تا اینکه اوّلین چیزی که خیلی نظرم را جلب کرد، شعری بود که بابام وقتی میخواست لالایی برایمان بخواند میخـواند. خـیلی یادم نیست، نمیدانم از اوّلش چطوری شروع میشد، امّا یک جایش میگفت:
این رئوفی که میشناسم من
رد نکرده زِخانهاش دشمن
پسر فاطمهست پس حتماً
به قسم نیست احتیاج اصلاً
دردهامان دوا شود اینجا
گره کور وا شود اینجا...
این جملات اصلاً از زبانم نمیافتاد. خیلی آرام و ضعیف، با خودم زمزمه میکردم... هر بار به اینجایش میرسیدم و فکر همه غفلتهایم میافتادم و اینکه چطوری غرق در عشق و حال اروپا شده بودم، مژههایم خیس میشد:
تو گنه¬کار را عوض کردی
دلِ بیمار را عوض کردی
هر گرفتار را عوض کردی
آخرِ کار را عوض کردی...
بقیّهاش را بلد نبودم، امّا با همین چند تا بیت کوتاه، خیلی سوز میگرفتم و حالم خوب می¬شد.
از یک طرف دیگر هم فکر آن دو تا پیرمرد زندانی زندانهای یهود که میافتادم، نوک دماغم از فشار، حسرت و سوز میسوخت و بغضم میگرفت. بهخاطر اینکه خیلی جلوی ماهدخت، شیرین و بقیّه ضایع نباشد، بغضم را میخوردم و هیچچیز نمیگفتم، گریه نمیکردم و میگذاشتم به وقتش!
تا یکی دو روز گذشت و سرپا شدم.
جوری جلوه دادم که مسمومیّت، مشکلات روحی و این چیزها اذیّتم کرده و کاری به آن کنفرانس نداشته است و...
آنها هم خیلی چیزی نپرسیدند و به تحصیل و تحقیقاتمان در آن مؤسّسه ادامه دادیم.
تا اینکه یک شب؛ یعنی فکر کنم سه چهار شب بعداز آن وقفه روحیام، فکری در ذهنم افتاد که نمیشد بیخیالش شد و باید یک جورهایی حلوفصلش میکردم.
فکری که اگر آن موقع به آن نمیپرداختم و برایم مهم نمیشد، تمام پلیسبازیهای داخل آن دخمه و اذیّت و آزارهایی را که بچّهها دیدند، بیفایده میشد.
رمان #نه
ادامه دارد...
@Mohamadrezahadadpour
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
بسم الله الرحمن الرحیم
🔥 #نه 🔥
✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی
💥 «قسمت چهل و سوم»
🔺لطفاً این قسمت را حدّاقل دو بار بخوانید!
کمکم داشتم میشدم همان سمن سابق؛ با یککم ایمان، اعتقاد بیشتر و یک ذرّه هم بگویی نگویی مسلمانتر!
ولی ماندن در آن حالت؛ یعنی حالتی که بخواهی اسلام و معنویّتت را حفظ کنی، کار راحتی نبود و خطرناک هم به نظر میرسید. بهخاطر همین، از یک طرف باید تعامل و ارتباطم را با ماهدخت حفظ می¬کردم، از یک طرف هم باید کاری میکردم که خیلی به کارهایم سرک نکشد؛ چون همانطور که در قسمت قبل گفتم، چیزی به ذهنم رسید که باید انجامش میدادم و باید حواسم را جمع میکردم که وقتم را از دست ندهم و تا حسّ و حالم خوب بود و دوباره درگیر نفس، رنگولعاب اروپا و اسرائیل نشده بودم، باید یک کاری میکردم.
از آن روزهای سگی، چیزهایی یادم بود که باید ردگیری می¬شد. چیزهایی مثل «چند تا تار مو» و «صفحه 66 کتاب تاریخ طب در ایران» و...
یک روز که در دفتر پژوهشکده نشسته بودم و سرگرم کارم بودم، تندتند هر چه اطّلاعات لاتین و غیرلاتین بود درباره این کتاب گرفتم و ذخیره کردم. خیلی زیاد نبود، امّا خوب بود. همه اطّلاعات را جمعوجور کردم، مشترکات و تکراریها را حذف کردم و با کمال تعجّب دیدم که از بین تمام حرفهایی که درباره کتاب نوشته شده توسّط «دکتر سیریل الگود» یهودی وجود دارد و بقیّه دارند از آن چند تا منبع مادر استفاده میکنند، سه تا کتاب بیشتر نیست.
دو تا از کتابها را کامل توانستم پیدا کنم. مطالب عالی داشـت. هم شـرح کتاب سیریل الگود محسوب میشد و بعضی جاها نقدش کرده بودند و بقیّهاش هم تکمله و اضافاتی بود که خیلی به درد کسانی میخورد که این کاره باشند و دوست داشته باشند اطّلاعات بیشتری مطالعه کنند.
صفحه 66 کتاب سیریل الگود را کامل چک کردم؛ یعنی همان صفحهای که یک تکّه از آن توسّط ماهر به من داده شده بود. یک تکّه کوچک از آن صفحه، فصلی درباره تحقیقات خاصّی بود که یک گوشهاش نظرم را حسابی جلب کرد؛ چون آن قسمت صحبتهایی پیرامون «کروموزوم» و «ژن» بود که توسّط دانشمندان مسلمان، برای اوّلین بار در طول چندین قرن صورت گرفته بود.
خب! این خیلی مسئله جالب و جذّابی بود که بدانیم دانشمندان مسلمان از اوّلین پیشگامان عرصه مطالعات ژنتیک بودهاند. به گونهای که تحقیقات خودشان را در طول قرون متمادی انجام داده و نگذاشته بودند که این تحقیقات زمین بماند.
امّا من چیز دیگری از آن فصل و صفحات نتوانستم بفهمم. خیلی هم زیر و بالا کردم، امّا نشد که نشد! یعنی اگر فرد دیگری هم بود، نمیتوانست چیز زیادتری از فهم من دریافت کند.
آن دو تا شرح و تعلیقیه هم چیز دندانگیری در آن زمینه نگفته بودند و به ذکر شواهد و این جور چیزها اکتفا کرده و رد شده بودند.
خب شما جای من! وقتی اینجوری به بنبست برسید، خدایی شاخکهایتان بهطرف آن کتاب سوّم تحریک و حسّاس نمیشود؟! دوست ندارید بروید هر جور که شده است پیدایش کنید؟!
من هم مثل شما! شاید دو روز درگیرش بودم، امّا باز هم حواسم بود که جلب توجّه نکنم تا بتوانم راحتتر به تحقیقاتم ادامه بدهم؛ حتّی کارهای شخصیام را خیلی به موقع انجام میدادم که نیاز نباشد ماهدخت برایم دل بسوزاند و کارهایم را انجام بدهد. میخواستم کاملاً مخفی و چراغ خاموش پیش بروم.
پساز مشورتهای بسیار با اساتید و مخصوصاً با آن دو تا آمریکایی فهمیدم که معمولاً هرکسی کتاب یا جزوه خاصّ و اثرگذاری را گـم مـیکند، حالا میخواهد اروپا باشد یا هر جای دیگری، حتماً سری به کتابخانه ملّی اسرائیل میزند.
ببینید! یعنی یک چیزی میگویم یک چیزی هم می¬شنوید. به چیزهایی رسیدم که عمراً نمیتوانستم بفهمم و چندان کسی هم اطّلاع نداشت.
#نه
ادامه ... 👇
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
بگذارید اوّل کمی اطّلاعات کلّی و عمومی درباره¬اش بدهم:
کتابخانه ملّی اسرائیل (به عبری: הספרייה הלאומית) نام کتابخانه ملّی در کشور اسرائیل است. این کتابخانه با ۵ میلیون نسخه دارایی، مالک بزرگترین کتابخانه جهان به زبان عبری و در مورد دین و موضوعات مربوط به یهودیّت است.
این کتابخانه در سال ۱۸۹۲ میلادی، توسّط بنیاد خیریه یهودی به نام فرزندان پیمان (בני ברית) در شهر اورشلیم بناشد. کتابخانه ملّی اسرائیل، یکی از ۲۶ مؤسّسه از ۱۹ کشور جهان بود که در راهاندازی «کتابخانه دیجیتال جهان» مشارکت داشت.
حالا اوّلین چیزی که به آن برخورد کردم و نمیدانستم از شدّت تعجّب و تحیّر چه بگویم این بود که:
کتابخانه ملّی اسرائیل مالک دو گنجینه مهم از نسخ خطّی عبری به نامهای «جنیزه قاهره» و «جنیزه افغان» است. این اسناد مربوط به تاریخ و پیشینه یهودیان میباشند که در اصطلاح به آن «جنیزه» میگویند. از بین تمام آثار موجود، جنیزه افغان از همه معتبرتر و قطورتر است.
جنیزه افغان؟! آره... جنیزه افغان! تعریفش میشود: «اسناد پیشینه هزارساله یهودیان در افغانستان امروز»! آنها در افغانستان چهکار میکردند که الان وقتی به بزرگترین کتابخانه یهود در کلّ جهان (با کلّ آثار یهودی و غیر یهودی) مراجعه میکنی، میبینی که جنیزه افغان اینقدر حرف برای گفتن داشته و دارد که تاریخ هزارساله قوم یهود، بسته به آنجاست و نمیشود نادیدهاش گرفت، امّا کسـی چیزی نمیگوید و اصلاً کسی خبر ندارد.
شاید حدوداً چهار پنج روز، هر روز هم شش هفت ساعت دربارهاش تحقیق و بیش از دو سه هزار صفحه را با دقّت مطالعه کردم. دیدم که از سال ۱۹۵۲ میلادی یهودیان از خدمت در ارتش افغانستان معاف شدند و مجبور بودند به جای آن مالیات معیّنی را پرداخت نمایند. در سال ۱۹۹۰ میلادی تنها ۱۵ الی ۲۰ خانواده یهودی در کابل باقی ماندند که آنان نیز در جریان جنگهای داخلی افغانستان آن جا را به قصد ایران، ترکمنستان، ازبکستان و هند ترک کردند. تا سال ۲۰۰۱ میلادی چندین یهودی در کابل شناخته شدند. «اسحاق لوی» هشتادساله سرایدار کنیسه کابل در ژانویه ۲۰۰۵ درگذشت و برای خاکسپاری به کوه زیتون در اورشلیم برده شد.
در حال حاضر زبولون سیمینتوف یکی از یهودیان بازمانده در افغانستان است. با این حال بسیاری از یهودیان در افغانستان بهخاطر مسائل سیاسی و امنیّتی خود تغییر دین دادهاند و بهصورت ناشناس در افغانستان به زندگی خود ادامه میدهند.
اینها را گفتم تا این را بگویم که: یکی از گروههای بسیار پر نفوذ یهودی در افغانستان، یهودیان سامریاند که در شهرهایی همچون کابل و هرات در حال زندگی هستند، ولی هویّت واقعی خود را بروز نمیدهند. مهمترین خصیصه آنها این است که بزرگانشان جزء بزرگان «رشته پزشکی» و «مطالعات ژنتیک» هستند.
میگیرید چه شد؟! پزشکی! ژنتیک!
حالا خوب دقّت کنید: آن کتاب سوّمی که در به در دنبالش بودم، توسّط یکی از همین یهودیان سامری افغانستان نوشته شده که فقط یک نسخه از آن بیشتر باقی نمانده است و آن نسخه هم در جایی نیست مگر در «کتابخانه ملّی اسرائیل»!
یعنی دقیقاً همانجایی که نشسته بودم.
رمان #نه
ادامه دارد...
@Mohamadrezahadadpour
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
✅ گزیده ای از اخبار مهم اخیر
◽️آغاز تبلیغات نامزدهای انتخابات مجلس
همزمان تبلیغات تلویزیونی نامزدها از ۲۰۰ کانال صداوسیما هم از ساعتی پیش آغاز شده است. این زمان تا ساعت ۸ صبح روز ۱۰ اسفند ادامه دارد.
◽️رئیسکل بانک مرکزی:
اموال بازگردانده شده بابک زنجانی داراییهای ارزی است و تماما به خزانه بانک مرکزی منتقل شد.
◽️روزنامه شرق به اتهام نشر اکاذیب مجرم شناخته شد
هیأت منصفه دادگاههای سیاسی و مطبوعاتی با اکثریت آرا مدیر مسئول روزنامه شرق را به اتهام نشر اکاذیب و مطالب خلاف واقع موضوع گزارش پلیس اطلاعات فرماندهی انتظامی تهران بزرگ مجرم شناختند.
◽️آمریکا قطعنامه پیشنهادی الجزایر برای آتشبس در غزه را وتو کرد
آمریکا برای چندمین بار متوالی قطعنامههای طرح شده در شورای امنیت برای آتشبس در غزه را وتو کرد.
◽️برزیل سفیر خود را از فلسطین اشغالی فراخواند
رئیس جمهور برزیل در جریان نشست آخر هفته اتحادیه آفریقا در آدیس آبابا با اشاره به جنایات جنگی رژیم صهیونیستی گفت: آنچه در نوار غزه به مردم فلسطین میگذرد در دیگر لحظات تاریخی مشابهی ندارد.
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ تـلنـگـر
📢 نـگـذاریـد در قـیـامت قــــرآن از شـما شـکـایـت کـند...
اگـر شـده روزی یـک آیـه از قـرآن را بـخـوانـیـد ولـی بـی قـرآن روزتـان را سـپـری نـکـنـید
☺️💞بـرنـامـه امـروز آیـه ۱۷۹ سـوره مـبـارکـه آل عمران هـمـراه بـا تـرجـمـه تـصـویـری بـسـیـار زیـبـا🌼🌸
📖 ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ «۱۷۹»
خداوند بر آن نيست كه (شما) مؤمنان را بر آن حالى كه اكنون هستيد رها كند، مگر اينكه (با پيش آوردن آزمايشهاى پى در پى،) ناپاك را از پاك جدا كند. و خداوند بر آن نيست كه شما را بر غيب آگاه سازد، ولى از پيامبرانش، هر كه را بخواهد (براى آگاهى از غيب) بر مىگزيند، پس به خدا و پيامبرانش ايمان آوريد و (بدانيد) اگر ايمان آورده و تقوا پيشه كنيد، پس براى شما پاداش بزرگى خواهد بود
#سلاممولاجان❣
میدرخشد ... نور، فوقَ کل نور
میشود قلبم پر از شوق حضور
🌱لیلةالعشق است و میخوانم دعا...
رَبّــــنا عَـجــّلْ لـَنا يَومَ الظــهور
#اللهمعجللولیکالفرج🌻
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
#سلام_امام_حسینم
#صلےالله_علیڪ_ایها_ارباب
سـلام حضـرٺ خورشید
ایهـا الارباب
دوباره صبـح ،
هواے حـرم دلم دارد ...
#صبحم_بہ_نام_شما
#السلام_علیڪ_یاسیدالشـهدا
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
رهبر انقلاب: هیچکس نگوید رأی من یکنفر اثر ندارد.
میلیونها از همین یک نفر تشکیل میشود.
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
🌹این عکسی که مشاهده میکنید معروفه
به نردبان #شهادت...
تمام افراد حاضر در عکس #شهید شدن ....
عکس جالبيه ...
جالبتر اینه که نردبان ته نداره ...
یعنی میشه یه پله هم واسه ما گذاشته باشن....!!
#لبیک_یا_خامنه_ای
#مدیون_شهدا_هستیم
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
افتتاح کارخانهی دوچرخهسازی زندان قزلحصار با ۵۰۰ نیروی کار، روشی کارآمد در بازگرداندن زندانی به جامعه و خانواده است.
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
به نظرم میشه تا صد هزار تا رسوند
فقط یه همت در انتشار میخواد
که جسارتا مثل همیشه زحمتش با شماست
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زمان تمام بشه حق اظهار نظر نداری!
پ.ن
احسنت به احسان علیخانی، خیلی خوب گفت
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
برانداز سوزترین پیرمرد ایرانی، تولدت مبارک عمار امام خامنهای❤️
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☫روایت پیــــشرفت
اجرای مصوبات مجلس توسط دولت 👆👆👆👆
🔻عملکرد دولت سیزدهم در بخش گازرسانی
#رزم_انتشار
#قرارگاه_مجازی
#معجزه_مشارکت
#ایران_قوی
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉 استاد قرائتی
حالا قبلا که رای دادیم. اوضاع چطوری شد؟🤔
#رزم_انتشار
#قرارگاه_مجازی
#معجزه_مشارکت
#ایران_قوی
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
من رای می دهم
چرا؟؟؟
👆👆👆👆
#رزم_انتشار
#قرارگاه_مجازی
#معجزه_مشارکت
#ایران_قوی
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
35.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰بی حوصله حتی برای شنیدن‼️
✍در این کلیپ، گوینده ۸دقیقه در مورد پیشرفت های «ایران اسلامی» می گوید. بعد از شنیدن و دیدن ۲دقیقه از آن، احساس بی حوصلگی می کنید و میخواهید دیگر ادامه ندهید!!
چرا؟!
مگر می شود کسی از دیدن و شنیدن پیشرفت هایش خسته شود؟
بله
آنجائی که یک کشور ۴۵سال زیر بار حمله شبانه روزی رسانه ای قرار گرفته باشد و جز رهبر آن و چند نفر محدود، کسی برای دفاع یا حمله، اقدام موثری نکند، این می شود که می بینید!!
بنابراین اگر با افرادی مواجه شدید که غیرمنصفانه درباره انقلاب صحبت می کنند بجای برخورد تهاجمی، کمی به آنها ترحم کنید و آرامشان کنید.
آنها چه می دانند واقعیت ایران چیست و از کجا به کجا رسیده است؟!
۴۵سال است به آنها القای بدبختی شده و بی دفاع مورد حمله بوده اند.
با استدلال و بیان لطیف کمکشان کنید و برای بازگشتشان دعا کنید.
#انتخابات
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
حضرت مهدی(عج):
اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است.
🌷اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌷
مگه سری پیش که رأی دادم چیزی تغییر کرد؟
آره کرد...
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
📣بزرگترین کانال خنده حلال ایتا
❌❌جمع جوانان شاداب انقلابی
✅ ✅بیا پشیمون شدی برگرد😂😂
🔻بزنید روی لینک و عضو کانالمون بشوید👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3606446624Cf910c6af94
هدایت شده از 🇾🇪🇵🇸🇮🇷🇮🇶🇱🇧 کانال کمیل
606.8K
بریم سراغ معرفی کتاب صوتی در کانال کمیل با هشتک #شنیدار
کتاب اول شُنام
اینم لینک کتاب صوتی شُنام
روی من ضربه بزن بریم شنام گوش کنیم
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
هدایت شده از 🇾🇪🇵🇸🇮🇷🇮🇶🇱🇧 کانال کمیل
یادتون که نرفته همه شنیدنی ها و ..... رو داخل سپیدار میذاریم تا گمنشه
کنار هم مثل سپیدار باشیم
بشنویم 🎧
ببینیم 📽️
بخوانیم 📚
https://eitaa.com/sepidary
💫نماز بسیار مهم شب چهاردهم ماه شعبان (امشب)
🌷پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله:
هر کس در شب چهاردهم ماه شعبان ۴رکعت نماز (۲تا نماز ۲رکعتی) در هر رکعت بعد از حمد، ۵ بار سوره والعصر (آیات درون تصویر بالا) بخواند، خداوند پاداش نمازگزاران از زمان حضرت آدم علیهالسلام تا روز قیامت را برای او مینویسد و نیز خداوند متعال او را در حالیکه چهرهاش نورانیتر از خورشید و ماه است، برمیانگیزد و او را میآمرزد.
(اقبال الاعمال سید ابن طاووس)
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil
بسم الله الرحمن الرحیم
🔥 #نه 🔥
✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی
💥 «قسمت چهل و چهارم»
🔺بهکار بردن لفظ «کشور» برای اسرائیل از زبان سمن است، وگرنه ما حتّی «طویله»ای به نام اسرائیل نمیشناسیم چه برسد به کشور!
مثل گرسنهای که از کیلومترها آن طرفتر، چشمش به طعمه لذیذی افتاده است یا مثل تشنهای که از بس عطش دارد، ظرف و آب را با هم میبلعد، سراغ کتاب سوّم رفتم، امّا یک مشکل اساسی وجود داشت، آن هم این بود که اسمش را نمیدانستم. میتوانستم دربارهاش توضیح بدهم و بگویم که چه میخواهم، امّا نمیدانستم اسمش چیست؟ چطوری هست و دارای چه نوع طبقهبندی است؟
دو روز معطّل پیدا کردن اسم و رسمش بودم، مکافاتی بود برای خودش! نمیدانستم حتّی باید به چه کسی اعتماد کنم و چطوری سؤال کنم که حسّاسیّتبرانگیز نشود.
همان روزها یک دعوتنامه هم از طرف شیرین به دستم رسید که قرار بود «ارائه» داشته باشد. خودش تنها روی آن موضوع کار کرده و چیز جالب توجّهی شده بود. موضوعش درباره «نقش ادیان در پایمالی حقوق زن» بود. اصلاً مثل اینکه تخم و ترکه آن دختر را با ضدّیّت و دشمنی با دین کاشته بودند. هر چه میگفت و هر مقاله و ارائهای که میخواست داشته باشد، تا دقّ دلش را سر دین و مذهب مخصوصاً دین اسلام و مذهب شیعه خالی نمیکرد، راحت و ساکت نمیشد.
برای دو روز دیگر دعوت کرده بود. حسابی هم تبلیغ، سفارش، به این بگو و به آن بگو و همه بیایند و بحث مهمّی هست و حدّاقل بچّههای کشورهای همسایه بیایند و پای آبروی علمیام وسط هست و همین چیزها! من هم حسابی درگیر آن کتاب کوفتی سـوّمی بـودم و ذهـن و روانم مشـغـول بود. حـتّی به کارهای خـودم هم نمیرسـیدم چـه برسد به اینکه بنشینم پای تخیّلات آن ترشیده!
واقعاً احساس تشنگی میکردم. دوست داشتم زودتر پیدایش کنم و یک دل سیر بخوانم؛ چون میدانستم پیدا کردن آن کتاب، اگر حدسم درست باشد؛ یعنی حل شدن نیمی از یک معمّا و پیش آمدن ده¬ها معمّای دیگر! یعنی یک چیزی مثل آغاز کار، بسمالله یک عملیّات، یک چنین چیزی!
بگذارید از ماهدخت هم بگویم. خدا را شکر ماهدخت هم حسابی مشغول بود. بیشتر با دختر افغانیها و دختر ایرانیها میپرید. کم پیش میآمد که اهل پسر و مرد و دخترهای جاهای دیگر باشد. اصلاً اهل رو دادن به بقیّه جاها نبود و سرش به کارهای خودش مشغول بود، به همین تحقیقات، جزوات و ارائههای خودش. هر چند از هم غافل نبودیم و حواسمان به هم بود، امّا من جوری احتیاط میکردم که حتّی بعضی وقتها خودم هم نمیدانستم الان فازم چه هست و دارم چهکار میکنم! اینقدر در نقشم غرق شده بودم.
تا اینکه...
تا اینکه داشتم یک سر نخهایی به دست میآوردم و حسابی پیگیر و مرموز بودم که یک روز اتّفاق خیلی خاصّی افتاد.
یک روز، تقریباً پیش از ظهر بود که وسط کارم در کتابخانه ملّی، نیاز به دستشویی پیدا کردم. معده من اسیدی هست و اگر گفت «پاشو که دستشوییم میاد!» باید فوراً به دادش برسم وگرنه بعدش یکی باید به داد خودم برسد.
رفتم و کارم را کردم. وقتی برگشتم تا روی صندلیام نشستم، چشمم به یک تکّه کاغذ کوچک تا خورده افتاد. اوّلش فکر کردم یکی قصد لوسبازی دارد، امّا ما آنجا لوسبازی نداشتیم. همه مثل مردههای از گور فرار کرده، میدوند که گلیمشان را از آب بکشند، امّا دستم نمی¬رفت که کاغذ را بردارم و بخوانم. وجداناً همین الان که یادم می¬آید، همان احساس ته دل خالی شدن و به تپش افتادن بهم دست داد.
تا آمدم بردارم، یکمرتبه یکی از پشتسر سلام کرد.
من هم هول کردم و یکمرتبه رویم را برگـرداندم. دیدم یـکی از پرسنل کتابخانه است.
گفت: «خانم! جسارتاً مدّت اعتبارنامه مؤسّسه مطالعات برای شما و میزان دسترسیتون به منابع گروهC و بالاتر تموم شده. میتونین امروز مهمون ما باشین، امّا از فردا نیاز به تمدید اعتبارتون دارین که میتونین به جای مراجعه به مؤسّسه مطالعات، از طریق سیستم هوشمند استعلام کنین.»
گفتم: «بسیار خوب! جسارتاً چرا خودتون این کارو نکردین؟ باید حتماً وقت منو میگرفتین و منو از پشتسر میترسوندین؟!»
#نه
ادامه ...👇
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
به کانال کمیل بپیوندید
@chanel_komeil