در میان قفسه های کتابخانه
به نظرم گاهی وقتا فقط نیاز داریم بگیم و اون با کمال میل گوش کنه و اشتباهامونه بگه. مثل آینه که ایراد
شازده کوچولو گفت : شوخی چیه؟
روباه گفت همونی که آدم ها حرف دلشون را به همدیگه میزنن
شازده کوچولو
در میان قفسه های کتابخانه
شازده کوچولو گفت : شوخی چیه؟ روباه گفت همونی که آدم ها حرف دلشون را به همدیگه میزنن شازده کوچولو
شازده کوچولو پرسید: غم انگیزتر از اینکه بیای و کسی خوشحال نشه چیه؟
روباه گفت: بری و کسی متوجه نشه!
شازده کوچولو
در میان قفسه های کتابخانه
شازده کوچولو پرسید: غم انگیزتر از اینکه بیای و کسی خوشحال نشه چیه؟ روباه گفت: بری و کسی متوجه نشه! ش
شازده کوچولو پرسید: از کجا بفهمم وابسته شدم؟
روباه جواب داد: تا وقتی که هست نمی فهمی
شازده کوچولو
در میان قفسه های کتابخانه
شازده کوچولو پرسید: از کجا بفهمم وابسته شدم؟ روباه جواب داد: تا وقتی که هست نمی فهمی شازده کوچولو
شازده کوچولو: این راز منه. خیلی سادست؛
تو فقط با قلبت می تونی چیزی را به درستی ببینی؛
چیزی که واقعیه با چشم دیده نمی شه
شازده کوچولو
در میان قفسه های کتابخانه
شازده کوچولو: این راز منه. خیلی سادست؛ تو فقط با قلبت می تونی چیزی را به درستی ببینی؛ چیزی که واقعیه
اعتماد بهدستآوردنی است؛ میگوید اعتمادکردن به کسی به دادن خنجری به او برای زخمیکردن آدم میماند.
دختری که به اعماق دریا افتاد
اکسی اوه