هدایت شده از تبلیغات نازبانو💖🍡🍰
❌#عروسی که مادرشوهرش رو به #آتش کشید:❌😱😔😔
چندماه از نامزدی من و #پسرعموم نگذشته بود که با پیشنهاد عموم باهم به سفر شمال رفتیم.
اونجا با سهیل سر احترام گذاشتن به مادرش مدام در حال بحث و دعوا بودیم
#لجبازیهای من ادامه داشت تا اینکه با روشن کردن فندکِ توی دستم پیک نیک مقابل #مادرشوهرم منفجر شد و ....
کسی نمیدونست اتشسوزی کار منه تا اینکه...
( ادامه ی داستان اینجاست،،،)👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3426418877C79ae6abdac
هدایت شده از تبلیغات نازبانو💖🍡🍰
✅ #مادرشوهرم بهم میگه ورپریده چیکار کردی پسرم هرثانیه لحظه شماری میکنه بیاد پیش تو؟!😒😳
نمیدونه با عضویت تواین کانال #هوش از سر شوهرم بردم و #دیوونش کردم😜💋👇
https://eitaa.com/joinchat/3563651118C01cc87343a
📛 فقط خانومایی که برای همسرشون میخوان #دلبری ڪنن بیان💃🏻🔞☝️
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
روز #عروسیم همه چی به خوبی خوشی تموم شد اما...😑👰🏻♀️
با #خنده و شوخی وارد #خونه شدیم
همینجور که حرف میزدیم متوجه
شدیم از #اتاق صدا میاد 😰
در #اتاقخواب که باز کردیم دیدم #مادرشوهرم
زودتر از ما اومده نشسته تو اتاق🤐
با بی شرمی از ما خواست...🤣💦
https://eitaa.com/joinchat/1778122910Ce8944401eb
ادامه ماجرا رو اینجا گذاشتم👆🏻 😂
هدایت شده از مشتریان گسترده ترابایت
بارداری سختی داشتم همین موضوع بهونه شد تا مادرشوهرم بیاد خونه ام ازم مراقبت کنه...
هر روز دم #اذان غروب بوی خیلی بدی تو خونه ام میاومد وقتی متعجب از #مادرشوهرم میپرسیدم میگفت #اسپند دود کردم که چشم نخوری ..منم ساده باور میکردم و یه شب که مثل بقیه شبها که مادشوهرم خونه ام بود از بوی #تعفن که از زیر تختم اومد بیدار میشدم ولی هر چی نگاه کردم چیزی ندیدم ایقدر بوی بد بود که #حالت تهوع گرفت رفتم پرده رو زدم کنار پنچره رو باز کنم که #نور ماه تابید تو اتاق دیدم مادرشوهرم ...https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc