#برف_ریزان_روستاها🌨🌨
الحمدُلله🙏در آخرین روزهای دی ماه در اکثر نقاط ایران برفِ خوبی آمد و موجب خوشحالی شد. درست بیاد دارم شبی که برف سنگین می آمد پارو ها را دم دست می گذاشتیم و اول صبح که تنور را روشن می کردند پارو را می آوردیم روی آتشِ تنور می گرفتیم تا داغ می شد و با پِی و دُنبه آنرا را روغن مالی می کردیم 《 #کورک_لَری یاغ لار دُوک》 این عمل دو تا فایده داشت اوّل اینکه برف به پارو نمی چسبید و عملِ برف روبی سبک و روان انجام می گرفت . دوّم اینکه پارو خیس نمی شد و نَم نمی کشید و سنگین نمی شد .
اندازهء برف را که می خواستند بهمدیگر اطلاع بدهند با چند عنوان بیان می کردند ، مثلاً می گفتند :
《#بیر_کُورَک_قار_گلیب》 ، این گویای آن بود که برف در حدودِ بیش از یک وجب آمده است .
اگر خیلی کم می بارید می گفتند : 《#پیشیک_ایزی قدِّی قار گلیب》 .
یا اینکه می گفتند : 《#دیزدَن_قار_گلیب》 . اگر می خواستند زیاد اغراق گوئی کنند می گفتند :《 #آدام_بویو_قار_گلیب》 .
🍀👌 بعد از پارو کردن پشت بامها کسانی که حوصله داشتند قسمتی از برفهای حیاط را جمع می کردند و بصورت گنبد و طاق نما در می آوردند و در زیرِ آن گنبد برفی چند راه باز می کردند ( به اندازه ای که یک بچه بتواند از زیرِ آن رد بشود ) و به بچه ها می گفتند بیائید از زیرِ این رد بشوید تا سرفه هایتان خوب بشود! یا اینکه سرفه نگیرید . اسمِ این گنبدِ برفی ♧" #اُسکُر_مَه_کُرپو ♧" بود .
بعضاً هم شیطنت می کردند و به محضِ اینکه یکی از بچه های شلوغکار که می خواست از زیرِ آن رد شود زود و محکم به بالای گنبد می کوبیدند و برف به روی بچه آوار می شد و در زیرِ برف می ماند . با عرضِ پوزش از ساحت دوستان گرامی ، به ویژه از دوستان غیر ترک زبان که بعضی واژه ها را ترکی و به زبان محلی آوردم .
✍:علیرضادنیایی
#کانال_رسمی_روستای_سنگک💠
@channelsangak