💰من ثروتمندم 💰
💠 #زندگینامه #شهدا : (45) ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 ا🍃🌺🍂 ا🌿🍂 ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️ 💠بِسـم ِ ربـــــِ
💠 #زندگینامه #شهدا : (46)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
🌹🍃ارزش زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست🍃🌹
☀️«"مقام معظم رهبری"»☀️
🌷🌷 #سالروز_شهادت:👇
💠 #شهيد_احمد_رستگار(شهيد رسانه)
💠 #زندگی_نامه : شهید احمد رستگار در سال 1335 متولد شد و دوران دبستان را در دبستان خیام (شهید شالباف) و دوران راهنمایی و دبیرستان را هم در دو مدرسه سعدی و شهید مصطفی خمینی اهواز گذراند. در آن سال ها در مسجد حجازی اهواز فعالیت می کرد و برای توسعه کتابخانه جعفریه این مسجد بسیار تلاش کرد. در سال های منتهی به انقلاب هم شهید احمد بسیار فعال بود و علیه رژیم پهلوی فعالیت می کرد؛ در راهپیمایی ها و تظاهرات خیابانی حضوری فعال داشت....
احمد رستگار به همراه جمعی از دیگر فعالان مساجد در آن سالها به فکر ایجاد شورای هماهنگی مساجد اهواز افتاد و با همکاری شهید موسی اسکندری و بچه های مساجد نقش بسیاری در پیشبرد این نهاد انقلابی و فعال کردن مساجد اهواز داشتند. با آغاز جنگ تحمیلی از اولین کسانی بود که فعالانه برای ایجاد و تثبیت ستاد مقاومت مساجد به فعالت پرداخت.
آغاز فعالیت رسانه ای شهید احمد رستگار در سال 1360 بود؛ در این سال به عنوان صدابردار پخش وارد صدا و سیمای مرکز خوزستان شد؛ ازدواج هم کرده بود ... برای رفتن به قسمت صدابرداری تلوزیون و اعزام به جبهه اقدام کرد....
از آن به بعد در عملیات های مختلف به عنوان تصویربردار به جبهه ها اعزام می شد و گزارش های متعددی از جبهه ها تهیه کرد. در عملیات والفجر 8 اوج از خود گذشتگی را در تهیه تصاویر از خود نشان داد و در نمایش توان و قدرت رزمنده ها تا سرحد جان پیش رفت؛ تصاویری که از این عملیات برداشت کرد، در تقویت روحیه رزمنده ها بسیار تاثیرگذار بود.
او در حالی که در خطوط مقدم جبهه بی باکانه دوربین فیلمبرداری را مانند سلاح بر دوش داشت و جبهه نبرد کفر و ایمان را به زیر سیطره دوربین خود برده بود، به آرزوی خود رسید و در منطقه عملیاتی فاو و در سال 64 پس از برخورد گلوله به سرش، به شهادت رسید.(برگرفته از سايت راسخون)
💠 #خاطره : شهید رهبر که در بسیاری از لحظه ها همراه رستگار بوده، درباره این شهید گفته است: ""از آنجا که مردان الهی با رفتار و کردار مومنانه خودشان و از چهره نورانیشان شناخته می شوند، من هم از این صفات بزرگی و مردانگی، احمد را شناختم؛ چهره مظلوم و ساکت این مرد بزرگ عجیب بود. در تمام طول آشنایی کاری با او، هیچ وقت نشنیدم برای ماموریت جبهه و یا هر ماموریت دیگر ""نه"" بگوید و نمونه بارز آن عملیات والفجر 8 بود که احمد در آن موقع 40 روز مرخصی داشت، اما مرخصی را رها کرد و از راحتی که می توانست با آن خانواده اش را خوشحال کند، گذشت و رضای خدا را انتخاب کرد. چند روز قبل از عملیات به او گفتم ""احمد حاضری در شب عملیات با دوربین دید در شب همراه رزمندگان به جلو بری؟"" و او فوری اعلام آمادگی کرد. چند روز قبل از عملیات که به او اطلاع داده شد فورا دوربین دید در شب را آماده کرد و با اینکه با آن دوربین کار نکرده بود، ولی مصمم بود و می گفت که می توانم با این دوربین کار کنم و همین طور هم بود و در واقع باید گفت که احمد یک بسیجی بود که اگر سلاح دوربین در دستش نبود، حتما سلاح گرم جنگ در دستش بود؛ حتی قبل از عملیات برادران راهیان کربلا از او دعوت کرده بودند که به نیروهای آنان بپیوندد، اما احمد خوب می دانست که شب عملیات صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران به مردان شجاعی مثل او بیشتر احتیاج دارد.""
شهید رهبر در ادامه خاطراتش از ""احمد"" می گوید: ""از آخرین روزهایی که با احمد بودیم