#کلام_مخاطب #خواستگاری_چندهمسری خاطره جالب یکی از مخاطبین فرهیخته در مورد خواستگاری برای همسر: 👇 وقتی می‌خوای به یه دختر مذهبی بگی: «بیا زن دومم بشو!»😰 دانشجوی خودم بود. یک سالی سر کلاس خودم بود؛ یه خانم جوان، خیلی فهمیده، عاقل و پر نشاط. با وجود این‌که خیلی سر زبون و فصاحت کلام داشت، عجیب باحیا و باوقار بود؛ اصلا بدون پوشیه و نقاب یا ماسک ندیده بودمش. بعد از شش ماه تازه فهمیدم مجرده! اصلا باورم نمی‌شد. به نظرم سی و دو سه سالی داشت؛ هرچند نشاطش مثل یک دختر ۲۷ ساله می‌موند. الان باید مادر چهار تا بچه می‌بود و چه مادر خوبی می‌تونست باشه! شاید چون فعال فرهنگی بود، مربی دینی بود، نیروی جهادی بود و توی دانشگاه مسوولیت داشت، نمی‌تونست هر شوهری رو قبول کنه. آخه مردهای متدینی که باب میلش هستن، یه زن می‌خوان که هوای خونه و خانواده رو داشته باشه. این نمی‌تونست اینجور زنی باشه. برای همین مونده بود منتظر یه خواستگار که شرائطش رو بپذیره. بعد از کلی فسفر سوزوندن، با خودم گفتم:‌بهش پیشنهاد ازدواج بدم به عنوان همسر دوم!😅 آخه هم شرائط عاطفی، هم مالی و از همه مهمتر رضایت همسر اول و حتی پدر و مادرم رو داشتم. از طرفی نه تنها می‌تونستم دغدغه‌های فرهنگی اون رو درک کنم، حتی می‌تونستم کمکش کنم. زندگی چندهمسری به زن آزادی بیشتر و مسوولیت خانه‌داری و شوهرداری کمتری رو تحمیل می‌کنه و زن می‌تونه شغل و کارش رو هم در کنار زندگیش داشته باشه و شوهرش هم شاکی نمی‌شه. راستش توی این یه سال هم من رو حسابی شناخته بود و کاملا قبولم داشت. سنمون هم که به هم می‌خورد. منم که خوشگل و تودل برو😎 مستقیم که روم نشد. به یکی از دوستام که با داماد خانوادشون رفیق بود گفتم. گفت: «باشه به دامادشون می‌گم پیگیر باشه. شاید قبول کردن که اگه قبول کنن بهترین زنیه که می‌تونی بگیری! هم خودش هم خانوادش حرف ندارن!» ادامه دارد ... 🌺 پایگاه تبیین چندهمسری اسلامی @chandhamsari_ormavi

#کلام_مخاطب #خواستگاری_چندهمسری وقتی می‌خوای به یه دختر مذهبی بگی: بیا زن دومم بشو! (قسمت دوم) ... مستقیم که روم نشد. به یکی از دوستام که با داماد خانوادشون رفیق بود گفتم. گفت: «باشه به دامادشون می‌گم پیگیر باشه. شاید قبول کردن که اگه قبول کنن بهترین زنیه که می‌تونی بگیری! هم خودش هم خانوادش حرف ندارن!» راستش، خودم هم خیلی می‌خواستمش.❤️ همسر بی‌نظیر و فداکارم به دلایلی راضی به ازدواج دوم من بود. به همین خاطر موقعیت‌های زیادی برای ازدواج دوم داشتم. ولی من نمی‌خواستم ریسک کنم. کسی رو می‌خواستم که پول نه، جمال خاصی، نه؛ بلکه فهمیده و عاقل باشه؛ توی کار برای خدا هم دوشم باشه. و اون دقیقا خودش بود. اما قسمت بد ماجرا ... رفیقم بهم زنگ زد گفت می‌خوام ببینمت. باهم قرار گذاشتیم. با یه حالی بین خوف و رجا رفتم پیش رفیقم. گفتم چی شد؟😰 گفت نگاه کن: این دختر از اون خانواده‌هایی است که من بهشون میگم «مذهبی‌های شیک.» این جوز مذهبی‌ها چندهمسری را ننگ می‌دونن. به داماد خانوادشون که گفتم، گفت: «اصلا حرفش رو نزنید! یکی دیگه این حرف رو به پدر زنم زد، نزدیک بود قیامت به پا کنه!» خیلی خانواده مذهبی و شیک و فهیمده‌ای هستند ولی زن دوم اصلا توی کتشون نمی‌ره. نمی‌دونم چرا به دلم افتاده بود خود دختر خانم قبول می‌کنه. آخه توی کلاس یه بار سر حکم اسلام در مورد چندهمسری اشکال کرد و منم نظرات شهید مطهری و بقیه اندیشمندان رو گفتم و آخرش قانع شد. ولی پدرش ...😔 واقعا دلم سوخت برای بعضی مذهبی‌های شیک که بیشتر عرف‌زده هستند تا شرع‌زده. حاضرن دختر بالای سی‌سالشون بمونه و احتمالا سنش بالا بره ولی عوام الناس پشت سرشون چیزی نگن! دیگه دندون طمع رو کندم.🥺 گفتم چون خدا خداست بهترش رو روزیم می‌کنه.🤲 🌺 پایگاه تبیین چندهمسری اسلامی @chandhamsari_ormavi