eitaa logo
🇾🇪🇵🇸🇮🇷🇮🇶🇱🇧 کانال کمیل
25.1هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
15.3هزار ویدیو
487 فایل
فی الواقع خداوند اِند لطافت اِند بخشش اند بیخیال شدن اند چشم پوشی و اِند رفاقت است فقط کافی است بخواهی به سمت او حرکت کنی ادمین اصلی تبادل و تبلیغ @tabligh_tabadol رفع ایرادات احتمالی در تبلیغ @Mahzarehkhoda ارتباط با خودم ✍️ @seyedkomeil
مشاهده در ایتا
دانلود
رفقا و همراهان گرامی سلام این کانال متعلق به خودمونه یعنی متعلق به من و شما @sepidary اینجا فقط محتواهای تولیدی خودمون رو میذاریم کلیپ و متن و صوت و...... کانال جدا زدیم که اون مطالب بین خبرهای دیگه گم نشه کتاب های صوتی رو هم اونجا معرفی میکنیم حتما عضو بشید حتما حتما https://eitaa.com/sepidary
🌼میرزا جواد آقا ملکی تبریزی: هر گرفتاری و ناراحتی که به سراغ انسان می آید، حتّی درد سر و یا پای انسان به سنگ می خورد، اثر گناهانش هست. (باده گلگلون ، ص ۱۱۲) ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
دارید دائم می‌پرسید تهران برای انتخابات چه کار کنیم ، به کی رای بدیم ، شما به کی رای میدی بابا جان رای یه چیز شخصیه با صدای بلند و که تا حالا نشنیدید داد میزنم که من رای م رو لو نمیدم و این حرفم رو ثابت میکنم ، که تا حالا ندیدید 😂😂😂😂😂 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادم نمیرود در سینما سر این صحنه‌ی پایانی فیلم سینمایی بغضم ترکید و تحسین کردم سربازان گمنامی را که هستند ولی ما آنها را نمیبینیم و امنیت کشور نمود حضور آنان است‼️ به احترام تمام کسانی که از امنیت این مرز و بوم صیانت میکنند ، مخصوصا شما سربازان گمنامی که جلوی چشم نیستید اما در سایه مواظب اوضاع هستید ، باید ایستاد و کلاه از سربرداشت‼️ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
🔹ابر قدرت پوکید 😂😂😂😂 حمله سایبری گسترده چندین اوپراتور موبایل بزرگ آمریکا ر از کار انداخت مردم حتی قادر به شماره گیری اضطراری 911 نیستند ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ان شاء الله تصمیم داریم ختم صلواتی که هر قرار داده میشود را به توفیق الهی و همت شما عزیزان تا زمان ظهور (عج) که بسیار نزدیک است ادامه دهیم تا ان شاء الله بتوانیم با فرستادن این صلوات ها با نیتی که در ادامه خواهیم گفت به سهم خودمون باعث تعجیل در فرج و همچنین عاقبت به خیری خودمان شویم و بتوانیم به توفیق تبعیت و اطاعت کامل از حضرت برسیم و هر چه زودتر به توفیق حضور و بهره مندی از دوران فوق العاده بعد از ظهور نائل شویم. هفته پیش الحمدلله به همت شما عزیزان بر اساس گزینه ای که انتخاب کردید از بین چندین کانال و گروه در تلگرام و ایتا که ختم در آن قرار داده شده بود، مجموعا حدود ۶۸۱ نفر شرکت کردند و حدود ۱۸۱ هزار صلوات فرستاده شد. طبق بیانات بزرگان دین ، برترین ذکر است و در رسیدن به حاجات بسیار سودمند و موثر است و این ذکر در تقرب پیدا کردن به خدا ، آمرزش گناهان، توشه آخرت و صفای باطن تاثیر بسیار زیادی دارد. ان شاء الله همگی بتوانیم در این سُنت حسنه و پُر خیر و برکت ختم صلوات هر هفته شرکت کنیم و ان شاء الله خدا ما را از تمام ثواب‌ها و آثار و برکات فوق العاده این صلوات ها بهره‌مند فرماید و تک تک این صلوات ها را به عدد ما احاط به علمک(به تعداد بالاترین عددی که در احاطه ی علم خداست) از ما قبول فرماید. سعی کنیم صلوات ها را با آرامش و با توجه فرستیم. برای شرکت در این ختم صلوات، روی لینک زیر کلیک کرده و گزینه ثبت را بزنید سپس تعداد صلواتی که تمایل دارید بفرستید را وارد کنید و سپس روی ثبت کلیک کنید تا ثبت شود. https://EitaaBot.ir/counter/lzv1
4_6017117261775504707.mp3
642.1K
🌷بسیار زیبا حتما گوش بدید 🍃 آزاد شدن از تعلقات... 👤حجت‌الاسلام رنجبر
💫نماز بسیار مهم شب سیزدهم ماه شعبان (امشب) 🌷پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله: هر کس در شب سیزدهم ماه شعبان ۲ رکعت نماز در هر رکعت بعد از حمد سوره تین (آیات درون تصویر بالا) ۱ بار بخواند، گویی ۲۰۰ برده از فرزندان حضرت اسماعیل علیه السلام را آزاد کرده است و نیز همانند روزی که از مادر متولد شده، از گناهان بیرون می‌‌آید و خداوند دوری از آتش جهنم را برای او می‌نویسد و همدم حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله و حضرت ابراهیم علیه‌السلام می‌شود. (اقبال الاعمال سید ابن طاووس)
تصاویر فوق، مربوط به صفحه شناسنامه است ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
دو بر یک از امارات جلوییم میرجلیلی درروازه بان ایران دوباره گل کاشت به امید برد ایران
🔺یوزهای ایرانی با غلبه بر امارات مقتدرانه به نیمه نهایی جام جهانی فوتبال ساحلی 2024 دبی صعود کردند. ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
بریم برای دو قسمت از رمان امنیتی
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 🔥 ✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت چهل و دوم» 🔺 چندی است که هم خودم چشم گذاشته‌ام و هم خودم دنبال خودم میگردم! خیلی تحت تأثیر صدا، کلمات، محبّت و توصیه‌های پدرم قرار گرفتم. این‌قدر که هم گریه‌ام بند آمد، هم آرامتر شدم. بلند شدم. حرکت کردم و به‌طرف خانه رفتم. آن شب خیلی آرامتر خوابیدم و حسابی فشارهای روانی آن دو سه روز را پشت‌ سر گذاشتم. به چنین تلنگری نیاز داشتم. در زندگی دخترانه و زنانه، تلنگری که از جنس محبّت پدری باشد تا عمق استخوان، قلب و سینه آدم نفوذ میکند. این‌قدر که حتّی ممکن است همه معادلات آدم را به هم بزند و به‌طرفی بکشاند که دست خودت هم نیست. این را گفتم تا بگویم بابام با اینکه آخوند بود و داداش‌هایم هم چریک و نظامی بودند، امّا هیچ‌وقت مجبور به انجام کارهای دینی و پذیرش زوری حجاب، نماز و این چیزها نبودیم. بابام به دلمان گذاشت که یک بار امر و نهی‌مان بکند و یا بگوید چرا این‌جوری میگردی و ... همیشه اگر با او بحث میکردیم و خودمان سر بحث را باز میکردیم، نظرش را میگفت وگرنه این‌جوری نبود که بخواهد بنشیند دو ساعت نصیحتمان کند و بعدش هم مجبور باشیم بگوییم چشم! تربیت ما بر اساس دو تا چیز بود: یکی اعتمادی که بابامون به ما داشت. دوّمی هم اینکه خودمان بابامون را دوست داشتیم و به معنای واقعی کلمه، هلاکش بودیم. همیشه تا یادمان می‌آمد که بابامون گفته است: «بهت اعتماد کامل دارم!» جلوی خودمان، گناه، تباهی و این چیزها را میگرفتیم و چون دوستش داشتیم، نمیگذاشتیم کار به اخم، نصیحت، ناراحتی، گلّه و شکایت بکشد؛ چون اگر کار به این‌جور چیزها بکشد، دیگر ارزش ندارد و می¬شود یک «تربیت صوری و ظاهری»! با این که خانواده‌ام مذهبی بود، اما خودم خیلی مذهبی و اهل قید و بندهای مذهبی‌ها نبودم. مثلاً اگر پیش می‌آمد، چه بسا ته آرایشی هم میکردم، خیلی هم روی موهایم حسّاس نبودم و خلاصه یک جورهایی که کسـی خیلی احساس نمیکرد دختر آخوندم و حتّی وقتی میفهمید تعجّب میکرد، امّا با همه این چیزها، برای خودم خطّ و خطوط داشتم. وصله بی‌حیایی به من نمی‌چسبید و کسـی جرأت نمیکرد درباره‌ام خیال خام کند؛ چون رفتارم مهربان و لارج نبود و کلّاً با نامحرم سرسنگین برخورد میکردم. پس خیلی تعجّب نکنید که چرا چند ماه گذشت تا یک شب به خودم بیایم و یک تجدید‌نظر حسابی در خودم داشته باشم. آن شب بابام یادم آورد که به من «اعتماد کامل» دارد! همین. این برای من که آن‌طوری تربیت شدم؛ یعنی بزرگترین مسئولیّتی که در دنیا میشود روی گردن یکی گذاشت. به‌خاطر همین از فردایش گشتم و خودم را پیدا کردم. باید خودم را در بین خاطرات خوب و چیزهای مفیدی که قبلاً یاد گرفته بودم پیدا میکردم. مخصوصاً اینکه بابام برای بار اوّل بود که مرا در برابر امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) قرار داد و گفت که شرمنده‌اش نشو! باید دنبال یک چیزهای قوی میگشتم که بتواند وسط اسرائیل حفظم کند و نگذارد فرو بریزم. دقّت کنید لطفاً: «وسط اسرائیل!» نگذارد ویران بشوم، بشکنم و خُرد بشوم. آن چیزی که دنبالش بودم، نه به فلسفه و آپدیت کردن عقایدم برمیگشت و نه با بحثهای طولانی، جدل و کل کل کردن با این و آن درست میشد؛ یک چیزی از جنس دل خراب خودم بود. گشتم و گشتم و گشتم... ادامه... 👇 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
تا اینکه اوّلین چیزی که خیلی نظرم را جلب کرد، شعری بود که بابام وقتی میخواست لالایی برایمان بخواند میخـواند. خـیلی یادم نیست، نمیدانم از اوّلش چطوری شروع میشد، امّا یک جایش میگفت: این رئوفی که میشناسم من رد نکرده زِخانه‌اش دشمن پسر فاطمه‌ست پس حتماً به قسم نیست احتیاج اصلاً دردهامان دوا شود اینجا گره کور وا شود اینجا... این جملات اصلاً از زبانم نمی‌افتاد. خیلی آرام و ضعیف، با خودم زمزمه می‌کردم... هر بار به اینجایش می‌رسیدم و فکر همه غفلت‌هایم می‌افتادم و اینکه چطوری غرق در عشق و حال اروپا شده بودم، مژه‌هایم خیس میشد: تو گنه¬کار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی... بقیّه‌اش را بلد نبودم، امّا با همین چند تا بیت کوتاه، خیلی سوز میگرفتم و حالم خوب می¬شد. از یک طرف دیگر هم فکر آن دو تا پیرمرد زندانی زندانهای یهود که می‌افتادم، نوک دماغم از فشار، حسرت و سوز میسوخت و بغضم میگرفت. به‌خاطر اینکه خیلی جلوی ماهدخت، شیرین و بقیّه ضایع نباشد، بغضم را می‌خوردم و هیچ‌چیز نمی‌گفتم، گریه نمیکردم و میگذاشتم به وقتش! تا یکی دو روز گذشت و سرپا شدم. جوری جلوه دادم که مسمومیّت، مشکلات روحی و این چیزها اذیّتم کرده و کاری به آن کنفرانس نداشته است و... آن‌ها هم خیلی چیزی نپرسیدند و به تحصیل و تحقیقاتمان در آن مؤسّسه ادامه دادیم. تا اینکه یک شب؛ یعنی فکر کنم سه چهار شب بعداز آن وقفه روحی‌ام، فکری در ذهنم افتاد که نمیشد بی‌خیالش شد و باید یک جورهایی حل‌و‌فصلش می‌کردم. فکری که اگر آن موقع به آن نمی‌پرداختم و برایم مهم نمیشد، تمام پلیس‌بازی‌های داخل آن دخمه و اذیّت و آزارهایی را که بچّه‌ها دیدند، بی‌فایده میشد. رمان ادامه دارد... @Mohamadrezahadadpour ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil