eitaa logo
کلاس اول ( دانش برتر )
4.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
کلاس اوّل دانش برتر سایت بزرگ دانش برتر 👇 https://daneshebartar.com انواع نمونه سوالات، تمرین ها، کاربرگ ها و سایر نکات کلیه دروس کلاس اوّل ارتباط با ما👇 http://eitaa.com/Peyman_erfani
مشاهده در ایتا
دانلود
💔👈 داستان نشانه ن فارسی اول ابتدایی ☑️👈 : نشانه ن نـ ❎👈 داستان ن کوچولو ن کوچولو جلو دوید و گفت: “ نان، نان! مامان، نان”! مامان ن یک نان پخت و به او داد. ن کوچولو نان را خورد و دوباره گفت : “ نان، نان! مامان، نان”! مامان ن هر چه نان پخت، ن کوچولو خورد.خمیر نان تمام شد. آتش تنور خاموش شد. اما ن کوچولو هنوز گرسنه بود. مامان ن به ن کوچولو گفت: “ نان تمام شد. حالا بیا بغلم تا قصه‌ی نان را برایت بگویم”. ن کوچولو پرید بغل مامانش و گفت: “ بگو…بگو…”! مامان ن گفت:” یکی بود، یکی نبود. ن کوچولویی بود که همیشه به مامانش می‌گفت : “ نان، نان! مامان، نان”! ن کوچولو قصه را شنید و زود خوابش برد، مثل همیشه. https://eitaa.com/chatribenampaeyaval https://eitaa.com/chatribenampaeyaval
💔👈 شعر و داستان نشانه ن فارسی اول ابتدایی ☑️👈 : نشانه ن نـ (نرگسِ قصه ی ما) نرگس یه دختری بود که خیلی نازنازی بود یه روزِ تعطیل نرگس ناراحت و پریشون نشست تو کنجِ ایوون نمیدونست چیکار کنه تا مشکلش رو حل کنه مشکلِ نرگس این بود اون هرچقدر تلاش کرد تو الفبایِ فارسی حرف ن رو حفظ نکرد دنبال چاره می گشت یه چند دقیقه گذشت به فکرِ چیزی افتاد یادش اومد معلّم یه شعرِ ن بهش داد باعجله با شتاب رفت به سراغِ کتاب کاغذ رو ازتوش برداشت جلویِ چشم هاش گذاشت شروع به خوندش کرد: نـ نـ نـ هستم نـ غیراخر هستم اول،وسط،هرجایی غیراز آخر نشستم اول شبیهِ نرگس وسط مثلِ مهندس نقطه ی ریزی دارم رویِ سرم میزارم ازاین که تنها نیستم خیلی زیاد خوشحالم برادرم هم اینجاست همین جاپیش شماست اسمِ برادرم است ن ن ن آخر آخر شبیهِ داستان آخر مثلِ زمستان ن آخر نیم دایره یه نقطه رو سر داره آخر میاد همیشه به غیرازاین نمیشه نرگسِ قصه ی ما دیگه ناراحت نبود چون از همیشه بهتر نون رو یاد گرفته بود https://eitaa.com/chatribenampaeyaval https://eitaa.com/chatribenampaeyaval
💔👈 روان خوانی و املا نشانه ن فارسی اول ابتدایی ☑️👈 : نشانه ن نـ نا نا نا نا نان, دا نا, نا دان, انار نو نو نو نو سمنو, نور, تنور, ممنون نَ، نَ ن َ ،نَ ندارد ،ندا د ،نبر ،نبند ،نم نم آن مرد ساسان نام دارد. او در بندر بود . آن بندر آبادان نام دارد. در آبادان باران نم نم آمد. آرمان برادرم است. برادرم درس دارد. درس آسان است. بابا دربان است. اودانااست. در آسمان ابر بود. ابر باران دارد. نادان ادب ندارد. دربان در را نبند! آنان در بوستان بودند. آدم دندان, مو, ابرو, ران, دارد. مامان با سوسن دست داد. سوسن دندان درد دارد. سامان با دوستان آمد. سامان با اسبم آرام در سرما آمد. آن مرد دامدار است. او در روستا دام دارد. آن روستا تنور دارد. در تنور نان نبود. من با مامان آمدم. در آبان باران با سرما آمد. من داستان دوست دارم. نور تابان است. توران با ادب نان داد. اودر دست انار ندارد. انار آبدار است. بابا با بند بادبان را بست. توران سمنو دوست ندارد. آدم در بدن ران دارد. مامان دوستت دارم؛ممنونم https://eitaa.com/chatribenampaeyaval https://eitaa.com/chatribenampaeyaval