#مدرسه_آرزوها (این قسمت: مدرسه ی توتوچان)
انگار همین دیروز بود که برای تحقیق کردن راجع به مدل مدرسه ها،در خانه یکی از دوستانمان که معلم مدرسه مفید بود نشسته بودم و اسم #کتاب توتوچان را شنیدم.
وقتی کتاب را خواندم به نظرم مدرسه ی رویایی، مدرسه ای بود که توتوچان در آن درس میخواند. بعد که مدرسه مان را با سختی راه انداختیم به نظرمان مدرسه ی ما به مدرسه ی رویایی نزدیک شده بود، چون برای تک تک اجزایش زحمت کشیده و فکر کرده بودیم.😊.
سالهاست در کتاب ها، بین فیلم ها و انیمیشن ها، در بازدیدهایمان از مدرسه ها و خلاصه هر جایی که سراغ داشتیم دنبال نشانی از مدرسه رویایی بودیم؛ بارها به این نشانه ها برخوردیم. بعضی نشانه ها کوچکتر و کم نورتر و بعضی بزرگتر و پرنور تر بودند.
این روزها که مدرسه در معنای ظاهری اش در حال محو شدن است و البته در معنای واقعی اش که بستری مناسب برای #رشد و یادگیری بچه هاست در حال پررنگ شدن است به نظرم بهترین فرصت است که نشانه های مدرسه ی رویا و آرزوهایمان را هر چقدر هم کوچک باهم مرور کنیم.
چه بهتر بچه های مدرسه ای را هم در این رویاپردازی شریک کنیم!🙃
یک روزی که خیلی دور نیست کل دنیا پر میشود از مدرسه ی آرزوها، از معلم های رویایی، از دانش آموزان علاقه مند به #یادگیری و از مسیری که خیلی روشن است خیلی زیاد....😇
پ.ن: بیاید قرار بگذاریم هر هفته خودمون رو مهمون یک نشانه از مدرسه ی آرزوها کنیم...🤗
✅برای تهیه ی کتاب توتوچان میتونید به ادمین هاچین پیام بدید:👇😊
@Haachin
#مجموعه_شهید_چمران#چمرانی_ها
#ادبستان_دخترانه_شهید_چمران
#ادبستان_پسرانه_شهید_چمران
#آموزشی
@chamran_family
#مدرسه_آرزوها (قسمت دومِ تیمی فیلر)
.
تیمی کم و بیش به شغل کاراگاهی اش مشغول بود و معلم هم همچنان با او درگیر.
تیمی به پرونده هایش میرسید و با جدیت در حال جذب نیرو بود.😎
معلم هر روز از او ناامیدتر میشد تا اتفاق ویژه ای افتاد...
.
مشاور مدرسه، تیمی را خواست. تیمی بدون علاقه رو به روی مشاور نشست. هر سوال ساده ای که مشاور میپرسید با جواب های خاصِ تیمی که: مثبته یا منفیه مواجه میشد. تیمی چند بار از مشاور سوال کرد: وقت تموم نشده؟ و آقای مشاور با آرامش هر بار پاسخ میداد :پانزده دقیقه مونده،دوازده دقیقه مونده....
بالاخره تیمی مجبور شد چند تا سوال بپرسد: دفترتون رو چند اجاره کردین؟ من میخوام یه دفتر مرکز شهر بگیرم!
دفعه های بعد روابط تیمی و مشاور بهتر شد.مشاور مدت زیادی سکوت می کرد و سوال های خیلی کمی میپرسید.
او یک ماموریت ویژه به پسرک کاراگاه میدهد، اینکه دقیق تکلیف های هر روز را ارزیابی کند.
.
روابط تیمی و مشاور بهتر میشود تا جایی که وقتی تیمی ناامید شده و میخواهد شغلش را کنار بگذارد این مشاور است که او را تشویق می کند به کارش ادامه دهدو ناامید نشود....😇
.
پیشنهاد میکنیم حتما این فیلم رو با عنوان" تیمی فیلر" جست و جو و تماشا کنید😉😊
.
@chamran_family