eitaa logo
از هر چمن،گلی 🌼🌸🌻🌸🌼
152 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
37.1هزار ویدیو
261 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
20.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"" قسمت۳ 🌴🌼👶🌼🌴 شادی روح شهدا صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
18.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"" قسمت۷ 🌴🌼👶🌼🌴 شادی روح شهدا صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
19.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"" قسمت۱۰ 🥀 شادی روح شهدا صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
‍ 💠مسلمان شدن دختر مسیحی به سبب آشنایی با شهید ابراهیم هادی💠 ✍ راوی: خواهر شهید 🔸خانم جوانی با من ارتباط گرفت و گفت: باید ماجرایی برای شما نقل کنم. ابراهیم نگاه من را به دنیا و آخرت تغییر دادو... تغییری در روند زندگیش ایجاد شده و... اما تغییرات این خانم شگفت آور بود. 🔹این خانم جوان گفت: من دینم مسیحی است از اقلیت های مذهبی ساکن تهران و وضعیت مالی ام خیلی خوب بود. به هیج اصول اخلاقی و حتی اصول دین خودم پایبند نبودم. هر کار زشتی نبود که در آن وارد نشده باشم! هرروز بیشتر از قبل در منجلاب فرو می رفتم. 🔸دو سه سال قبل؛ در ایام عید نوروز با چند نفر از دوستان، تصمیم گرفتیم که برای تفریح به یک قسمت از کشور برویم. نمی دانستیم کجا برویم شمال. جنوب. شرق. غرب و... 🔹دوستانم گفتند بریم خوزستان هم ساحل دریا دارد و هم هوا مناسب است. از تهران با ماشین شخصی خودمون راهی خوزستان شدیم بعد از یکی دو روزی به مقصد رسیدیم. شب که وارد شهر شدیم؛هیچ هتلی و یا مکانی را برای اقامت پیدا نکردیم. یکی از همراهان ما گفت: فقط یه راه داریم بریم محل اسکان راهیان نور. همگی خندیدم. تیپ و قیافه ما فقط همان جا رو میخواست! کمی طول کشید تا مسئول ستاد راهیان نور ما رو پذیرفت. 🔸یک اتاق به ما دادند وارد شدیم؛ دور تا دور آن پر از تصویر شهدا بود. هریک از دوستان ما به شوخی یکی از تصاویر شهدا را مسخره میکرد و حرف های زشتی میزد و... 🔹تصویر پسر جوانی بر روی دیوار نظر من را جلب کرد من هم به شوخی به دوستانم گفتم: این هم برای من! صبح که خواستیم بار دیگه به چهره این جوان شهید نگاه کردم. برخلاف بقیه نام اون شهید نوشته نشده بود. فقط زیر عکس این جمله بود: [ دوست دارم گمنام بمانم] 🔸سفر خوبی بود. روز بعد در هتل و... چند روز بعد به تهران برگشتیم. مدتی گذشت و من برای تهیه یک کتاب به کتابخانه دانشگاه رفتم دنبال کتاب مورد نظر میگشتم؛ یکباره بین کلی کتاب یکیشون نظرم جلب کرد. چقدر چهره این جوان روی جلد برای من آشناست!؟ خودش بود. همان جوانی که در سفر خوزستان تصویرش را روی دیوار دیدم. یاد شوخی های آن شب افتادم ؛ این همان جوانی بود که میخواست گمنام بماند. این کتاب از مسئول کتابخانه گرفتم. نامش بود. و نام او ابراهیم هادی بود. 🔹همینطوری شروع به خواندن کردم. به اواسط کتاب رسیدم ؛ دیگر با عشق میخواندم. اواخر کتاب که رسیدم. انگار راه جدید در مقابل من ایجاد شده بود. من آن شب به شوخی میخواستم ابراهیم را برای خودم انتخاب کنم؛ اما ظاهرا او مرا انتخاب کرده بود! او باعث شد که به مطالعه پیرامون شهدا علاقمند شدم و شخصیت او بر من تاثیر گذاشت ومن مسلمان شدم. شادی روح همه شهداو امام شهدا و شهید ابراهیم هادی صلوات🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
سال ۱۴۰۰ با خودم گفتم کاش روزی که می‌روی از رأی خودم به شما پشیمان نباشم. نمی‌دانستم روزی رأی‌م را کف دست می‌گیرم و در دادگاه الهی به آن مباهات می‌کنم. خدایا من برگه شفاعت دارم من به یک شهید رأی دادم. 🇮🇷
32.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پویانمایی زیبای سلام بر ابراهیم 📀 قهرمانی ، جنگی ، هیجانی 💿 قسمت آخر 💥فیلم و انیمیشن کودکانه💥 کودکانمان را مهدوی تربیت کنیم کودکانی از نسل غدیر و عاشورا ...