eitaa logo
کانال چتـرعشــღــق
2.8هزار دنبال‌کننده
124.3هزار عکس
91.3هزار ویدیو
267 فایل
سلام وعرض ادب واحترام خدمت شما سروران وبزرگواران کانال چتـر عشــღــق بهترین جملات زیبا, مذهبی , واشعار وبهترین جملات ناب لینک کانال @chatrelove1389 آیدی مالک کانال @Manavio69
مشاهده در ایتا
دانلود
قابل توجه مسئولان و خانواده‌هایی که کیلومتر ها از هجمه فرهنگی عقب تر هستند... این نوجوانان حدودا 15 ساله درگیر موضوعاتی هستند که شاید حتی شمای خانواده یا مسئول محترم نشنیده باشید، چه برسد به اینکه درک کنید! نوجوانان شما در اتاق خواب مشغول دیدن کارتون یا همان انیمیشن است، شما هم به خیال اینکه خب دیدن کارتون چه اشکالی دارد! ایشان را رها کرده اید، و اما اصل ماجرا: هزاران ساعت انیمه کره ای جذاب با داستان‌های پیچیده با محتوای فانتزی تیره، خشونت، عشق‌های عجیب و غریب، مسائل مکشوف و پنهان جنسی و دیگر چیزهایی که به مخیله شما هم نمی‌آید در اختیار نوجوان‌های ماست، گروه های موسیقی همجنس باز کره‌ای با طرفداران سه آتیشه در دنیا و من جمله ایران، آموزشگاه های زبان کره‌ای که از قضا چند پرونده امنیتی مفتوح در زمینه اغتشاشات اخیر نیز دارند... بله آقای مسئول صدا و سیما، سریال‌های ارزان کره‌ای مثل جومونگ و یانگوم و ... پدر و مادرهای ما را مجذوب فرهنگ قدیمی کره کرد (که به صورت اغراق آمیز در این سریال‌ها نمایش داده می‌شد)، غافل از اینکه هیچ ارزانی بی‌دلیل نیست! امروز فرزندان همان خانواده‌ها در پارتی ها و مهمانی‌های مختلفی در زمینه کازپلی با آرایشات و پوشش شخصیت‌ انیمه‌های کره‌ای شرکت می‌کنند. تهاجم فرهنگی غرب کم بود، امروز فرزندان شما رسما‍ً مورد تجاوز فرهنگی شرق نیز قرار دارند، اتفاقا با رنگ‌ و لعابی جذاب تر و با مفاهیمی خطرناک‌تر. ____ پی‌نوشت: کازپلی به سبکی از پوشش و آرایش شبیه به کاراکتر‌های سینمایی یا انیمیشن گفته می‌شود @Patoghedoostanha
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداحافظی شهید قدمیاری با خانواده قبل از شهادت بچه مشهد و در درگیری با اشرار هنگ مرزی در زابل به شهادت رسید @Patoghedoostanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاد ان روزی که ما هم " آب ، بابا" داشتیم دفتر خط خورده‌ٔ مشق الفبا داشتیم سفره ای هرچند ساده دلخوشیها داشتیم زندگی یک ده ریالی بود در دست پدر پول توجیبی که نه انگار دنیا داشتیم... @Patoghedoostanha
چه دعایی کنمت اول صبح خنده ات از ته دل گریه ات از سر شوق روزگارت همه شاد سفره ات رنگارنگ  و تنی سالم و شاد که بخندی همه عمر صبحتون بخـــــیر❤️ @Patoghedoostanha
⭕️سکوت در برابر گناه =شرمندگی در درگاه خدا بنى‌اسرائيل سه گروه بودند: 👈يك‌دسته ، 👈عده‌اى ديگر 👈 و گروه سوم گروهى . ❌بى‌تفاوت‌ها به مى‌گفتند: خود را نكنيد، چون حرف‌هايتان در فاسقان و آنها به هر حال هستند. 📌 ولى مى‌گفتند: كار ما نيست، حداقل آنكه ما نزد خدا . و چه بسا آنها به واسطه‌ى سخن ما . ایه 164 سوره اعراف @Patoghedoostanha
15.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای از یک معلم جوان : خدا هست از اون خاطره هاست که اشک و لبخند رو با هم تجربه می کنی @Patoghedoostanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈شاه کلید تربیت بچه هامون☝☝☝ تا آخر حتما ببینید خیلی جالبه 👌 ⚘خیلی خوبه بدونیم چه چیزهایی برای تربیت درست فرزندمان تاثیر گذار هستن و من این مورد را خیلی خیلی قبول دارم و مطمعنم هرکس بهش عمل کنه ضرر نمیکنه👌 🎙 @Patoghedoostanha
❤️ سیبش را پرت کرد رو خاک و گفت: اینجا رو میبینی، اینجا جای قبر منه! با خنده گفتم: جا قحطه اینجا که شهید خاک نمی‌کنن! خنده‌ای کرد و حرف و عوض کرد.   شهید بسیجی مجتبی صدیقی فرزند غلامرضا که در سال ۱۳۶۷ در۲۰ سالگی به شهادت رسید. همرزم و دوستش تعریف می‌کند که هنوز هیچ شهیدی در بخش غربی گلستان شهدا خاک نشده بود که با مجتبی برای زیارت شهیدان به گلستان رفتیم. یکی از خانواده‌های شهدا سیب به ما تعارف کرد، مجتبی سیب را برداشت و همانطور که اون رو گاز می‌زد، دستم را کشید برد به  همون بخش غربی که تقریبا هیچ اثری از قبور شهدا نبود. وقتی رسیدیم به انتهای بخش غربی سیبی رو که گاز می زد هم تموم شده بود. ته مانده سیبش را پرت کرد رو خاک و گفت: اینجا رو میبینی، اینجا جای قبر منه! با خنده گفتم: جا قحطه اینجا که شهید خاک نمی‌کنن! خنده‌ای کرد و حرف و عوض کرد. , زمانی که زیر تابوتش را گرفته بودیم و به محل دفن حرکت می‌کردیم با دیدن جای قبر خشکم زد، همان جایی که مجتبی ته مانده سیبش را انداخته بود را آماده کرده بودند. , مجتبی صدیقی پسر مظلوم و مهربانی بود که همیشه لبخند بر لب داشت. او از همان کوچکی در مغازه نجاری پدر برای خودش دو تا دمبل چوبی بزرگ درست کرده بود و ورزش می‌کرد برای همین هم با آن سن کمش هیکل ورزشکاری پیدا کرده بود. روی حجاب خیلی تعصب داشت و از اینکه دختر یا زنی موهایش بیرون باشد عذاب می‌کشید و تذکر می‌داد. , اتاق مجتبی همیشه مرتب بود اکثر وسایل اتاق با ظرافت و زیبایی با استفاده از چوب با دست خودش ساخته شده بود از میز و صندلی تا کمد و لوستر روی سقف اتاقش. , مجتبی از شاگردان ممتاز تنها هنرستان شیمی شهر  اصفهان بود. , با اینکه در خانواده مرفهی بدنیا آمده بود اما همیشه ساده لباس می‌پوشید، شلوار راحتی خانه‌اش را عمدا گشاد می‌پوشید تا حجم بدن ورزشکاریش در مقابل خواهران و مادرش هم مشخص نباشد. مجتبی تا می‌شد صله ارحام می‌کرد. با اینکه سالهاست مجتبی در بین فامیل حضور ندارد و مدت حضورش زیاد نبود اما به خاطر خوبی‌هایش، برای فامیل مانند آن است که تازه او را از دست داده‌اند. مجتبی در زمان ماند و به قول شهید آوینی زمان ما را بُرده است. , قبل از آخرین سفرش یک عکس سیاه و سفید از خودش گرفت و برای همه فامیل برد، همه هم خوشحال شدند هم متعجب؛ تا اینکه خبر شهادت مجتبی را آوردند و همه همان عکس مجتبی را به اتاق‌هایشان نصب کردند. , مجتبی جزو گردان یونس بود و در همان آب هم به شهادت رسید. وقتی مادرش که آن زمان باردار بود را در معراج شهدا برای شناساییش بردند، بدنش باد کرده بود و قابل شناسایی نبود. اما با حضور مادر به صورت عجیبی باد صورتش کم شد و مادر او را شناخت و برای اطمینان خال گردن و میان انگشتانش را چک کرد‌. وقتی مادر فارغ شد نام فرزندش را باز مجتبی گذاشت. ,بعد از شهادتش پدرش به شدت بیمار شد، چون خیلی به مجتبی علاقه داشت و تحمل درد دوری او برایش سنگین بود. مادرش هم تا زنده بود اتاق مجتبی را با همه یادگاریهایش حفظ کرده بود. اصلا اتاق مجتبی تبدیل شده بود به موزه دفاع مقدس فامیل، با اینکه عکس چندانی از جنگ در آن نبود ولی یاد مجتبی، یاد دفاع مقدس بود. , حضور و غیرت مجتبی هنوز در فامیل احساس می‌شود، روزی که یکی از نزدیکان ماهواره به خانه‌اش آورده بود، خواب دیدند که دارد مجتبی را کتک می‌زند. @Patoghedoostanha