eitaa logo
چَنتِه 🗃
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
29 فایل
چَنته: واژه ای بهابادی به معنی ظرف پارچه ای بزرگ(دولو) که در آن تعدادی کیسه های کوچک قرار داده می شد و معمولا محتوی انواع داروهای گیاهی بود . چنته از ملزومات جهیزیه دختران در قدیم بود. پل ارتباطی و تبلیغات @HOSSYN90
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 بچه های اُس علی خواجویی از کویجان (کبیگون) 🆔 @chantehh
🔹 مرحوم حسن غلامی و پدر شهید زمانی حاج اکبر زمانی(اکبر اِبرِما) خانم غلامی نوشتن:«پدرم حسن غلامی اکبر آقا یه لقب دیگه صداشون میزدن خدا رحمتشون کنه.شادی روحشون صلوات 🌹» 🔸ارسالی از خانم معصومه غلامی 🆔 @chantehh
29.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام و وقت بخیر تفالی به لسان الغیب حافظ شیراز📚 🎙حسینی پور 🆔@chantehh
سلام و عرض ادب خدمت چنته ایهای محترم در حد پیشنهاد ، با احترام و درود به روان پاک شهدا و...اگر نامگذاری کوچه و معابر به نام های قدیم به صورت درون پرانتز یا افزودن تابلو قدیمی یا زیر نویس ...بر سر کوی و برزن برای حفظ تاریخ و قدمت هر محله انجام گیرد که هم یادگار قدیم باشد هم پاسداشت خاطره دلاور مردان نظر شما چیست؟ ارادتمند حسینی پور
🔹مادرم کربلایی زهرا بهرامیان شادی روحشون صلوات 🔸 ارسالی از خانم معصومه غلامی 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#ورزش #نوستالژی ⚽️ در مورد این عکس زیبا که چه خاطراتی رو برامون زنده کرد: ✍ مهدی عبداللهیان بهاباد
✍ آقای حسن باقریان سلام حسین آغا تو داستان قشنگی که آغا مهدی نوشتن اون سالها که بهاباد زمین چمن وسالن خوبی نداشت بگید الانم زمین چمن درست و حسابی نداره یکی ورزشگاهم داره که فقط شده محل کاسبی که تو سال یا دارن نمایشگاه پاییزه و... میذارن یا دارن توش جشن میگیرن کفپوششا از بین بردن
✍ خانم مریم یوسفی قسمت اول 🔸سلام وعرض ادب خدمت شما وهمراهان چنته پیرو خاطره ای که آقای دادگر تعریف کردن ،من هم یاد خاطرات اون زمان برایم زنده شد . سالها پیش که پدرم( حاج حسن علی یوسف ) در راه آهن پذیرفته شده بودند با خانواده راهی بافق شدن که پس از چند سال زندگی در ایستگاه های اطراف بافق که خود سختی‌های زیادی به همراه داشت ،به یزد منتقل شدند . پس از چند سال زندگی در منزل استیجاری ،بالاخره سال ۵۵ به منزل شخصی خودمان نقل مکان کردند .از زمانی که من دست چپ وراستم راشناختم همیشه خونه ما پراز مهمان بود ودرست وضعیت خونه حاج هاشم را داشت 😊.اقوام دور ونزدیک برای انجام کارهای مختلف به یزد میامدن و درمنزل ما مهمان بودند.به نقل از مادرم حتی زمانی هم که بافق بودن ،مهمان داری میکردن . این رفت وآمد خاطرات زیادی را برای ما رقم زد .تابستون که می‌شد هر کدام یه مشک ماست ،یه سفره نون خونگی و یه سبد انگوروپسته😜 برامون میاوردن که مادرم بین همسایه ها تقسیم میکردن . یادمه پدرم یه پیکان جوانان مدل ۵۷ داشتن که مهمونا را برای رفتن به بهاباد به گاراژ علی چی میبردن و گروه جدیدی را به منزل میاوردن ☺️.در اون زمان دانشگاه آزاد تو کوچه ما واقع شده بود (خ مهدی ،کوچه شهید انتظاری فعلی ).یه روز یه خانم اصفهانی وارد منزل ما شد وبا گویش شیرین اصفهانی از مادرم درخواست کرد که یه اتاق به دخترای من بدید ،مادرم قبول نمیکردن ، که با اصرار خانم بالاخره مادرم دلشون به رحم اومد وقبول کردند .حالا تصور کنید یه خانواده عیالوار ،با این حجم از مهمان که یه اتاق را هم دانشجوها اشغال کردن ،دیگه چه خبر بود .ولی هرچی بود به خیر وخوبی گذشت و خیر وبرکتش را تو زندگیمون احساس میکردیم .انشاالله خدا به پدر ومادرم سلامتی وعمر با عزت بده که اینقدر مردم دار وسفره دار هستند وبه ما هم یاد دادند . 🆔@chantehh
💥جذب نیرو مجتمع گندله سازی بهاباد 🇮🇷 @bahabadgov
هدایت شده از سیمای بهاباد
دفترچه-استخدامی-بهاباد.pdf
246.6K
دفترچه راهنمای ثبت نام آزمون استخدامی شرکت پامیدکو بهره بردار کارخانه گندله سازی بهاباد مهلت ثبت نام: تا تاریخ ۱۴۰۳.۰۵.۲۸ از طریق پایگاه اینترنتی www.behinrahyar.com
✍ خانم فاطمه حاتمی زاده 🔸کنار خونمون توی پابدانا یه خونه ناز بود یه همسایه داشتیم خیلی دوست داشتنی بودن بهش می‌گفتیم قاسم ریزویی. یه روستا بود به نام ریزو اهل اونجا بود.☺️ قاسم اقا یه پدر داشت اسمش بابا رمضان بود وای که چقدر بابا رمضان را دوستش داشتم ۶ سالم بود.😊 به خاطر اینکه بابا بزرگم بهاباد بودن و از ما دور بودن و دیر به دیر می دیدیم بابا ابوالحسن( حاج ابلسن لقمانی ) را😍 . خیلی به مامحبت می‌کرد. اقا قاسم یه دختر داشت که دبیرستان میرفت. یادمه روز اول دبستان مادرم زهرا را صدا کردن که با فاطمه با هم برید مدرسه آخه مدرسه دبستان، راهنمایی و دبیرستان کنار هم بود و درب های مشترک داشت .خلاصه من با زهرا راهی مدرسه شدیم یه خیابون بود بهش می‌گفتیم زمین بُربُرِنگ. آخه یه ۴ چرخ درست میکردیم مثل گاری با چوب و ۴ تا بربرنگ میزاشتیم برا تایرش و هل می‌دادیم تو یه سراشیبی. و میرفت چه حالی میداد انگاری سوار ابرها بودی آنقدر که لذت بخش بود .👏😄 خلاصه از زمین بربرینگ رد شدیم و رسیدیم مدرسه. به شوق مدرسه دویدم طرف در. یهو دیدم کیف برزنتی سبزم نیس.😲 دویدم سمت زهرا و کیفم را گرفتم و رفتم مدرسه اون موقع ها ما با پارچه دیپلمات که مدل بالاترین پارچه ها بود مانتو شلوار می دوختیم مثل کیسه 😁 بس که خیاط مانتو را گشاد می‌دوخت .و مقنعه سرمه ای و مدل بالاترین کیف. یادمه کیف هایی برزنتی بود اصلا باورتون نمیشه دختر اول خونه بودم کفش تسمه ای چرم سرمه ای همیشه داشتم و زمستون هم چکمه قرمز چه ذوقی داشت اون لیاسها 😄 خلاصه ایام را با این دل‌خوشی های کوچیک سر میکردیم اما دلمون خوش بود از مدرسه که می‌آییم. با روی باز از ما استقبال میکنه مادر . روحش شاد😭 🆔@chantehh
🔸خانم عفت وارسته لطف نموده و چراغ اول رو با خوندن جزء ۱ و ۲ روشن کردن . الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم سعیده دادگر نیا ، جزء ۲۹ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم لیلا قطب الدینی جزء۱۷ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم گلشن زاده جزء ۴ و ۵ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم عسل رجبی پناه جزء۹ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم ربابه خواجه ای جزء۳ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم طاهری جز ۳ و ۴ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم زمزم فتوحی جزء ۱۸ و ۱۹ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم اقدس حاتمی جزء ۱۵ الهم صل علی محمد و آل محمد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 همه این عزیزان☝️ تلاوت قرآنشون رو تقدیم کردن به روح پاک عزیزان سفر کرده ، مثل پدر، مادر ، همسر ، خواهر ، برادر و یا شهدای عزیز که همه اعضای کانال چنته به روان پاکشون دروود می‌فرستیم و جهت شادی ارواح طیبه این عزیزان می‌خوانیم فاتحه مع الصلوات. الهم صل علی محمد و آل محمد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🔸خانم مریم عبداللهیان جزء ۳۰ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم سکینه امینی جزء۲۸ الهم صل علی محمد و آل محمد انشاالله طبق توافق به عمل اومده مقرر شد اگر خدا بخواد برای فرزندان و نوه های مرحوم حاج حسین امینی یَ نفر که ملای خوبی باشه معرفی کنیم قرآن رو اَ اولُش یادشون بده😅 🔸خانم محبی جزء ۲۷ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸جزء ۱۰ جناب آقای محمد جلیلی از یاسوج😊😜 الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم لیلا قاسمی جزء ۲۵ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم رویا دادگرنیا جزء۲۳ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم مریم حسین زاده جزء ۶ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم زهره گرانمایه جزء ۱۸ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم یا آقا ناشناس جزء ۱۲ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم مهدیه اکبرزاده جزء ۵ خانم فاطمه عبداللهیان(آشیخ محمد) جز۷ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم زینلی جزء ۱۶ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم عفت عابدی جزء ۱۰ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸آقای مهدی جعفری جزءیک الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم بانو حاتمی جزء ۱۳ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸آقای اکبر رضائیان جزء۷ الهم صل علی محمد و آل محمد 🔸خانم حلما جزء ۷ الهم صل علی محمد و آل محمد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 همراهان عزیزی که محبت کرده و تقبل کردند قرآن رو تلاوت کنند ، همگی به یاد درگذشتگانشون مثل پدر، مادر ، خواهر، برادر ، همسر و یا شهدا بوده، و ما اعضای کانال هم شادی روح این عزیزان صلوات و فاتحه نثار میکنیم 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
دوستانی که این همه عکس اموات مرحومتون رو می‌فرستید، لطفا خوراک هم امروز براشون بفرستید ،😊 چشم انتظارند ، ختم قرآن یادتون نره