🇮🇷
📝 من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
🍃🌹🍃
🔻رئیس جمهور محترم، آقای سید ابراهیم رئیسی خیلی خیلی ازت ممنونیم که همه ظرفیت ها رو پای کار #اربعین آوردید. این اربعین به همگی ثابت شد که فرق میکنه کی رئیس جمهور باشه. این که حکومت اومد پای کار اربعین، از چشم کسی پنهان نیست. به قول عراقی ها: حکومتکم فی خدمتکم
مثلا:
🔸باز شدن پایانه های مرزی مختلف برای اعزام زوار که همین موضوع باعث شد دیگه شاهد سختی های زوار در مرز مهران نباشیم...
🔹افزایش گیت های تردد در مرزها
🔸از قفل شدن جاده های منتهی به مهران هم دیگه خبری نبود
🔹برای برگشت از عراق اصلا نیاز به مهر خروج در خاک عراق نبود! دولت با طرف عراقی به تفاهم رسیده بود و با API سیستم گذرنامه کشورمان را به سیستم گذرنامه عراق وصل کرده بود.
🔸راه اندازی تونل سرد در مرز شلمچه و در گرمای بالای ۴۰ درجه
🔹پای کار آوردن عراقی ها برای استفاده از اتوبوس های رایگان از مرز به سمت نجف
🔸پای کار آوردن اسنپ و تپسی و بقیه تاکسی های اینترنتی برای انتقال زوار اباعبدالله
🔹ممهور شدن گذرنامه در کمتر از یک دقیقه و بدون هیچ معطلی
🔸توزیع ارز با قیمت دولتی در شهرهای ایران و در بهترین شرایط به جای توزیع در مرز و سوراخ های دیوار!
🔹خدمت رسانی بانک ها حتی در روزهای تعطیل برای توزیع ارز
🔸طرح گذرنامه های زیارتی برای از دست نرفتن فرصت زیارت برای مردم
🔹مهر تمدید گذرنامه برای گذرنامه های منقضی شده تا ۵ سال!
🔸ساماندهی در عرضه بلیتهای هواپیما و جلوگیری از ایجاد بازار سیاه و افزایش قیمت
🔺افزایش ظرفیت پارکینگ های مرزی
🆔http://eitaa.com/meyarpb
🆔 http://rubika.ir/meyar_pb
🏴 اعمال روز اربعین
❶ قرائت زیارت امام حسین علیه السلام و زیارت اربعین (که از امام عسکری علیهالسلام روایت شده که فرمود: یکی از پنج علامت مؤمن زیارت اربعین است)
❷ غسل اربعین و توبه
❸ بعد از نماز صبح ۱۰۰ مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم)
❹ ۷۰ مرتبه تسبیحات اربعه
❺ بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس ۷۰ مرتبه استغفار
❻ غروب اربعین ۴۰ مرتبه لا اله الا الله
❼ بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
📚 منبع: وسائل الشیعه ج۱۰ ص۳۷۳
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹به ایرانیا میگن پولتون رو میدن به عراق
🔸به عراقیا میگن نفت و گازتون میدن به ایران
🔹به ایرانیا میگن عراق عمدا گرد و خاک کرده هوای ایران آلوده بشه
🔸به عراقیا میگن پسماند آلوده ایران بیمارتون کرده
🔹به ایرانیا میگن تو مشهد برای عراقیا ....توریسم راه انداختن
🔸به عراقیا میگن ایرانیا برای زنهاتون میان کربلا..
تفرقه میندازن حکومت کنن ولی یه راهپیمایی #اربعین همه رو میشوره میبره
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سر دادن شعار لبیک یا خامنهای توسط زائران مقابل موکب فرقه شیرازی در کربلای معلی
🇮🇷https://eitaa.com/kamalibasirat
یوزارسیف
قسمت۳۵:
نامه را کمی بالاتر اوردم وادامه اش را که برایم جالب ودرد اور شده بود شروع به خواندن کردم:
اری نمیدانم چه مدت از خواب افتادنم گذشته بود که با صدایی شبیهه به تیر اندازی شدید وترمز ناگهانی اتوبوس با اینکه جایم تنگ بود به جلو پرتاب شدم واز خواب پریدم.
خدیجه خانم مثل گنجشکی که در دام لاشخور گرفتار شده میلرزید واقا رضا اورا دراغوش گرفته بود وسعی داشت با سخنان امید وار کننده ای که خود به انها اعتقادی نداشت,اورا ارام کند.
چند مردی که مسلح بودند وقرار بود از اتوبوس ما,محافظت کنند ارام ارام به جلو خزیدند تا در نزدیکی در ورودی باشند که هنوز انها در جای خود مستقر نشده بودند ,ناگهان در اتوبوس با صدای تیراندازی وحشتناکی از هم پاشید وچندین نفر مسلح روی بسته وارد اتوبوس شدند,بااینکه بچه بودم ودرکی از جنگ وکشتار نمیباید داشته باشم اما صحنه های خشنی که قبلا پیش رویم دیده بودم ,به من هشدار میداد که باید شاهد صحنه های دلخراش وهول انگیز تری باشم....به توصیه ی اقا رضا ارام خودم را در پناه خدیجه خانم به گوشه ای کوچک اما درظاهر امن پشت صندلی جلویی کشاندم ونا گاه....
به اینجای نامه رسیدم ,استرش تمام وجودم را گرفته بود وخودم را جای یوزارسیف پنج ساله گذاشتم...به خدا قسم که اگر من بودم ,بدن کوچک وروح لطیفم طاقت اینهمه ظلم را نداشت,اخر چرا؟؟اینهمه ظلم وکشتار مظلومان به چه علت؟؟یعنی پذیرش راه حق وکلام حق وروی اوری به مظلوم ترین وحق ترین حزب الله ,اینهمه زجر کشیدن دارد؟!!! وبه راستی که شاعر چه زیبا گفته:دربیابان گربه شوق کعبه خواهی زد قدم....سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور..
ولی خار مغیلان کجا وکشته شدن عزیزان کجا؟؟!!
واقعا عجب صبری خدا دارد!!!!
واقعا روح وجانم توان شنیدن حادثه غمبار دیگری برای یوسف را نداشت,سکوت خانه نشانه ی خواب بودن پدرومادرم بود ارام از جا بلند شدم تا با زدن ابی به سروصورتم,مهیایی خواندن ادامه ی داستان یوسف شوم...
ادامه دارد...
📝نویسنده...ط,حسینی
یوزارسیف
قسمت۳۶:
انگار همه خواب بودن,یا شایدم درفکر وخیال اینده دست وپا میزدند وخودشان را به خواب زده بودند ,درهرحال خیلی راحت,ابی به سروصورتم زدم ویه لیوان اب خنک بالا زدم وامدم تا ادامه ی نامه را بخوانم :وناگاه با صدای رگباری شدید واه وناله های مظلومینی که در اطرافم در خون خود میغلتیدند سرم را بالا اوردم وبا پاشیده شدن خون خدیجه خانم برصورتم,اشکم جاری ودوباره به پناهگاه خودم فرو رفتم...دلم میخواست من هم میمردم وشاید مرده بودم ونمیدانستم ,افرادی که حمله کرده بودند,وقتی مطمین شدند هیچ کس زنده نمانده است قصد ترک اتوبوس را داشتند که یکی از انها با لهجه ای غلیظ گفت:محمد عمر ...پایین بیا ,این رافضیها الان در ورودی جهنم صف کشیدند,بیا بیرون,بقیه ی مجاهدان منتظرند تا ما اینجا را ترک کنیم وبا یک شلیک رگباری به باک اتوبوس,همه شان را به هوا بفرستیم ویک اتش بازی حسابی راه بیاندازیم وابوعمر قهقه ای شیطانی سرداد ودرجوابش گفت:بصیر ...هی بصیر...اگر اتوبوس را هوا بفرستیم بوی کبابی که از جزغاله شدن این رافضیها بلند میشود ,اشتهای من را تحریک میکند ومیدانی وقتی هوس کنم چیزی بخورم باید بخورم وچون دراین بیابان هیچ گوشت حیوانی گیرنمیاید که به دندان بکشم مجبورم تو را کباب کنم وبه نیش بکشم وبااین حرف محمدعمر ,هردو زدند زیر خنده,انگار اینان که جلویشان به کام مرگ فرو رفته اند,انسان نیستند همه از یک مشت مورچه هم در پیش چشم اینان کمترند وکمترین عذاب وجدانی از این کشتار فجیع ,نداشتند...
باشنیدن حرفهای ان دو سلفی خیالم راحت شد که تا دقایقی دیگر من هم به خواهرم زهرا...زهرایی که مظلومانه امروز پر کشید,به او میپیوندم واز عذاب ورنج این دنیا خلاص میشوم...
با پایین رفتن ان چند مهاجم خونخوار چشمانم را بستم ودرعالم بچگی مدام امام حسین ع را صدا میزدم تا شاید با اوردن این نام مقدس ,درد کشته شدن ومرگم اسان تر شود...اخر پدرم همیشه توصیه میکرد هرجا کارتان گیر کرد دست به دامان ابا عبدالله بزنید که خود چاره هر مشکل است ومن دراین سن کم,این لحظات رقص مرگ را مشکل ترین مشکل دنیا میدانستم ومدام نام مبارک ارباب را تکرار میکردم ,که ناگهان....
ادامه دارد...