17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜⃝🌺روز یـکشنبـــه روز زیارتی
⚜⃝🌸حضرت علـــــے علیه السلام
⚜⃝🌺حضرت زهرا سلام الله علیها
@jomlatzibaa
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍خــدایـا
🧡در این روز زیبـا
🤍تمنا دارم درهای
🧡مهربانیت را بروی
🤍دوستان و عزیزانم گشوده
🧡و روزی حـلال
🤍ســلامتی و تـندرستی
🧡مهربانی و آرامـش را
🤍برای همگیشان مقرر بفرما
🧡روز زیبـای یکشنبه تون بخیر
🆔@chantehh
32.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر مادر اینجا بود ...(۲)
نوشته:صدای سکوت
🎙حسینی پور
🆔@chantehh
#داستانک
شخصی تعریف می کرد: توی رستوران نشسته بودم که یک دفعه یه مرد که با تلفن صحبت می کرد فریاد کشید و خیلی خوشحالی کرد و بعد از تمام شدن تلفن، رو به گارسون گفت:
همه کسانی که در رستورانند، مهمان من هستن به باقالی پلو و ماهیچه.
بعد از ۱۸ سال دارم بابا میشم.
چند روز بعد تو صف سینما، همون مرد رو دیدم که دست بچۀ ۳ یا ۴ ساله ای را گرفته بود که به او بابا می گفت. پیش مرد رفتم و علت کار اون روزشو پرسیدم.
مرد با شرمندگی زیاد گفت: آن روز در میز بغل دست من، پیرمردی با همسرش نشسته بودند پیرزن با دیدن منوی غذاها گفت: ای کاش می شد امروز باقالی پلو با ماهیچه می خوردیم، شوهرش با شرمندگی ازش عذر خواهی کرد و خواست به خاطر پول کمشان، فقط سوپ بخورند،
من هم با آن تلفن ساختگی خواستم که همه مهمان من باشند تا اون پیرمرد بتونه بدون شرمندگی، غذای دلخواه همسرش را فراهم کنه.
✔️انسانها را در زیستن بشناس نه در گفتن؛ در گفتار همه آراسته اند.
🆔@chantehh
#غزه
◾️ إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ.
در لابلای خبرهای دردناک صبح زود
بانگ ظهور مهدی صاحب زمانم آرزوست
🆔 @chantehh
#حکمتهای_چنته
هیچ وسیلهای نیست که ارزشمند باشد. اشیاء فقط قیمت دارند و قیمتشان بر اساسِ توقعات است.وقت، تنها چیز روی کره زمین است که ارزش دارد. یک ثانیه همیشه یک ثانیه است، بیهیچ چک و چانهای.آدم درحال معامله زندگی است، هر روز.
#و_من_دوستت_داشتم
#فردریک_بکمن
🆔 @chantehh
#نوستالژی
#ارسالی_شهروندان
🔹دکتر تجمّل، حاج محمد برهانی، حاج حسن قاسمی، آقای پاکاری، ناشناس، مرحوم سید احمد رضوی (احمد سدسن)، ناشناس، آقای کاظم نیک بین
🗓 بهداری بهاباد، اوایل دهه هفتاد
🔸ارسالی از سید حمید رضوی
🆔 @chantehh
نکته:
بارها و بارها تاکید کرده و خواهش کردم برامون خاطره و داستان بنویسید و همینطور عرض کردم خدمتتون برید پیش پدرها و مادرها و بزرگتراتون و خاطراتشون رو بنویسید تا ماندگار بشه، چون معتقدم استعدادی که توی نویسندگی بچه های بهاباد دارند کسی نداره . خدا رو شکر بعضیا دعوت ما رو لبیک گفتن و برامون داستان فرستادند . چقدر هم خوب مینویسند .
واقعا من بعضی وقتها فکر میکنم یه نویسنده حرفه ای این داستانها رو نوشته ، پس لطفا شما هم برامون بنویسید. با کی هستم ؟ بله با شما هستم ، شما هم لطفا بنویس برامون .
یا علی ✋
#پیام_شهروندان
✍ خانم سمیه حدادزاده
🔸یه داستان می خواهم تعریف کنم از زمانی که مامانم به قرآن خوانی ، منزل آمهدی و مُلا می رفتند.
داستان را از زبان مامانم بشنوید:
صبح زود، طبق روال هر روز، رفتم ملا.
شب قبل؛ عروسیِ یکی از اقوام مشترک من و دوستم (مثلاً مریم) بود که او هم به ملا می اومد.👰
از اونجایی که من قرائتم خیلی خوب بود، ملا من را مأمور می کردند، اول ساعت، از دخترها درس بپرسم.😊
من هم شروع کردم به پرسش و از معصومه پرسیدم و از سکینه و از فاطی و از صغری و.... تا رسیدم به مریم.
گفتم مریم، چرا دیشب نیومدی عروسی؟
مریم هم گفت:پدرُم گفتن، جوهون دعوتُمون نَکِردَن، نَمیریم😲، اِیقَّ دلُم میخواس بیام که نگو، حالا خش بود؟
گفتم : ها خیییییییییلی. فامیلاشون اَ یزد اومده بودن، اِیقَّ می رقصیدن. یَتاشون، می خوند و می رقصید.
مریم با حسرتی حیرت آور نگاهی به من کرد و گفت : اِ، دل خَشُت، حالا چِشی میخوند؟
من مثل همه خانما با کمی پیاز داغ و برای اینکه مریم رو مشتاق تر کنم گفتم : می رقصیدُ لَباشا یَطَری میکِردُ می گفت: پیشوَوَ پیشوَوَ - پیشوَوَ پیشوَوَ
تا من اینو گفتم، دوتایی با مریم سر خنده افتادیم🤣. حالا مگه میتونستیم جلوی خودمون را بگیریم.😂
مُلا از اون سر حیاط صدا زدند : دخترا چرا خنده می کند؟ وَخیزِد بییِد ببینم چطور شده.
دو تایی با ترس و لرز رفتیم پیش ملا.
چرا لال شُدِد؟بِگِد ببینم برا چشی خنده می کِردِت؟😡
نه من جرأت داشتم تعریف کنم، نه مریم.
ملا چوبدستی شون را که در آوردند، مریم به حرف افتاد.😱
-ملا، این میگه دیشب تو عاروسی... ملا میترسیم بگیم
-زودی باش بگو تا دَرُت نکردم
-ملا میگه تو عاروسی، یَ زَنکه ای... ملا می ترسیم
-اگه میترسیدی، اِیقَّ تِرتِر نمی کردی، یاالله بگو
-یَ زنکه ای، می رقصیده و می گفته... ملا اینجاشا به قرآن دگه می ترسیم بگیم.😳😢
-میگی یا آمَهدی را صَدا کنم؟
-نِخی الان می گیم. زنکه میرقصیده و میگفته، پیشوَوَ پیشوَوَ... 😄
مریم تا این را گفت، دوتایی زدیم زیر گریه.😭😭
ملا از یک طرف خنده شون گرفته بود، از یک طرف نمی خواستند شخصیت محکم و مقتدرشون زیر سوال بره، اینه که چارقدشون را گرفتند جلوی صورت شون تا خنده شون را نبینیم و گفتند: حالا چون راستش را گفتی، هِچّی تون نمیگم، اما اگه تکرار شد من می دونم و شما دوتا چَش سفیدو😊.
خلاصه که قضیه ی پیشوَوَ پیشوَوَ به مدد خنده ی ملا و بخشش ملا ختم به خیر شد.😁
🆔 @chantehh
14.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞عشاق الرضا علیه السلام
همه با هم زمزمه می کنیم صلوات خاصه امام رضا علیه السلام را...
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ.
زیارت امام_رضا علیه السلام به زودی روزیتون باشه ان شاءالله...
🆔@chantehh
7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ورود کاروان پیاده زائران بهابادی حرم امام رضا (علیه السلام) به حرم ضامن آهو
🔸حرم علی ابن موسی الرّضا (علیه السلام)
📆 1403/05/19
💠 کاروان پیاده امام رضا(علیه السلام) زینبیون شهرستان بهاباد
🆔@chantehh