eitaa logo
💡روشنا
163 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
27 فایل
میخوای روشن بشی و دیگران رو روشن کنی بیا تو کانال روشنا🤗 کپی مطالب بدون لینک کانال آزاد به شرط صلوات بر محمد وآل محمد (ص) ارتباط با ادمین @Eghbal1969
مشاهده در ایتا
دانلود
39.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد دینانی می پرسه چرا شلوار پاره پوشیدی؟! می گه چون دوست دارم استاد استاد می گه چون عقل نداری می گه آخه مُده استاد جوابی می ده که دانشجو ضربه فنی می شه بعد توصیه هایی داره که راستش منو یادِ توصیه ها و سخنان استاد شهید مطهری انداخت توقع ندارم هر کسی تا آخرِ این کلیپ رو ببینه اما توقع دارم اندیشمندانِ کانال حتما تا آخر ببینند و نظر استاد رو تحلیل کنند https://eitaa.com/women92 را دنبال کنید 👇👇👇 @chanelroshana
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 صحبت‌های دکتر مرتضی محیط با سابقه بیش از ۵۰ سال کار و زندگی در قلب آمریکا... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/women92 روشنا بپیوندید 👇👇👇 @chanelroshana
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥برای برطرف کردن شک همسر چه باید کرد؟ https://eitaa.com/women92 + دکتر سعید عزیزی، روانشناس را دنبال کنید 👇👇👇 @chanelroshana
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️تبیین علل حرمت گوشت خوک در انجیل، توسط یک کشیش مسیحی👆👆 🔶مصرف گوشت خوک در غرب مانند خوردن گوشت گوسفند در ایران بسیار عادي است اگر کسی بگوید حرام است مانند این است که اینجا بگویند گوشت گوسفند حرام است. حالا ببینید وقتی این کشیش می گوید گوشت خوک حرام است مردم چه عکس العملی دارند ولی وقتی علل آن را تبیین می کند مردم شگفت زده می شوند و می پذیرند. ✍بياييم با زبان منطق و استدلال جوانان‌ خودمان را با فلسفه احکام‌ آشنا سازیم . روشنا بپیوندید 👇👇👇 @chanelroshana
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️مراسم عروسی پسر یکی از خاخام های اسراییلی 🔹️دوتا نکته خیلی قابل تامل بود تو این فیلم 1⃣نسخه اصلی برا خودشون فرزندآوریه، اما کانالهای فارسی زبانی که با حمایت مالیشون برای ایرانیان نسخه میپیچن، تشویق نگهداری سگ و گربه است و زن چرا باید بچه بیاره و محدود بشه🚷 2⃣و نسخه بعدیشون برای زنان و دختران ایرانی بی بند و باری و بدپوششی و ناامن کردن فضای جامعه و فروپاشی خانواده است، به اسم آزادی، اما شما پوشش عروس را درفیلم بنگرید ..... قضاوت با شما https://eitaa.com/women92
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥دنیا به کجا می رود؟! 💥راهپیمایی برای انجام قوم لوط آزاد و قانونی ولی نهی از منکر ممنوع وجرم! 💥دستگيري مرد مسیحی توسط پلیس پنسیلوانیای آمریکا که در مقابل تجمع همنجسبازان بخشی از کتاب انجیل درباره حرام بودن همجنسگرایی را خوانده بود! روشنا بپیوندید 👇👇👇 @chanelroshana
🔴 نسخه نهایی منتشر شد https://eitaa.com/women92 🔹 پیش بینی کسر یک سوم حقوق کارکنان دستگاه‌ها در صورت کشف حجاب 🔹 محرومیت یک تا سه ماهه اشخاص مشهور از فعالیت در فضای مجازی در صورت کشف حجاب 🔹 جریمه نقدی برای تعرض یا توهین به بانوان محجبه 🔹 تذکر و جریمه نقدی برای کشف حجاب 🔹 امکان حبس درجه شش [۶ ماه تا ۳ سال] برای برهنگی کامل بدن 🔹 توقیف وسیله نقلیه به مدت ۷ روز در صورت تکرار کشف حجاب سرنشینان 🔻 علی رغم بعضی تغییرات ولی متأسفانه همچنان مبتنی بر همان لایحه قبلی نوشته است که مجلس باید به دقت همه آنها را به نفع فعالین تغییر دهد و گرنه به نفع بی حجاب ها مخصوصا پولدارهایشان خواهد شد 🔻 متن کامل را در لینک زیر بخوانید https://eitaa.com/women92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام علی علیه السلام می فرمایند : ایمان خود را با صدقه دادن و اموالتان را باز کات دادند نگهدارید و امواج بلا را با دعا از خود بدانید: 📚 نهج البلاغه حکمت ۱۴۶
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🍃 😍لحظه بینا شدن بانوی شیرازی بعد از ۴۲ سال در یک عمل جراحی پیچیده و ۶ ساعته.. 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹 روشنا بپیوندید 👇👇👇 @chanelroshana
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 🔰 📙رمان امنیتی 🌾 ✍️به قلم: قسمت 119 -ولی من انگشت‌کوچیکه اون خلبانی که بمب اتم روی سر ژاپن انداخت هم نمی‌شم! فکر نکنم کسی رکوردشو بشکنه! -چرا، من یه فرق مهم با اون خلبانه دارم، اون مقتول‌هاش رو نمی‌شناخت. ولی من... می‌خوام نزدیک‌ترین دوستمو بکشم... روسری خاکستری را می‌اندازم روی سرم و گیره می‌زنم. اگر آوید اینجا بود، برای دهمین بار ذوق می‌کرد و می‌گفت: چقدر به چشمات میاد! چه چشمای خوش‌رنگی داری! روسری را چقدر باسلیقه در کاغذ کادو پیچیده بود؛ یک کاغذ کادو با طرح نقاشی‌خط این شعر: شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین حائل، کجا دانند حال ما سبک‌باران ساحل‌ها؟ بعد از کشتن آوید، باید این روسری را چکار کنم؟ می‌توانم نگهش دارم؟ باید بیندازمش دور یا بسوزانمش؟ دلم درهم می‌پیچد. وقت صبحانه خوردن ندارم.تندتند هرچه لازم دارم را داخل کیفم می‌چپانم. گوشی یدکی... بمب... دستم به بمب می‌خورد و تنم یخ می‌کند. ذهنم شروع می‌کند به تصویرسازی. سالن قرنطینه شده و درهایش قفل‌اند، بمب منفجر می‌شود و پرده آتش می‌گیرد، همه در تکاپو می‌افتند برای خاموش کردنش. آژیر آتش‌نشانی روشن می‌شود و سیستم اطفای حریق، مه‌آب آلوده به سم را در هوا می‌پاشد... چند ثانیه بعد، هرکس یک گوشه افتاده، گلویش را گرفته و با چشمان از حدقه بیرون زده، برای نفس کشیدن تقلا می‌کند. و تا چهار دقیقه بعد، زمین و صندلی‌ها و سن، پر است از جنازه‌هایی با چهره کبود و بدنی درهم‌پیچیده از خفگی. فاطمه هم میانشان افتاده... از تصور چنین لحظه‌ای، رمق از پاهایم می‌رود و ولو می‌شوم روی تخت. فاطمه همین هفته پیش کنارم نشسته بود، خاطره می‌گفت و می‌خندید. رد گرمای دستش هنوز روی دستانم هست. من را دختر خودش می‌دید. شاید هر وقت نگاهم می‌کرد، یاد عباس می‌افتاد که انقدر دوستم داشت. چشمانم می‌چرخند سمت ساعت. هشت و پانزده دقیقه. وقت ندارم به عاقبت کارم فکر کنم؛ یعنی الان دیگر وقتش نیست. یک سیلی می‌زنم به خودم و از جا بلند می‌شوم. یک دور دیگر، وسایل داخل کیفم را چک می‌کنم و می‌خواهم بروم؛ اما یادم می‌افتد که دیگر قرار نیست به این اتاق برگردم. هرچیزی که اینجا بگذارم، برای همیشه همین‌جا خواهد ماند. عروسکم... برش می‌دارم و به چشمانش خیره می‌شوم. یعنی از این به بعد، باید بدون عروسکم بخوابم؟ بغض در گلویم رسوب می‌کند. بغلش می‌کنم، می‌بوسمش و در گوشش می‌گویم: قول می‌دم زود بیام و ببرمت پیش خودم. مطمئن باش نمی‌ذارم اینجا بمونی. طوری در آغوشش می‌گیرم که انگار بچه‌ام است؛ حتی از بچه هم عزیزتر. آخرین چیز، اسلحه کمری ست. در برداشتنش تردید می‌کنم. اگر همراه خودم ببرمش، بیشتر ایجاد شک می‌کند تا امنیت. از خیرش می‌گذرم و فقط چاقوی جیبی را با خودم می‌برم. از خوابگاه بیرون می‌آیم و تا سر خیابان می‌دوم. تاکسی اینترنتی پیدا نمی‌شود. الان است که گریه‌ام بگیرد. تندتر می‌دوم بلکه بتوانم دربست بگیرم. ذهنم پر شده از صدای خودم؛ که نمی‌دانم با کی حرف می‌زنم. انگار هزارتا آریل، دارند با هم دعوا می‌کنند و جواب هم را می‌دهند: وقتی به عباس گفتم مشکل رو حل کنه منظورم این نبود... -الان سایه‌م فکر می‌کنه بی‌خیال شدم. -واقعا داری میرم آدم بکشم؟ می‌خوام فاطمه رو بکشم؟ -اگه عباس زنده نباشه ناراحت نمی‌شه. اگرم واقعا زنده باشه، جلوم رو می‌گیره. ... ⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمی‌باشد⛔️ ✨ 🌐https://eitaa.com/istadegi روشنا بپیوندید 👇👇👇 @chanelroshana
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا