eitaa logo
چمرانی ها | مدرسه ای برای معلمان
3.1هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
849 ویدیو
7 فایل
اینجا یاد میگیری، چه جوری یه معلم/مربی خلاق و به روز باشی!😉 📚حسینیه کودک و ادبستان دخترانه و پسرانه شهید چمران شماره تماس: ٠۲۱ - ۳۳۵۵۱۸۱۳ 📲 پشتیبان فضای مجازی: @hamyarche 🌐سایت: chamraniha.com 🌐فروشگاه محصولات آموزشی و تربیتی: Kachi.chamraniha.com
مشاهده در ایتا
دانلود
(این قسمت: مدرسه ی توتوچان) انگار همین دیروز بود که برای تحقیق کردن راجع به مدل مدرسه ها،در خانه یکی از دوستانمان که معلم مدرسه مفید بود نشسته بودم و اسم توتوچان را شنیدم. وقتی کتاب را خواندم به نظرم مدرسه ی رویایی، مدرسه ای بود که توتوچان در آن درس میخواند. بعد که مدرسه مان را با سختی راه انداختیم به نظرمان مدرسه ی ما به مدرسه ی رویایی نزدیک شده بود، چون برای تک تک اجزایش زحمت کشیده و فکر کرده بودیم.😊. سالهاست در کتاب ها، بین فیلم ها و انیمیشن ها، در بازدیدهایمان از مدرسه ها و خلاصه هر جایی که سراغ داشتیم دنبال نشانی از مدرسه رویایی بودیم؛ بارها به این نشانه ها برخوردیم. بعضی نشانه ها کوچکتر و کم نورتر و بعضی بزرگتر و پرنور تر بودند. این روزها که مدرسه در معنای ظاهری اش در حال محو شدن است و البته در معنای واقعی اش که بستری مناسب برای و یادگیری بچه هاست در حال پررنگ شدن است به نظرم بهترین فرصت است که نشانه های مدرسه ی رویا و آرزوهایمان را هر چقدر هم کوچک باهم مرور کنیم. چه بهتر بچه های مدرسه ای را هم در این رویاپردازی شریک کنیم!🙃 یک روزی که خیلی دور نیست کل دنیا پر میشود از مدرسه ی آرزوها، از معلم های رویایی، از دانش آموزان علاقه مند به و از مسیری که خیلی روشن است خیلی زیاد....😇 پ.ن: بیاید قرار بگذاریم هر هفته خودمون رو مهمون یک نشانه از مدرسه ی آرزوها کنیم...🤗 ✅برای تهیه ی کتاب توتوچان میتونید به ادمین هاچین پیام بدید:👇😊 @Haachin #چمرانی_ها @chamran_family
(قسمت دومِ تیمی فیلر) . تیمی کم و بیش به شغل کاراگاهی اش مشغول بود و معلم هم همچنان با او درگیر. تیمی به پرونده هایش میرسید و با جدیت در حال جذب نیرو بود.😎 معلم هر روز از او ناامیدتر میشد تا اتفاق ویژه ای افتاد... . مشاور مدرسه، تیمی را خواست. تیمی بدون علاقه رو به روی مشاور نشست.‌ هر سوال ساده ای که مشاور میپرسید با جواب های خاصِ تیمی که: مثبته یا منفیه مواجه میشد. تیمی چند بار از مشاور سوال کرد: وقت تموم نشده؟ و آقای مشاور با آرامش هر بار پاسخ میداد :پانزده دقیقه مونده،دوازده دقیقه مونده.... بالاخره تیمی مجبور شد چند تا سوال بپرسد: دفترتون رو چند اجاره کردین؟ من میخوام یه دفتر مرکز شهر بگیرم! دفعه های بعد روابط تیمی و مشاور بهتر شد.مشاور مدت زیادی سکوت می کرد و سوال های خیلی کمی میپرسید. او یک ماموریت ویژه به پسرک کاراگاه میدهد، اینکه دقیق تکلیف های هر روز را ارزیابی کند. . روابط تیمی و مشاور بهتر میشود تا جایی که وقتی تیمی ناامید شده و میخواهد شغلش را کنار بگذارد این مشاور است که او را تشویق می کند به کارش ادامه دهدو ناامید نشود....😇 . پیشنهاد میکنیم حتما این فیلم رو با عنوان" تیمی فیلر" جست و جو و تماشا کنید😉😊 . @chamran_family