواب داد: «او زینب (س) دختر پیغمبر اسلام (ص) است.»
ابن زیاد گستاخانه خطاب به حضرت زینب (س) گفت: «سپاس خدا را كه شما را رسوا نمود و اخبارتان را دروغ گردانيد.»
حضرت زينب جواب داد: «سپاس خدا را كه ما را به واسطه پيامبرش گرامى داشت. از آلودگى و پليدى، پاك ساخت. همانا گناهكار رسوا مى گردد و بدكار دروغ مى گويد، و او ما نيستيم.»
ابن زياد گفت: «كار خدا را با خاندان خويش چگونه ديدى؟»
حضرت زينب فرمود: «جز نيكويى و خوبى نديدم. ما رأیت الا جمیلا .خداوند بر آن ها شهادت را مقدّر فرموده بود؛ پس آنان با شجاعت به قتلگاه خويش شتافتند. خداوند به زودى آن ها و تو را جمع خواهد كرد تا در پيشگاه او محاكمه شويد. پس خواهى ديد در آن روز، رستگارى از آن كيست؟ اى پسر مرجانه مادرت به عزايت بنشيند!»
عبیدالله با شنیدن لقبش و نسبتش با مادر بدکارهاش ترسید و خواست قصد جان حضرت زینب (س) را کند که یکی از مأمورانش او را از این کار نهی کرد. پس با عصبانیت و خشم گفت: «خدا دلم را با کشته شدن برادر نافرمانت حسین (ع) و خاندان و لشکر سرکش او شفا داد.» حضرت فرمودند: «به خدا قسم بزرگ ما را کشتی، نهال ما را قطع کردی و ریشه من را درآوردی. اگر این کار مایه شفای توست، همانا شفا یافتهای.»
ابن زیاد که جوابی در برابر سخنان گهربار و شجاعانه حضرت زینب (س)، با حالتی خشمگین دوباره گستاخی کرد و ضعف ابدی خود در مقابل خاندان امام علی (ع) را نشان داد و گفت: «این هم مثل پدرش علی (ع) سخنپرداز است. به جان خودم پدرت هم شاعر بود و سخن به سجع میگفت.» حضرت زینب (س) فرمودند: «زن داغدار کجا و سجع گفتن کجا!»
وارد شدن اسیران کربلا به زندان کوفه
پسر مرجانه بعد از اینکه در برابر حضرت زینب سلامالله علیها به لکنت زبان افتاده و پرده از جنایت و وقاحت بزرگ خود برداشتهشده میدید، آن بزرگان را راهی زندان کرد. به این ترتیب اسیران کربلا به مدت حدود هفت شبانهروز در زندان کوفه اسیر بودند.
انتشار خبر شهادت امام حسین (ع) در شام و مدینه
سرزمینهای اسلامی در سال ۶۱ هجری تحت قدرت ملعونترین چهره تاریخ یعنی یزید بن معاویه قرار داشت. عبیدالله بن زیاد که از سوی یزید حاکم کوفه شده و مأموریت خود در به شهادت رساندن امام حسین (ع) و اسیر کردن خانواده آن حضرت را انجام داده بود، در روز سیزدهم محرم به شام و مدینه نامههایی فرستاد. به این ترتیب در آن روز خبر شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در آن سرزمینها منتشر شد.
📚منابع
۱-امالی مفید، ص322.
۲-نفس المهموم، ترجمه کمره ای،ص184
@chadouri
🌺 داستانی شگفت ) جسد عالِمی که پس از 900 سال سالم بود !!
سیل عظیمی آمد و همه باغ های زراعی از جمله باغ مستوفی (اطراف شهر ری، شهری با سابقه 8000 سال از بزرگترین مراکز تمدنی دنیا ) را آب فرا گرفت و بسیاری از مكان ها را نیز تخریب نمود.
براثر آن سیل، حفره و شكافی عمیق، در باغ مستوفی نیز پدید آمد.
به اصلاح و مرمّت این حفره مشغول شدند که ناگهان سردابی ظاهر میشود...
وارد سرداب شدند... وجسدی را با صورتی نیکو مشاهده كردند كه تمام اعضای بدن آن سالم و تازه بود! وحتی اثر خضاب كردن بر ناخنهایش نیز مشهود بود!
بدن چنان سالم و تازه بود كه به نظر میآمد تازه از حمّام بیرون آمده است، فقط نخ های کفن کمی پوسیده شده بود.
🔶 این خبر در شهر ری و تهران، به سرعت پیچید و گروهی از علمای بزرگ و سرشناس از جمله: حاج آقا محمد آل آقا كرمانشاهی، میرزا ابوالحسن جلوه، آیة الله ملا محمد رستم آبادی و علامه سید محمود مرعشی نجفی در باغ حاضر و وارد سرداب شدند و پس از تایید اصل قضیه، برای شناسایی جسد، به تفحص پرداختند.
در بررسیها، متوجه لوح و سنگ قبری میشوند كه بر روی آن نوشته بود:
هذا المرقد العالم الكامل المحدث، ثقة المحدثین، صدوق الطایفه، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی(شیخ صدوق)
پس از بررسیهای تكمیلی، حفره را مرمّت و زیارتگاهی مناسب بر آن می سازند...
▫️مرحوم آیة الله العظمی مرعشی به نقل از مرحوم پدرشان، علامه سید محمد مرعشی نجفی میفرمود:
من دست آن بزرگوار را بوسیدم و علیرغم گذشت حدود 900 سال از دفن شیخ صدوق، دست آن عالم و محدّث بزرگ شیعه هنوز بسیار نرم و لطیف بود...
🌹 این است سرانجام عالِمان عارف و عاشقان کوی دوست...
@chadouri