eitaa logo
🇵🇸🇮🇷 کانال کمیل
23.4هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
14.7هزار ویدیو
483 فایل
فی الواقع خداوند اِند لطافت اِند بخشش اند بیخیال شدن اند چشم پوشی و اِند رفاقت است فقط کافی است بخواهی به سمت او حرکت کنی ادمین اصلی تبادل و تبلیغ @tabligh_tabadol ادمین دوم تبادل و تبلیغ @Mohamadhifa ارتباط با خودم ✍️ @seyedkomeil
مشاهده در ایتا
دانلود
💪رای من قدرتمند است... 👊 می شود دشمن را زیر یک بند انگشت له کرد. 👆👆👆 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رای خواهم داد.. ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
👿 وقتی که دشمنانت بی صبرانه منتظرند خسته شوی تا حمله کنند... ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️گفت: رأی بدیم که چی بشه ✅ گفتم: توی این دوره با رأی من و شما، کسی سر کار اومد که نرخ بیکاری رو از ۱۱.۵ درصد به ۷ درصد رسوند. یعنی پایین‌ترین نرخ بیکاری در ۴۰ سال اخیر. ✅ پس مهمه که رأی بدیم و به کی رأی بدیم. ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
ماشین خرج داره ولی باز ما می‌خریم! 🚙 👨‍👩‍👧‍👦مهمونی دادن خرج داره ولی ما مهمونی میدیم! ✈️مسافرت رفتن خرج داره ولی ما خرج می‌کنیم و میریم! 🎊عروسی رفتن کلی خرج آرایشگاه و لباس و... داره ولی ما خرج می‌کنیم میریم! و هزار تا کار دیگه که بخوای حساب کنی ارزشی هم نداره و زودگذره ولی خیلی خرجشون می‌کنیم اما... نوبت به بچه دارشدن که میرسه میگیم نه بچه خرج داره! درحالی که بچه برای ما موندنیه ولی همه‌ی چیزهایی که ما براشون خرج میکنیم تموم شدنیه! تازه خدا گفته نگران خرج بچه نباشید، خرجشو من میدم شعار بچه‌ی کمتر زندگی بهتر چیزی بود که غرب از ما می‌خواست و ما راحت گول خوردیم! شما بگید آیا الان که بچه‌ها کمتر شدن زندگی‌ها بهتر شده!؟ فقط به جای بچه‌ها کلی مبل و کمد و وسایل زینتی به زندگیمون اضافه شده همین! خواستم بگم گاهی پولها در راه‌های دیگه که اهمیت چندانی هم ندارند خرج میشه اما برای فرزند آوری خرج نمیکنیم ✅ امروز مادران، است. ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☫روایت پیــــشرفت اجرای مصوبات مجلس توسط دولت 👆👆👆👆 افزایش تولید صنعت برق خاموشی های مکرر در کشور طی سالیان گذشته باعث شد تا با تلاش دولت سیزدهم ۷۰۰۰ مگاوات طی ۲ سال گذشته به ظرفیت تولید برق اضافه شود. ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
همین کافیه برای شرکت در انتخابات پ.ن رژیم کودک خوار صهیونیستی از صندوق رای میترسد ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
امشب دو قسمت رمان داریم
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 🔥 ✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت چهلم» 🔺 وقتی داری از شرایطت لذّت میبری، امّا ناگهان همه‌چیز یادت می‌آید! فردای آن شب، همه‌چیز برایم رنگ و بوی دیگری داشت. احساس میکردم خیلی از دنیا عقب هستم و باید خیلی چیزها را یاد بگیرم. احساس میکردم خیلی از ماهدخت، شیرین و بقیّه‌شان عقب هستم و باید خیلی بدوم تا به آن‌ها برسم. اصولاً عادت به عقب ماندن، رکود و انزوا ندارم و خیلی برونگراتر از این حرفها هستم، امّا آن شب، یک احساس خاصّی به من دست داد که باید پاشنه‌ام را بکشم و تا نفس دارم بدوم. خیلی درگیر دروس و کلاسهای خودمان بودیم و چندان ارتباطی با ایرانیها نداشتیم. فقط میدیدم که کلاسهای آن‌ها هم مثل ما خیلی پررونق و برو‌و‌بیا بود و بعضی از کنفرانسها را هم با هم برمیداشتیم و اساتیدمان مشترک می‌شدند. بگذارید یک جمله از کنفرانسها بگویم: موضوعات کنفرانسها خیلی متنوّع و خاص بود. از ریزترین مسائل مربوط به زنان گرفته تا مسائل کلانتر و کلّی‌نگر، امّا نقطه مشترکش سه مسئله بود؛ یعنی آخرش میخواستند به این سه چیز برسند: 1- تأکید بر ناکارآمدی دین مخصوصاً دین اسلام در تعیین و تبیین حقوق انسانها مخصوصاً حقوق زنان و کودکان. حتّی آن‌ها میگفتند باید در خود دین هم تجدید نظر کرد و اگر دین نمیتواند خودش را با خواست انسان مطابق کند و حقوقی که انسان دنبالش هست را تأمین کند، به راحتی باید ترکش کرد و این دین هست که باید کوتاه بیاید و جای خودش را به خواست انسان بدهد. 2- عدم توجّه جوامع علمی، حوزه‌های علمیّه و ملّاهای شیعه و سنّی بر بسیاری از مسائل حقوق زنان و کودکان. طوری که حتّی یک مرجع شیعه یا سنّی کتاب مستقلّی درباره حقوق زنان و کودکان ندارد و این نشانگر بی‌توجّهی و عدم علاقه به این بحث است. 3- تأکید بر مجرّد ماندن زن و اینکه تشکیل خانواده چیز دست‌و‌پا‌گیری هست و اصولاً باید از قیدها آزاد شد تا پرواز کرد و از همه‌اش بدتر، حتّی از سنّتها و دین بدتر و دست و پاگیرتر، خانواده است. اگر بخواهم راحتتر بگویم، آن مؤسّسه در حال تربیت انسانهایی منهای سه چیز بود: منهای اسلام، منهای راهنما، منهای اصالت و خانواده! حتّی وقتی هم در اینترنت سرچ کردم و همه جلسات، همایش‌ها و کنفرانس‌های مربوط به فمینیسم، حقوق زنان و کودکان در سرتاسر جهان مخصوصاً در خاورمیانه را رصد کردم، فهمیدم که همه آن‌ها چیزی بیش‌تر از همین سه نکته ندارند که بگویند و آخر حرف‌هایشان میخواهند به همین سه چیز برسند. همه‌چیز گل و بلبل بود و خیلی داشتم حال میکردم و چیز یاد میگرفتم که اتّفاقی افتاد که خیلی مرا متأثّر کرد. این‌قدر که حالم تا دو روز بد بود و بالا می‌آوردم، امّا بعدش درست شد و تلاش کردم با خودم کنار بیایم. ماجرا از این قرار بود که دو تا آقا به سالن کنفرانسها آمدند. به نظر نمیرسید یهودی باشند، امّا بعد کاشف به عمل آمد که اصالتاً یهودی هستند و آمریکا زندگی میکنند. از مؤسّسه‌ای به نام مؤسّسه «¬NCBI». اوّلش شروع کردند و از مؤسّسه‌شان گفتند که: مرکز اطّلاعات زیست‌‌فنّاوری معروف به NCBI یکی از مراکز و شاخه‌های کتابخانه مـلّی پزشـکی ایـالات مـتّحـده آمریکاســت که خــود زیـر مجموعه مؤسّسه ملّی سلامــت NIH قرار دارد. مؤسّسه ملّی سلامت در نهایت زیر مجموعه وزارت بهداشت و خدمات انسانی ایالات متّحده آمریکاست. این مرکز در سال ۱۹۸۸ میلادی در پی تصویب طرح پیشنهادی سناتور کلود پپر در کنگره آمریکا شکل گرفت. مرکز ملّی اطّلاعات زیست‌فنّاوری در شهر بتزدا در ایالت مریلند قرار دارد. در این مرکز ابزار و پایگاه داده‌هایی نظیر آنتره، بلاست، پاب‌ مد و ژن‌ بانک اداره میشود. از وظایف مرکز ان سی بی آی می‌توان موارد زیر را نام برد: 1. ایجاد ساختار برای تحلیل و ذخیره¬‌سازی داده‌های تحقیقات ژنتیک، بیوشیمی و زیست‌شناسی مولکولی. 2.ترویج و شیوع استفاده از این دیتابیس‌ها در بین جامعه محقّقین. 3. هماهنگ‌سازی اطّلاعات با دیگر مراکز مشابه جهانی. 4. پیشبرد پژوهش در تحلیل‌های رایانه‌ای روابط کارکردی-ساختاری مولکول‌های کلیدی. خب تا اینجا خیلی هم شیک بود و مجلسی! تا اینکه یواش‌یواش بحث را بردند روی تشکیل بانک ژنتیک زنان جهان، ضرورت شناخت و تعیین دقیق ساختار ژنی زنان خاورمیانه و این حرفها. ادامه ...👇 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
من فقط فهمیدم که دلم مثل تشتی که پر از آب باشد و یک‌مرتبه از پشت بام به زمین بیفتد، همان‌طور ریخت زمین و یک لرزش کوچک در دست و پاهایم احساس میکردم. با ادامه صحبتهای آن دو نفر، حال به حالی میشدم که میگفتند: «ما خیلی تلاش کردیم تا بانک دقیق و کارآمدی داشته باشیم و حاصل تحقیقاتمون رو فقط در اختیار کشورهای عضو ارشد مرکز اطّلاعات زیست فنّاوری قرار بدیم. حتّی برای این امر مجبور به هزینه‌های گزاف شدیم و از مقطعی به این طرف، بخش جمع‌آوری و آزمایشات اوّلیّه این پروژه بزرگ رو برون‌سپاری کردیم. (یعنی شرکتهای خاصّی را پیدا و تأسیس کردند که مأموریّت جمع‌آوری ژن‌های زنان جهان مخصوصاً منطقه ما را به عهده بگیرند و حتّی آزمایشات اوّلیّه هم روی آن‌ها انجام بدهند! کلّاً خدا لعنتشان کند!)...» داشت میگفت و میگفت و من هم داشت فشارم زیر و رو میشد. تا اینکه گفت: «یکی از کشورهایی که خیلی صادقانه و بدون هیچ چشمداشتی از اوّلش پای کار بود و حتّی هزینه‌های اوّلیّه کلّ مؤسّسه ما رو هم تأمین میکرد، همین کشور اسرائیل است. این‌قدر سطح همکاری‌های اسرائیل با ما بالاست که حتّی تمام شرکتهایی که ما باهاشون قرارداد داریم و برامون نمونه اوّلیّه و ثانویه میارن از ملّت بزرگ یهود و شرکتهای اسرائیلی هستن.» احساس میکردم دارم بالا می‌آورم، امّا هنوز نمیدانستم چرا! فقط میدانستم که از حرف‌هایش احساس خیلی بدی دارم و نزدیک است یک چیزی بگوید که حالم به کلّی بد شود. تا اینکه گفت: «ما اطّلاع نداریم که انستیتوهای اوّلیّه شرکتهای اسرائیلی کجاست و چطوری این‌قدر دقیق، ظریف و با سرعت، نیازهای ما رو تأمین میکنن و بهمون اطّلاعات میدن، امّا فقط همینو می‌دونیم که در جزیره‌های مختلف و بر اساس هر منطقه، انسانها مخصوصاً زنها رو مورد آزمایش دقیق قرار میدن.» تا این را گفت، فهمیدم که دارد چه میگوید. فهمیدم که زندانی که چندین ماه گذشته در آن آرزوی مرگ میکردم و نمیدانستم چرا آن‌جا هستم و چرا و به چه نیّت تأسیس شده است، دارد چه‌کار میکند و همه کسانی که آن‌جا هستند، خرابکار نیستند. حالا آن دو نفر داشتند نتایج تحقیقاتشان از زنهای افغانستان، پاکستان و... را در آن جلسه تحلیل و بررسی میکردند. این که به چه نتایج جالبی رسیدند و حتّی حاصل تحقیقاتشان هم به انواع ابر شرکت‌های «غذایی»، «لوازم آرایشـی» و حتّی «داروسازی» و صدها شرکت متقاضی دیگر ارسال میکنند.خیلی ساده است؛ یعنی برنامه‌ریزی برای خوراک، پوشاک، دارو، ظاهر، پوست و خلاصه همه‌چیز مردم و ملّت خاورمیانه مخصوصاً زنها و دخترهایمان! بر اساس تغییر جهشـی و ژنتیکی خاصّی که دنبالش هستند و برای ملّتهای بیچاره و بی خبر ما تجویز میکنند! دیگر حالم بد شد. یاد انواع هورمونها، سوپ جنین انسان، لیلماهای بیچاره و هایده‌های بدبخت و... افتادم، به شدّت تپش قلب گرفتم و دست و پاهایم یخ کرد. هر چه در طول کلّ زندگی‌ام خورده و نخورده بودم، تا شیر مادرم را هم بالا آوردم و دیگر نفهمیدم چه شد. رمان ادامه دارد... @Mohamadrezahadadpour ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 🔥 ✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت چهل و یکم» 🔺تو خیلی عاقل و جذّابی... مخصوصاً وقتی که خودت را به سادگی می‌زنی! از قبل؛ یعنی از همان موقع که در آن سیاهچال بودم میدانستم و تا حدّ قابل توجّهی حدس زده بودم که ماجرا چیست، امّا وقتی آن دو تا آمریکایی یهودی الاصل، خیلی شفّاف در آن کنفرانس همه‌چیز را تعریف کردند و از مبانی علمی و پژوهشـی‌شان و از مراکز متعدّدی که در دنیا دارند گفتند، حالم دگرگون شد و همانی شد که گفتم. آن کنفرانس برای من خیلی اثرگذار بود. من دو بار تا آخر آن کنفرانس از حال رفتم و دوستانم مخصوصاً ماهدخت خیلی نگرانم شده بودند. این‌قدر برایم اثرگذار بود که مثل ریختن یک سطل آب یخ روی یک چوب کبریت روشن بود! سطل آب یخ به آن بزرگی کجا و حجم آتش روی کبریت کجا؟! همانقدر، مطالب آن کنفرانس برای من سخت و یاد آور همه بدبختی‌هایم بود. تا دو سه روز نه در کلاسها میتوانستم شرکت کنم و نه چیز خاصّی می‌خوردم. مدام هم کابوس میدیدم و تا یاد هایده و لیلما می‌افتادم گریه‌ام میگرفت، میرفتم زیر پتو و گریه میکردم. شده تا حالا وسط یک عروسی که داری با خیال راحت عشق و حال میکنی و متوجّه گذر زمان نیستی، یک‌مرتبه مامانت به گوشی‌ات زنگ بزند؟ یا مثلاً یک‌مرتبه داداشت را وسط جمعیّت ببینی که با خشم و اخم نگاهت میکند؟! دقیقاً همان احساس ذوق‌پارگی داشتم! کنفرانس آن روز، همه خوشیها و لذّتهای اروپا ماندن، اسرائیل نشینی‌ام و محو افکار شیرین و ترشیده و جلوه و ملوه شدن را در ذائقه‌ام خراب کرد. احساس میکردم وسط لجنزار نشــسـتم و یاد همۀ چیزهایی افتادم که روزبه روز از آن‌ها فاصله میگرفتم و به قهقرا میرفتم. هیچ‌وقت یادم نمیرود، شب دوّمی بود که حالم آن‌طور بود. ماهدخت خیلی تلاش میکرد که حالم را بهتر کند و من را از این حسّ و حال بیرون بیاورد. حتّی بهم پیشنهاد تزریق یک آمپول آرامبخش داد، امّا نپذیرفتم و گفتم می‌خواهم تنها باشم، ولی هیچ‌چیز نگفتم و نمیخواستم بداند که مشکلم چه هست و چرا بعداز دو روز پکر هستم. آن شب گوشی‌ام را برداشتم و زدم بیرون. یک رودخانه محلّی مصنوعی زیبا نزدیک ما بود که از کنار آن منطقه رد میشد. با پیاده‌روی فاصله‌اش تا خانه ما شاید کم‌تر از نیم ساعت میشد. راه افتادم و به آن طرف رفتم. در راه هدفونم را زدم و به یک آهنگ ملایم گوش میدادم، شاید بهتر بشوم و بتوانم خودم را جمع‌و‌جور کنم، ولی آرامم نکرد. با خشم و ناراحتی هدفون را بیرون آوردم و در جیبم انداختم. حالم خیلی بد بود. حالم از خودم و همه به هم میخورد. حتّی از صدای خنده دختر و پسرهایی که کنار آن رودخانه جمع شده بودند هم بدم می‌آمد و دوست داشتم همه‌شان را خفه کنم. روی یک نیمکت نشستم. بی‌اختیار داشتم لب پایینم را میجویدم؛ معمولاً وقتی ناراحتم این‌جوری میکنم. گوشی‌ام را بیرون آوردم و به سایت گوگل رفتم. نمی‌دانستم چه سرچ کنم که حالم را بهتر کند. به فارسی نوشتم دانلود آهنگ؛ کشوی زیرش نوشت: دانلود آهنگ، دانلود آهنگ جدید، دانلود آهنگ با لینک مستقیم، دانلود آهنگ شاد و... دست و دلم نمیرفت که کلیک کنم، دانلود بشود و گوش کنم. دنبال یک چیزی میگشتم، امّا خودم هم نمی‌دانستم چه هست. خیلی با گوگل و گوشی‌ام ور رفتم، امّا نبود، مثل اینکه آب شده و در زمین رفته باشد! هیچ‌چیز پیدا نکردم که به درد دلم بخورد و کمی آرامم کند. نگاهی به اطرافم کردم، وقتی دیدم کسی نیست، خیلی دیر وقت هست، تقریباً تنها هستم و فاصله‌ام با بقیّه مردم خیلی زیاد است، دیگر تحمّل نکردم و با صدای بلند جیغ، داد و فریاد زدم و گریه کردم! این‌قدر گریه کردم و فریاد زدم که گوشهایم صدا میداد. داشتم خودم را کَر میکردم. ادامه...👇 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
امّا... خدا برایتان نیاورد! روزی که دلتنگ هستی و دلت میخواهد یک دل سیر گریه کنی، امّا هر چه ناله و فریاد و جیغ میزنی باز هم بغض اصلی، همان که ته گلویت هست نمیترکد و منتظر یک چیز دیگر است. حجم فشار روی ذهنم این‌قدر زیاد بود که ترسیدم دوباره غش کنم و فشارم بیفتد، ولی دوست داشتم همان‌جا روی سنگ، خاک و خل‌ها بیفتم و آن زندگی نکبتی تمام بشود. ولی غش نکردم. به خدا نفهمیدم دارم چه‌کار میکنم. مثل وقتی بچّه بودم و مامانم دستم را میگرفت و یک مداد وسط دستم میگذاشت و به زبان بچّه‌گانه میگفت روی کاغذ نقّاشی‌ات را بکش! دقیقاً همان‌طور. یک نفر دستم را گرفت و به‌طرف گوشی‌ام برد. به سایت گوگل رفتم! رفتم سایت خرید کد اعتباری، رمز کارت بین‌المللی. حتّی یادم نیست چطوری کد و رمز اینترنتی‌ام را وارد کردم با اینکه حفظ نیستم! کد برایم پیامک شد. نوشتم : 23330000377695000 به‌علاوه کد کشورم و شماره خانه‌مان. همین‌طور که داشت زنگ میخورد، متوجّه ساعت شدم. فهمیدم زیادی دیر وقت است، تقریباً به ساعت رسمی کشورم، ساعت سه نصف شب میشد! بوووق... بوووق... بوووق... نمی¬دانستم دارم چه‌کار میکنم، امّا... بوووق... بوووق... بوووق... خب دختر هستم دیگر، هیچکس برای دخترها مثل... برداشت! سلام علیکم! وااای خودش بود، یک‌مرتبه ترکید! یک‌مرتبه همان بغض لعنتیِ تهِ حلقیِ دمار از روزگار دربیاور ترکید. بغضم ترکید و مثل زن بچّه مرده گفتم: «بابا جووون! بابای عزززیزززم!» با همان صدای آرام و اهل سحرش گفت: «جانم گل سمن! جانم دخترِ بابا!» با هقهقه گفتم: «بابا! چرا نمیذاشتی صدات رو بشنوم؟ بابایی دعا کن خدا منو بکشه راحت بشم. وقتی تو نخوای صدام رو بشنوی؛ ینی همه‌چی برام تمومه! میدونی چند بار از مامان خواستم گوشیو بهت بده، امّا قبول نمیکردی؟!» بابام یک نفس عمیق کشید و گفت: «خدا نکنه دختر بابا! من نمی¬خواستم تو ذوقت بخوره و فکر کنی دارم از احساس پدر و دختریمون سوء‌استفاده میکنم. میخواستم بهش برسی!» من که دیگر حتّی وقت نمیکردم اشکهایم را پاک کنم، گفتم: «رسیدم بابا! ینی رسیده بودما، ولی یه چیزی باید میخورد تو سرم، باید یه چیزی میزد تو صورتم. حرفای اینا خورد تو سرم، سکوت تو هم خورد تو صورتم. بابا به دادم برس!» گفت: «خدا بزرگه. نمیدونم عمرمون به دیدار هم قد بده یا نه، امّا ...» حرفش را قطع کردم و گفتم: «این‌جوری نگو که زودتر می‌میرما! بابا من می‌خوامت، دلم خونه‌مون رو میخواد. دلم مامانو با همون غذاهای پیرزنیش میخواد. دلم مزار داداشم رو می¬خواد.» گفت: «خرابش نکن عزیزکم! تو که تا اینجاش رفتی، پس لطفاً خودتو حفظ کن و نذار همه‌چی به هم بخوره! اگه بفهمن بریدی، بهت رحم نمیکنن.» گفتم: «میفهمم، امّا نمیتونم! میخوام، امّا نمیشه! وگرنه من بهت قول دادم از اعتمادت سوء‌استفاده نکنم.» گفت: «میدونم دخترم، میدونم جان بابا! تو دختر عاقلی هستی حتّی وقتی که خودتو به سادگی میزنی.» گفتم: «میشه...؟» فوراً گفت: «حتّی حرفش هم نزن، خرابش نکن! بالاخره دنیا دیدن، بهتر از ندیدنه. تو خیلی کار داری هنوز.» فوراً گفتم: «چشم، ولی دیگه نمیکشم! اعصابم نمیکشه، میترسم.» گفت: «نترس! حالا یه‌کم خارج از اصولت پیش رفتی و یه شیطنت‌هایی هم کردی درست! اشکال نداره.» گفتم: «بابا برمیگردم، مطمئن باش! نمیذارم بدبختیایی که کشیدم به هدر بره.» گفت: «ایشالّا! منم دلم روشنه که برمیگردی.» گفتم: «بابا! اینجا کسی رو نداری؟ کسی که بتونم روش حساب کنم؟» گفت: «پیگیری میکنم، امّا بعیده! دیگه باید بری دخترم، داره میشه دو دقیقه! میدونی که؟!» گفتم: «آره! چشم. بابا؟» گفت: «جان بابا؟» گفتم: «خیلی دوستون دارم!» گفت: «قبلاً هم که اینجا ور دل خودم بودی، همینو میگفتی! حالا که دور دنیا چرخیدی بازم داری همینو میگی؟» وسط گریه، خنده‌ام گرفت. تا آمدم حرف بزنم قطع شد. بوق بوق زد و تماس... فِرت! رمان ادامه دارد... @Mohamadrezahadadpour ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فهرست نشانی قسمت های مختلف رمان 🔺قسمت‌اول https://eitaa.com/chanel_komeil/40532 🔺قسمت دوم https://eitaa.com/chanel_komeil/40610 🔺قسمت‌سوم https://eitaa.com/chanel_komeil/40648 🔺قسمت‌چهارم https://eitaa.com/chanel_komeil/40693 🔺قسمت‌پنجم https://eitaa.com/chanel_komeil/40819 🔺قسمت ششم https://eitaa.com/chanel_komeil/40872 🔺قسمت هفتم https://eitaa.com/chanel_komeil/40931 🔺قسمت هشتم https://eitaa.com/chanel_komeil/41109 🔺قسمت نهم https://eitaa.com/chanel_komeil/41139 🔺قسمت دهم https://eitaa.com/chanel_komeil/41187 🔺قسمت یازدهم https://eitaa.com/chanel_komeil/41260 🔺قسمت دوازدهم https://eitaa.com/chanel_komeil/41303 🔺قسمت سیزدهم https://eitaa.com/chanel_komeil/41304 🔺قسمت چهاردهم https://eitaa.com/chanel_komeil/41351 🔺قسمت پانزدهم https://eitaa.com/chanel_komeil/41461 🔺قسمت شانزدهم https://eitaa.com/chanel_komeil/41463 🔺قسمت هفدهم https://eitaa.com/chanel_komeil/41495 🔺قسمت هجدهم https://eitaa.com/chanel_komeil/41585 🔺قسمت نوزدهم https://eitaa.com/chanel_komeil/41587 🔺قسمت بیستم https://eitaa.com/chanel_komeil/41635 🔺قسمت بیست‌ویکم https://eitaa.com/chanel_komeil/41747 🔺قسمت بیست‌ودوم https://eitaa.com/chanel_komeil/41749 🔺قسمت بیست‌وسوم https://eitaa.com/chanel_komeil/41787 🔺قسمت بیست‌وچهارم https://eitaa.com/chanel_komeil/41839 🔺قسمت بیست‌وپنجم https://eitaa.com/chanel_komeil/41965 🔺قسمت بیست‌وششم https://eitaa.com/chanel_komeil/41966 🔺قسمت بیست‌وهفتم https://eitaa.com/chanel_komeil/42054 🔺قسمت بیست‌وهشتم https://eitaa.com/chanel_komeil/42180 🔺قسمت بیست‌ونهم https://eitaa.com/chanel_komeil/42182 🔺قسمت سی‌ام https://eitaa.com/chanel_komeil/42248 🔺قسمت سی‌ویکم https://eitaa.com/chanel_komeil/42249 🔺قسمت سی‌ودوم https://eitaa.com/chanel_komeil/42295 🔺قسمت سی‌وسوم https://eitaa.com/chanel_komeil/42297 🔺قسمت سی‌وچهارم https://eitaa.com/chanel_komeil/42353 🔺قسمت سی‌وپنجم https://eitaa.com/chanel_komeil/42478 🔺قسمت سی‌وششم https://eitaa.com/chanel_komeil/42479 🔺قسمت سی‌وهفتم https://eitaa.com/chanel_komeil/42482 🔺قسمت سی‌وهشتم https://eitaa.com/chanel_komeil/42483 🔺قسمت سی‌ونهم https://eitaa.com/chanel_komeil/42512 🔺قسمت چهلم https://eitaa.com/chanel_komeil/42586 🔺قسمت چهلم و یکم https://eitaa.com/chanel_komeil/42589 👈 این لیست تکمیل میشود. ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
چی از کِی تا حالا؟! 😂 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
💫نماز بسیار مهم شب دوازدهم ماه شعبان (امشب) 🌷پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله: هر کس در شب دوازدهم شعبان ۱۲ رکعت نماز (۶تا نماز ۲رکعتی) در هر رکعت بعد از حمد، ۱۰ بار سوره تکاثر بخواند، خداوند متعال گناهان ۴۰ ساله او را می‌آمرزد و ۴۰ درجه او را بالا می‌برد و ۴۰،۰۰۰ فرشته برای او طلب آمرزش می‌کنند و نیز ثواب کسی که شب قدر را درک کرده، خواهد داشت. (اقبال الاعمال سید ابن طاووس) ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صوت لو رفته مسیح علینژاد با یک مقام آمریکایی ▪️ساعاتی پیش کانال تلگرامی نزدیک به رضا پهلوی یک صوت محرمانه از مکالمه مسیح علینژاد و یک مقام آمریکایی منتشر کرد و نوشت: مسیح علینژاد از اساس و بنا مبارزه برای زن زندگی آزادی را قبول ندارد و صرفا برای پول حرف می زند! ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
ماجرا جالب شد سمن یه سیلی محکم خورد و داره برمیگرده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چطور بچه های فلسطینی زود بزرگ می‌شوند؟ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ تـلنـگـر 📢 نـگـذاریـد در قـیـامت قــــرآن از شـما شـکـایـت کـند... اگـر شـده روزی یـک آیـه از قـرآن را بـخـوانـیـد ولـی بـی قـرآن روزتـان را سـپـری نـکـنـید ☺️💞بـرنـامـه امـروز آیـه ۱۷۸ سـوره مـبـارکـه آل عمران  هـمـراه بـا تـرجـمـه تـصـویـری بـسـیـار زیـبـا🌼🌸 📖 وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ‌ « ۱۷۸» و كسانى كه كافر شدند، مپندارند مهلتى كه به آنان مى‌دهيم برايشان خوب است، همانا به آنان مهلت مى‌دهيم تا بر گناه (خود) بيفزايند و براى آنان عذابى خواركننده است
❣ 🌱جز در خانه‌ی تو در نزنم جای دگر نروم جز در کوی تو به مأوای دگر 🌱من که بیمار غم هجر توأم میدانم جز وصال تو مرا نیست مداوای دگر ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil