🖋در هنگامه فردای جنگتحمیلی، که عدهای مست توسعه وارداتی، تغییر ذائقه عمومی، ترک فرهنگ جهاد و ...الخ بودند، او یکی از معدود کسانی بود که می دانست این طاعون وحشی، چه بر سر دین و فرهنگ این مرزوبوم خواهد آورد! اگر فیلمِ عروس بهروز افخمی را دیده باشید، ردِّ دغدغه های سید مرتضی آوینی در آن را، تشخیص خواهید داد.
🔹او در روزهای دفاع، که جوانان این مرز و بوم را سرخوش از خودیابی و خدایابی میدید، از درون طربی قُدسی را تجربه می کرد و نشاطی که در روایتهای فتح موج میزند، اما در پسِ آن، امروزِ ما را به نظاره و دریغ نشسته بود.
🔹سید در فردای جنگ، میتوانست در ذیل عناوین پرطمطراقِ انقلابی، دکان تَکسّب باز کند، افاضات صدمن یکغاز بپراکند و حتی توان خود را در قالب انتقاد به سیستم بفروشد و نام و نانش را دائمی سازد، اما به قول خودش ترجیح داد که بر دامنه آتشفشان منزل گیرد، میز و سمت فرونهد و دوربین به دست به سوی دشتهایی شود، که هنوز جنازههایش کاملا به استخوان مبدل نشده بودند و حتی مینهایش همچنان کار می کردند!
🔻از قضا در صبحگاه بیستمین روز از فروردین هفتاد و دو، یکی از همان مین های عمل نکرده، او را به بزم یارانِ رفته رساند و از تحمل رنج ماهها و سالیانِ بعد معاف کرد!...عجب، سی سال شد!
#نوشته_محمدرضا_کائینی
#سید_شهیدان_اهل_قلم
#مرتضی_آوینی
#هنر_انقلاب
@charsogh_farhang